با توجه به شکست سناریوی غربیها در آژانس با صباح زنگنه، کارشناس مسائل هستهای بهگفتوگو نشستهایم.
- با توجه به اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سبب ماموریتهایی که طبق اساسنامه آن عهده دار شده نباید در ارائه گزارشهای خود رویکردی سیاسی اتخاذ کند، نظرتان راجع به عملکرد مسئولان آژانس چیست؟
مطلبی که در حال حاضر مشهود است این است که جهتگیری آژانس فنی و تخصصی نیست بلکه کاملا رویکرد حاکم بر تهیه گزارشهای سیاسی و براساس اغراض خاص است و منابع آن نیز اطلاعات دستگاههای جاسوسی کشورهای دیگر از جمله رژیم صهیونیستی است. با وجود این باید گفت که ایجاد پل اعتمادسازی بین جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای بسیار دشوار خواهد بود؛ گرچه ایران هم از طرف دیگر باید مسئول بودن خود را در محیط بینالملل مورد تاکید قرار داده و بر ادامه مسیر منطقی خود تاکید کند و دچار عکسالعمل منفی نشود چرا که اینگونه مسائل باید منطقی و با حوصله دنبال و پاسخ لازم داده شود. با توضیح مواضع اصولی ایران برای سازمانها و کشورهای مختلف جایگاه ایران در سطح بینالملل مستحکمتر میشود.
- فکر نمیکنید با رویهای که آژانس در پیش گرفته و مدیرکل آن با اتخاذ رویکرد سیاسی اسناد محرمانه کشورها را منتشر میکند، نگاه فنی و تخصصی آژانس از سوی دیگر کشورها دچار خدشه شود؟
بله، آژانس باید فارغ از رویکردهای سیاسی صرفا گزارش فنی و تخصصی ارائه کند و ایران میتواند اعتراض خود به رویکرد سیاسی آژانس را از کانالهای مربوط بهخود دنبال و حتی اگر لازم شد از طریق حقوقی نیز این موضوع را پیگیری کند اما با این اوصاف تا حد امکان باید همکاری خود را با آژانس ادامه دهد.
- مواضع چین و روسیه و کشورهای عضو جنبش عدمتعهد را در برابر تبلیغات منفی علیه برنامه هستهای ایران به چه صورت ارزیابی میکنید؟
دلایل متقن و مستند جمهوری اسلامی ایران از یک سو، واکنش غیرمتعهدها از سوی دیگر و حتی اعلام عدمحمایت قطعی دو کشور چین و روسیه از گزارش سیاسی آمانو و پیشنویس قطعنامه در شورای حکام را میتوان موجب خنثیسازی بخشی از سناریوی آمریکا و صهیونیستها علیه ایران دانست و در این راستا استفاده از ظرفیت جنبش عدمتعهد میتواند تا حدی قدرت مانور ایران را برای مذاکره بالا ببرد.
- تصویب قطعنامه براساس اتهامات اثباتنشده از سوی آمریکا مبنی بر تلاش برای ترور سفیر عربستان در واشنگتن را به چه صورت ارزیابی میکنید؟
تصویب قطعنامه در سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران در واقع یک پیشقضاوت در مورد پروندهای است که ابعاد آن نامشخص است؛ از اینرو تصویب این قطعنامه، غیرمنطقی و عین بیعدالتی است. قضاوت ناعادلانه علیه یک کشور عضو سازمان ملل براساس اتهامات فرضی و اثباتنشده ضربه بزرگی به اعتبار و اختیارات مجمع عمومی این سازمان میزند و باعث تضعیف منشور ملل متحد خواهد شد.