سال گذشته بهدنبال تشدید آلودگی هوا که بهطور متوالی تهران را به تعطیلی کشاند و از آن بهعنوان سال خاکستری پایتخت یاد میشود بسیاری از مسئولان اجرایی و قانونگذار کشور طی اظهارنظرهایی کارشناسانه آمار و ارقامی متناقض از تعداد قربانیان آلودگی هوا ارائه کردند که درنهایت از سوی وزیر بهداشت تکذیب شد و مرضیه وحیددستجردی وعده داد برای اینکه در این زمینه به اتفاق نظر برسند در وزارتخانه تحت مسئولیتش مطالعات کاملی صورت گرفته و برآورد دقیقی از میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا به عمل خواهد آمد. اما هنوز در نیمه نهمین ماه سال، نه تنها آماری ارائه نشده بلکه بارندگیهای اخیر خیال بسیاری را از بابت تشدید آلودگی هوا و مسائل مربوط به آن راحت کرده و کمتر صحبتی در مورد این معضل میشود، در حالیکه آلودگی هوا همانند پاییز هرسال که بیشترین تعداد مرگومیر ناشی از این معضل زیستمحیطی در آن اتفاق میافتد همچنان قربانی میگیرد و تهران با تلفات بالای انسانی در این ارتباط مواجه است.
براساس آمار و ارقام سازمان بهشتزهرا(س) که همشهری بهدلیل بیتوجهی وزارت بهداشت در ارائه آمار دقیق مرگومیر ناشی از آلودگی هوا به آن استناد میکند و در تجزیه و تحلیل آنها از نظرات کارشناسی مسئولان بهداشت کمک گرفته، تنها در 2ماه اول پاییز امسال، 7هزار و 611 شهروند تهرانی بر اثر ایست قلبی که ارتباط نزدیک با آلودگی هوا دارد جان خود را از دست دادهاند که اگر همین آمار را به روز محاسبه کنیم در روز 126شهروند تهرانی ایست قلبی کردهاند. این در حالی است که سکته قلبی نیز در ردیف بعدی با سهم بالایی از علل مرگ در پایتخت 5هزار و 691شهروند را کشته است و در برآورد کلی، عوارض قلبی بیشترین تعداد مرگ و میر را در بر میگیرد، بهگونهای که دکتر حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی از این اتفاق بهعنوان یک بحران یاد میکند و معتقد است: تا زمانی که آلودگی هوا به قوت خود باقی بماند تعداد بیشتری از شهروندان جان خود را بر اثر ایست قلبی و بیماریهای قلبی از دست خواهند داد.
همچنین در تحقیقی که در مورد آلودگی هوا و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی، تنفسی و سکته مغزی در تهران انجام شده، نتایج آن نشان میدهد که ارتباط معناداری بین مرگومیرهای ناشی از بیماریهای فوق با آلودگی هوا وجود دارد و آمار بالای ایست قلبی بین شهروندان تهرانی گویای افزایش میزان آلایندههای زیستمحیطی در پایتخت است. در 6ماه اول امسال هم که به علت گرمای هوا انتظار میرفت آلودگی هوای شهر اندکی تعدیل شود و شهر از این حیث وضعیت نسبتا خوبی داشته باشد، به علت افزایش غلظت آلایندههای زیستمحیطی که شهر را هر روز در شرایط ناسالم قرار میداد، 3هزار و 68نفر بر اثر ایست قلبی جان خود را از دست دادند که با احتساب آمار 2ماه اول پاییز تعداد مرگومیر ناشی از ایست قلبی به 10هزار و 679نفر میرسد که این رقم در مورد سکته قلبی 7هزار و 963نفر است. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت: از اول فروردین امسال تا آخر آبان 18هزار و 642شهروند تهرانی بر اثر ایست و سکته قلبی جان خود را از دست دادهاند که این مسئله بهگفته شهریاری، نگرانیها را عمیقتر میکند؛ نگرانیهایی که نسبت به آمار بهداشت جهانی فراتر رفته و به بحران تبدیل میشود؛ هرچند وزیر بهداشت میگوید این آمار را قبول ندارد و اینکه بیش از 4هزار نفر در کشور جان خود را بر اثر امراض ناشی از آلودگی هوا از دست بدهند از نظر ایشان واقعی بهنظر نمیرسد. اما آمار سازمان بهشتزهرا(س) تنها در یک مورد عوارض قلبی به خوبی گویای مسئله بوده و بر بحرانیبودن شرایط صحه میگذارد، کمااینکه گزارش بانک جهانی در سال1999 از افزایش آمار بیماریهای قلبی و تنفسی در تهران خبر میدهد که پایتخت ایران را از این حیث در بالاترین رتبه میان سایر شهرهای منطقه مدیترانه شرقی قرار میدهد.
علاوه بر عارضههای قلبی که ارتباط نزدیک با آلودگی هوا داشته و سالانه هزاران شهروند تهرانی را به کام مرگ میکشانند، سکته مغزی از مرگهای ناگهانیای که گفته میشود آلودگی هوا در بروز آن تأثیر دارد و از نقطه نظر انوشیروان بندپی، نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پاییز آمار اینگونه مرگها رو به افزایش میرود، بعد از عارضههای قلبی بیشترین آمار مرگومیر در تهران را به خود اختصاص میدهد. بر اساس آمار سازمان بهشتزهرا(س) در 2ماه اول پاییز امسال 2هزار و 824نفر بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست دادهاند که این آمار در 6ماه اول سال یک هزار و 216 نفر بوده است.
همچنین بیماریهای تنفسی که آلودگی هوا آن را تشدید کرده و ارتباط مستقیم با این معضل زیستمحیطی دارد در 2ماه پاییز 2هزار و 480شهروند را کشته که این رقم در 6ماه اول به 981مورد کاهش پیدا میکند. بنابراین اگر مجموع مرگهای ناگهانی در پاییز را که به گفته بندپی و کارشناسان بهداشت ارتباط معناداری با آلودگی هوا دارد در نظر بگیریم 18هزار و 606نفر تنها در 2ماه اول این فصل جان خود را از دست دادهاند، بهگونهای در مهر و آبان امسال هر روز 310شهروند تهرانی مرگ ناگهانی ناشی از آلودگی هوا داشتهاند. لازم به ذکر است مجموع مرگومیرهای ناشی از بیماریهای قلبی، تنفسی و مغزی که ارتباط معناداری با آلودگی هوا دارند از اول فروردین امسال تا پایان آبان 26هزار و 143مورد بوده که روند رو به رشدی را در مرگومیرهای ناشی از آلودگی هوا نشان میدهد.
مطابق مطالعات صورتگرفته، بیش از 70درصد مرگومیرها در تهران به مشکلات قلبی و تنفسی مربوط میشود که این مشکلات ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با آلودگی هوا دارد. در یکی از این مطالعات که دادههای مربوط به مرگومیر و آلودگی هوا طی دوره آماری2005 -2002 مورد استفاده قرار گرفته و به تجزیه و تحلیل ارتباط بین آلودگی هوا و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی، تنفسی و سکته مغزی در تهران پرداخته است نتایج، ارتباط معناداری بین مرگ و میر ناشی از بیماریهای مورد مطالعه با آلودگی هوا را نشان میدهد، به گونهای که همبستگی بیماریهای قلبی- عروقی و تنفسی، کل مرگ و میر و سکته مغزی با آلودگی مناطق 22گانه تهران به ترتیب 0/73، 0/70 و 0/969 و 0/67 است. بر این اساس مناطق مرکزی تهران بیشترین آلودگی و مرگ و میر را دارند و بیشترین ارتباط بین آلودگی و مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی، تنفسی و سکته مغزی به ترتیب مربوط به ماههای مهر، آبان و دی است. با این حال در مجموع، بیشترین همبستگی بین آلودگی هوا در ماههای مختلف سال در ارتباط با مرگ و میر مربوط به فصل پاییز بهویژه ماههای مهر و آبان است که آمار مرگ و میر در مهر و آبان 90 نیز بهصورت معناداری این ارتباط را نشان میدهد.
همه در مرگ شهروندان مقصرند
مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود درباره بحران آلودگی هوا میگوید: سالانه بیش از 4هزار نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند و این یعنی زنگ خطر؛ یعنی اینکه ما با یک بحران جدی مواجه هستیم. خودروی ما باید استانداردهای بالایی داشته باشد و سوخت ما باید با کیفیت بالا و استاندارد تولید شود. وقتی ما میدانیم خودروی ما با استانداردهای پایینش شهروندان را به کشتن داده، دیگر تامل نباید کرد، باید استانداردها را بالا برد و کسی که در این زمینه کوتاهی و کم کاری میکند مقصر مرگ تکتک شهروندانی است که بر اثر آلایندههای ناشی از خودرو جانشان را از دست میدهند. کسانی که کارخانهها را داخل و اطراف شهر ساختند در مرگ شهروندان مقصرند ولی تقصیر کسانی که تلاشی برای انتقال این کارخانهها نمیکنند بیشتر است. امروزه دیگر همهچیز در مورد آلودگی هوا روشن شده و فقط ارادهای میخواهد تا مشکل را حل کند. چه لزومی دارد ما همه دستگاهها را در تهران متمرکز کنیم و مثلا برای فلان روستا در پایتخت تصمیم بگیریم؟ ما در مجلس همیشه بر حل معضل تأکید داریم و در حوزه قانونگذاری، هر قانونی که برای حل معضل چارهساز باشد پیشبینی میکنیم ولی به موازات آن باید مسئولان اجرایی هم دست به کار شوند.
نباید معضل آلودگی هوا بین دستگاهها پاسکاری شود. ما به اندازه کافی تلفات میدهیم و تا حد زیادی هم از توسعه زیرساختها عقب هستیم، پس در چنین شرایطی هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست و فقط باید اقدام کرد. در حال حاضر باید 75درصد جابهجاییهای شهری ما با وسایل حملونقل عمومی صورت گیرد و خودروی شخصی که بیشترین سهم را در تولید آلایندهها دارد کمترین سهم را در سفرهای ما داشته باشد، در حالیکه این اتفاق نیفتاده و امروزه ما از این حیث مشکل داریم. توسعه حملونقل عمومی بخش قابلتوجهی از مشکل ما را حل میکند و ما در مجلس سعی میکنیم اقدامات لازم برای تعامل بیشتر بین دولت و شهرداری را بهوجود آوریم چرا که مشکل تهران یک مشکل محلی یا استانی نیست و بودجه شهرداری برای آن کفایت نمیکند. مشکل تهران مشکل ملی است و نیاز به عزم ملی دارد. مسئولان دولتی باید انتقال کارخانهها را جدی بگیرند و خودروسازان استانداردهای بالا را در تولیدات خود لحاظ کنند و تنها در این شرایط است که با کمک شهرداری معضل قابل حل خواهد بود، والا باید شاهد رشد آمار مرگومیر باشیم.