ایران در سال ۱۹۵۸، به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (I.A.E.A) درآمد و در سال۱۹۶۸، پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای(N.P.T) را امضا کرد. این پیمان در سال 1349 شمسی با تصویب در مجلس شورای ملی شکل قانونی به خود گرفت. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر که بهعنوان سمبل فعالیتهای هستهای کشورمان محسوب میشد بارها و در مقاطع مختلف زمانی متوقف و از سر گرفته شد تا اینکه در سال۲۰۰۲ میلادی، گروهک منافقین مدعی شد ایران در حال ساخت 2مرکز هستهای جدید است. با اینکه طبق قرارداد پادمان، ایران وظیفهای برای افشای آنها نداشت اما این موضوع بهانهای برای غرب فراهم آورد تا فعالیتهای هستهای ایران را در دستور کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دهد. از آن زمان تاکنون غرب راههای گوناگونی را برای توقف فعالیتهای هستهای ایران آزموده؛ راههایی که گذر زمان بینتیجه بودن آنها را ثابت کرده است. اکنون غرب راهی جز پذیرش ایران هستهای در مقابل خود نمیبیند.
1 - تعلیق غنیسازی
انتشار اطلاعاتی از فعالیتهای هستهای ایران در تأسیسات غنیسازی نطنز و آبسنگین اراک سبب اتخاذ مواضع سختگیرانه از سوی غرب در قبال ایران شد. افزایش دامنه این فشارها، ضرورت اعتمادسازی و نیز وجود احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران پس از اشغال افغانستان و عراق سبب شد تا دولت وقت، حاضر به پذیرش چند توافقنامه شود که به تدریج تمام فعالیتها و مطالعات مرتبط با دانش اتمی در ایران را به حالت تعلیق درمیآورد.توافقنامه سعدآباد نخستین گام ایران به سوی پذیرش تعلیق بود. این توافقنامه در ۲۹مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ به امضا رسید و به موجب آن از تأسیسات اتمی ایران بازرسیهای گستردهای به عمل آمد و فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم نیز در ایران متوقف شد. 4 ماه بعد توافقنامه بروکسل بهعنوان گام بعدی در این مسیر به امضا رسید.
بر اساس این توافقنامه ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی را متوقف و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.پس از آن نیز توافقنامه پاریس بهعنوان آخرین پرده از تعلیق فعالیتهای هستهای کشورمان بین ایران و 3کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضا رسید.
2 - ازسرگیری فعالیتها
در جولای سال 2005 نامه محرمانهای از سوی 3وزیرخارجه اتحادیه اروپا به ایران فرستاده شد. محتوای این نامه چند ماه بعد از سوی رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس علنی شد. در این نامه 3کشور اروپایی امری را که بهطور شفاهی در مذاکراتشان اظهار کرده بودند به صورت روشن و کتبی تکرار کردند. خواست کشورهای اروپایی این بود که ایران به جای تعلیق غنیسازی، برای همیشه این برنامه را کنار بگذارد. عکسالعمل ایران هم تصمیم به شروع مجدد فعالیت مجتمع فرآوری اصفهان بود.
3 - پرونده ایران در شورای امنیت
با ازسرگیری فعالیتهای هستهای ایران، وزرای خارجه 3کشور اروپایی در 22دی 1384 (12/1/2006) در برلین گردهم آمدند و با صدور بیانیهای اعلام کردند که زمان برای درگیر شدن شورای امنیت در موضوع هستهای ایران فرارسیده و آنان بهدنبال برگزاری اجلاس اضطراری شورای حکام خواهند بود. ایران در واکنش به این بیانیه اظهار داشت فعالیتهای تحقیقات هستهای آغاز شده بر اساس ماده 3اساسنامه آژانس و ماده 4 معاهده انپیتی و موافقتنامه پادمان جزو حقوق مسلم و لاینفک ایران بهعنوان عضو انپیتی است و آنچه پس از بیش از 2 سال تعلیق داوطلبانه فعال میشود، تنها بخشی از حقوق مصرح و قانونی ایران است.وزرای خارجه 5 کشور عضو دائم شورای امنیت و آلمان متعاقبا در 11بهمن 1384 (31/1/2006) در لندن گردهم آمدند و با صدور بیانیهای، تصمیم خود مبنیبر گزارش موضوع هستهای ایران به شورای امنیت را اعلام کردند.
4 - فصل قطعنامهها
شورای امنیت در جولای ۲۰۰۶ قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که خواستار تعلیق غنیسازی اورانیوم در ایران بود. شورای امنیت در دسامبر همان سال قطعنامه ۱۷۳۷ را تصویب کرد که بیشتر فعالیتهای تجاری، مالی، صنایع موشکی و هستهای ایران را براساس بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد، هدف قرار داده بود. این قطعنامه نخستین سند بینالمللی حقوقی است که فعالیتهای هستهای ایران را بهعنوان تهدیدی علیه صلح و ثبات منطقهای معرفی میکند. تهران با تأکید بر بند ۴ معاهده انپیتی این اتهامات را غیرمستند خوانده و خواستار رفتار غیرتبعیضی با فعالیتهای اتمی این کشور بود. گروه 1+5 در راستای ادامه فشار بر توقف برنامه اتمی ایران، قطعنامههای ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ ، ۱۸۳۵ و 1929را نیز تصویب کرد. بر اساس این قطعنامهها محدودیتهای مالی بر شرکتها و افراد وابسته به سپاه و سازمان انرژی اتمی افزایش یافته بود.
5 - مدالیته 2007
در سال 2007 میلادی و درنتیجه مذاکرات لاریجانی، دبیر وقت شورای امنیت ملی کشورمان با البرادعی و سولانا طرحی منصفانه تحت عنوان «مدالیته» برای از میان برداشتن موانع پایان بخشیدن به وجه حقوقی مناقشه هستهای تدوین شد. این طرح بهمدت حدود 5ماه به اجرا گذاشته شد و ایران به تمامی سؤالات آژانس پاسخ داد. براساس این طرح، 6سؤال از سوی آژانس مطرح شده بود که ایران به همه آنها پاسخ داد و در قبال آن آژانس باید مستندات مطالعاتی را که آمریکا ادعا کرده بود وجود دارد به تهران تحویل دهد و پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس بازگردد و روال عادی خود را طی کرده و مختومه اعلام شود. اگرچه ایران به تکالیف خود درچارچوب مدالیته عمل کرد و آژانس نیز تأیید کرد که ایران به همه سؤالات پاسخ داده اما به دلایل سیاسی آژانس تعهدات خود را زیرپا گذاشت و پرونده ایران کماکان در شورای امنیت باقی ماند. چندی پیش علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان شرط ایران برای پاسخ به سؤالات جدید آژانس را پایبندی آژانس به تعهدات خود در چارچوب مدالیته سال 2007 اعلام کرده بود و در مقابل آمانو نیز به مقامات ایران اعلام کرد که آژانس توان مختومه کردن پرونده ایران را ندارد که این خود نشان از عدماستقلال این نهاد بینالمللی و غالب بودن وجه سیاسی پرونده هستهای ایران بر وجه حقوقی آن دارد.
6 - مذاکرات و بستههای پیشنهادی
متعاقب ازسرگیری غنیسازی از سوی ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی در قالب 1+5 مذاکره با ایران به منظور توقف فعالیتهای هستهای را از سر گرفتند. آنان ضمن اظهار تأسف از ادامه فعالیتهای ایران یک سری پیشنهادهای مشخص دیگر به ایران دادند. از جمله این پیشنهادها پشتیبانی اروپا از عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی بود ولی مجموعا این پیشنهادها کمتر از توقعات ایران بود و ایران هم آنها را نپذیرفت. در این میان چندین مذاکره میان ایران و 1+5 برگزار و طی این مذاکرات بستههای پیشنهادی مختلفی میان دوطرف رد و بدل شد. پیشنهاد ایران این بود که حاضر است برنامه غنیسازی را بهطور مشترک با کشورهای دیگر یا شرکتهای خارجی انجام دهد تا به این وسیله اطمینان لازم در مورد صلحآمیز بودن آن ایجاد شود اما این پیشنهادبا بیتفاوتی کامل کشورهای طرف مذاکره ایران مواجه شد.