اول
در همان چند ثانیه نمیتوانستم تصمیم بگیرم چشمهایم را ببندم، با راهبر مترو تماس بگیرم یا... تصمیم نگرفتم و واکنش غیر ارادیای انجام دادم؛ یعنی جیغ کوتاهی کشیدم و در همان چند ثانیه همهی آنها که آرام روی صندلی نشسته بودند خیره خیره و کمی با تمسخر نگاهم کردند...
قطار حرکت نکرد و بعد از مدت کوتاهی در باز شد و زن به آرامی و با لبخند وارد واگن شد.
حالا
حالا عادت کردهام؛ البته نه کاملاً اما دیگر نمیترسم. حالا برایم واکنش دیگران جالب شده. تعداد آدمهای تازهوارد و صفر کیلومتر خیلی کم است؛ اگر هم باشند با دیدن این صحنه، فقط ترسی در چشمانشان میدود. بعضیها هم هی حرف میزنند. کسی را ندیدم که مثل من فریاد بکشد و بترسد از این پایی که لای در مترو مانده و همهی درها کامل بستهاند و ممکن است قطار راه بیفتد و... من هنوز میترسم! گرچه از یک منبع معتبر شنیدهام که امکان ندارد تا وقتی یکی از درها باز باشد، قطار راه بیفتد؛ اما نمیدانم چرا هر بار دوباره میترسم.
اما
در تمام این مدت فکر کردم واقعاً کسی نباید به اینها تذکر بدهد؟ اما یک روز که قطار سوت کشید تا درها بسته شود و من تندتند راه میرفتم، مردی دوید و کفشش را لای در گذاشت. یکی از نگهبانان مترو با فریاد تذکر داد؛ مرد اما رفت.
پاسخ
روابط عمومی مترو جایی است که باید پاسخ این سؤال را گرفت. آنها که برخورد درست و خوبشان با طرح این پرسش فوقالعاده است، میگویند این کار به تجهیزات مترو آسیب میرساند. و به طور مشخص میشنوم که بالای درهای مترو سه تا سوزن وجود دارد که با تکرار این کار، سوزنها آسیب میبینند و وقتی یکی از آنها بشکند، در بسته میماند و دیگر باز نمیشود تا به تعمیر برود؛ که هم هزینهبر است و هم برای مدتی باید قطار از خط خارج شود. اگر مترو سوار شده باشید، حتماً تا بهحال درهایی را دیدهاید که باز نمیشوند!
خطر
خطر این کار را نمیدانیم، شاید. کیف، کفش، چتر و ...
نه اینجا فروشگاه نیست. اینها نمونهی وسایلی هستند که برای باز ماندن درِ مترو از آنها استفاده میکنیم.
این کار خطرات زیادی دارد؛ گرچه تا به حال با این کار درهای مترو باز شدهاند ولی یک احتمال هم بدهیم که بار دیگر ممکن است دوباره در باز نشود و قطار ما را با خودش به داخل تونل بکشاند.
حالا که مترو در دنیای زندگی شهری ما جای خود را باز کرده، باید فرهنگ استفاده از آن را نکته به نکته بدانیم و به کار ببندیم. بهتر نیست؟
بهتر نیست برای وقتی قطار آماده رفتن است و ما داخل آن هستیم، برای خوشمزگی، پایمان را لای در نگذاریم تا دوستانمان بخندند و آنها که عجله دارند اعتراض کنند؟ بهتر نیست دنبال شوخیهای کمهزینهتری بگردیم؟