اما اینکه «روزنامهنگاری شهروندی چه معنایی دارد و به چه دلیل بهوجود آمد و گسترش یافت؟ بسترهای لازم برای ظهور آنچه هست؟ آیا روزنامهنگاری شهروندی، نوعی از روزنامهنگاری حرفهای محسوب میشود و چه محدودیتهایی دارد؟» موضوع گفتوگویی است که با دکتر مهدی فرقانی، استاد ارتباطات و روزنامهنگار، داشتهایم.
- از روزنــامـهنگاری شهروندی، تعاریف گوناگونی ارائه شده است. جنابعالی چه تعریفی از این نوع روزنامهنگاری ارائه میفرمایید؟
روزنامهنگاری شهروندی، نوعی روزنامهنگاری اینترنتی است که به جای روزنامهنگاران حرفهای، آحاد شهروندان در آن مشارکت دارند و اطلاعات، یافتهها، دیدگاهها، علایق و عقاید خود را از طریق شبکههای جهانی با مخاطبان بالقوه در میان میگذارند. به عبارت بهتر، روزنامهنگاری شهروندی، نوعی روزنامهنگاری خودتولید، خودگردان و خودگزین است. خود تولید است چون شهروندان خود، اطلاعات را تولید میکنند، خودگردان است به این معنا که منابع مالی پشتیبانیکننده ندارد و خودگزین است به این معنا که افراد با تصمیم و انتخاب خود به این کار روی میآورند.
- تکنولوژیهای نوین ارتباطی، چه نقشی در بروز و ظهور و سپس گسترش روزنامهنگاری شهروندی دارند؟
به اعتقاد من، اینترنت نهتنها در گسترش که در پیدایش این پدیده نقش داشت چرا که اگر وب جهانی نداشتیم هیچگاه روزنامهنگاری شهروندی گسترش پیدا نمیکرد. بنابراین اینترنت ابزار و وسیلهای برای انتشار اطلاعات شد. به همین دلیل روزنامهنگاری شهروندی و اینترنت، همزاد، همراه و دوقلوهای جدانشدنی هستند.
- به اعتقاد شما دلیل شکلگیری روزنامهنگاری شهروندی چیست و این نوع روزنامهنگاری چه نقشی در کاهش کنترل افکار عمومی توسط دولتها دارد؟
ساختار موجود رسانهای در جهان عمدتا قدرتزده است. به بیان دیگر نقش رسانهها در جهان، بازتولید گفتمان رسمی است. البته این مسئله شدت و ضعف دارد اما نمیتوان وابستگی و ارتباط ساختار رسانهای جهان با قدرتهای سیاسی را نادیده گرفت. گرچه روزنامهنگاران در همهجا تلاش میکنند که در شرایط وابستگی هم، وظایف خود را انجام دهند اما در عمل، ساختار کلی و کلان رسانهها در جهان، وابسته به قدرتهای سیاسی است. از سوی دیگر، ساختار روزنامهنگاری سنتی، متعلق به حرفهایهاست؛ روزنامهنگارانی که آموزشدیده و دارای تخصص هستند. همچنین شهروندان هم در این نوع روزنامهنگاری عمدتا مخاطب و دریافتکننده پیام هستند نه تولیدکننده؛ درحالی که بسیاری از اوقات شهروندان میخواهند که ابزاری برای بیان دیدگاهها و عقایدشان داشته باشند و تکنولوژی جدید، این ابزار را در اختیار آنها قرار میدهد. بنابراین طبیعی است که بخواهند از ابزار موجود به نفع خود استفاده کنند و به همین دلیل هم مشاهده میکنیم که روزنامهنگاری شهروندی در حال گسترش است. از طرف دیگر، محدودیتهای روزنامهنگاری حرفهای نیز کمتر بر کار روزنامهنگاری شهروندی تأثیر گذاشته است.
- آیـا روزنامهنــگاری شــهروندی در ماهیت و اساس میتواند نوعی روزنامهنگاری محسوب شود؟
روزنامهنگاری شهروندی، نوعی روزنامهنگاری است اما نه روزنامهنگاری حرفهای چرا که روزنامهنگاری حرفهای و روزنامهنگاری شهروندی هریک دنیا و داستان مخصوص خود را دارد که با هم متفاوت است. این دو نوع روزنامهنگاری، هریک کارکردهای خاص خود را دارند بنابراین نه میشود و نه باید این دو را جایگزین هم کرد. این دونوع روزنامهنگاری همچون اجزای یک سیستم، در کنار هم، مجموعه و کل سیستم را به حرکت درمیآورند. به عبارت بهتر، این دو نوع روزنامهنگاری در جایی با هم رقابت میکنند، درجایی یکدیگر را نقد میکنند و در جایی در خدمت هم هستند؛ در هرحال، همافزایی دارند. روزنامهنگاری شهروندی، یک روزنامهنگاری حرفهای نیست و ایندو هیچگاه با هم قابل مقایسه هم نیست.
- نظـر جنـابعالی درباره ارائـه آموزشهای کوتاهمدت یا ایجاد واحد درسی در دانشگاهها با عنوان روزنامهنگاری شهروندی چیست؟
بنده با اساس این پیشنهاد موافقم اما نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین تفاوتهای این دونوع روزنامهنگاری، در حرفهایبودن یکی و آماتوربودن دیگری است بنابراین طبیعی است که تا حدی این تفاوت حفظ شود. از سوی دیگر، از آنجا که نسل جدید با تکنولوژیهای نوین بزرگ شدهاند و رشد کردهاند، نیازی به آموزش کار با تکنولوژیهای ارتباطی به آن شکل ندارند اما بهنظر میرسد که ارائه آموزشهای کوتاهمدت و مقطعی در زمینههای اخلاق ارتباطی و رعایت اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری برای علاقهمندان به این حوزه ضروری است؛ چرا که با این آموزشها میتوانند نقاط قوت خود را تقویت کنند و آسیبها را به حداقل برسانند.
- آقای دکتر، در چه کشورهایی روزنامهنگاری شهروندی ظهور و بروز قویتری دارد و چرا؟
قاعدتا روزنامهنگاری شهروندی از کشورهایی که خاستگاه این نوع تکنولوژی بودند، شروع و به کشورهای دیگر صادر شد اما تفاوت این پدیده جدید ارتباطی با سایر تکنولوژیها و نسلهای قبلی رسانهها این است که بین کشورهای مبدع این نوع تکنولوژی و کشورهای استفادهکننده بسیار همزمانی داریم؛ یعنی اگر مثلا مطبوعات حداقل با فاصله 200ساله از کشورهای غربی وارد کشورهای جهان سوم شدند، رادیو و تلویزیون با فاصله حدود 30سال و اینترنت با فاصله حدود 10سال وارد شدند؛ در حالی که این زمان برای روزنامهنگاری شهروندی، حدود یک یا 2سال طول کشید. بنابراین، ورود روزنامهنگاری شهروندی از کشورهای غربی و صنعتی به سایر کشورها، خیلی همزمانی داشت که این مسئله نقش اشاعه تکنولوژی را نشان میدهد.
به بیان دیگر، این امر نشاندهنده آن است که تکنولوژی خودش را بازتولید و تکثیر میکند و خیلی منتظر اجازه نمیماند.