شبکههای قاچاق مواد مخدر در افغانستان جزء جداییناپذیر گروههای تروریستی هستند و این گروهها از درآمد مواد مخدر بودجه خود را تأمین میکنند و مبارزه با تروریسم و جرائم سازمانیافته، بدون مبارزه کامل با قاچاقچیان مواد مخدر تلاشی ناقص خواهد بود. بر اساس توافق ناتو و افغانستان در اجلاس ناتو در لیسبون میبایست نیروهای خارجی از سال 2014 از افغانستان خارج شده و برقراری امنیت در این کشور را به دست مردم افغانستان بسپارند. به طور طبیعی دخیل شدن مردم افغانستان در تأمین امنیت این کشور و خروج نیروهای خارجی اقدامی مثبت در جهت کاهش تهدیدات امنیتی در افغانستان و منطقه است اما متأسفانه اصرار آمریکا در خصوص انعقاد پیمان استراتژیک با افغانستان و قانونمندسازی وجود پایگاههای نظامی خود، نشان میدهد که واشنگتن تحقق اهداف فرامنطقهای خود را بر استقرار صلح و امنیت در افغانستان ترجیح میدهد و موضوع ریشهکنی تروریسم تنها بهانهای برای حضور طولانی آمریکا در افغانستان و منطقه بوده است.
خطرات گسترده ناشی از تولید و قاچاق مواد مخدر و مصرف آن، ایدههای ارزشمند بشر برای صلح جهانی را به طور جدی تهدید میکند. شبکههای قاچاق مواد مخدر در افغانستان جزء جداییناپذیر گروههای تروریستی هستند و این گروهها از درآمد مواد مخدر بودجه خود را تأمین میکنند و مبارزه با تروریسم و جرائم سازمانیافته، بدون مبارزه کامل با قاچاقچیان مواد مخدر تلاشی ناقص خواهد بود.
بر اساس توافق ناتو و افغانستان در اجلاس ناتو در لیسبون میبایست نیروهای خارجی از سال 2014 از افغانستان خارج شده و برقراری امنیت در این کشور را به دست مردم افغانستان بسپارند.
به طور طبیعی دخیل شدن مردم افغانستان در تأمین امنیت این کشور و خروج نیروهای خارجی اقدامی مثبت در جهت کاهش تهدیدات امنیتی در افغانستان و منطقه است اما متأسفانه اصرار آمریکا در خصوص انعقاد پیمان استراتژیک با افغانستان و قانونمندسازی وجود پایگاههای نظامی خود، نشان میدهد که واشنگتن تحقق اهداف فرامنطقهای خود را بر استقرار صلح و امنیت در افغانستان ترجیح میدهد و موضوع ریشهکنی تروریسم تنها بهانهای برای حضور طولانی آمریکا در افغانستان و منطقه بوده است.
خطرات گسترده ناشی از تولید و قاچاق مواد مخدر و مصرف آن، ایدههای ارزشمند بشر برای صلح جهانی را به طور جدی تهدید میکند. شبکههای قاچاق مواد مخدر در افغانستان جزء جداییناپذیر گروههای تروریستی هستند و این گروهها از درآمد مواد مخدر بودجه خود را تأمین میکنند و مبارزه با تروریسم و جرائم سازمانیافته، بدون مبارزه کامل با قاچاقچیان مواد مخدر تلاشی ناقص خواهد بود.
بر اساس توافق ناتو و افغانستان در اجلاس ناتو در لیسبون میبایست نیروهای خارجی از سال 2014 از افغانستان خارج شده و برقراری امنیت در این کشور را به دست مردم افغانستان بسپارند.
به طور طبیعی دخیل شدن مردم افغانستان در تأمین امنیت این کشور و خروج نیروهای خارجی اقدامی مثبت در جهت کاهش تهدیدات امنیتی در افغانستان و منطقه است اما متأسفانه اصرار آمریکا در خصوص انعقاد پیمان استراتژیک با افغانستان و قانونمندسازی وجود پایگاههای نظامی خود، نشان میدهد که واشنگتن تحقق اهداف فرامنطقهای خود را بر استقرار صلح و امنیت در افغانستان ترجیح میدهد و موضوع ریشهکنی تروریسم تنها بهانهای برای حضور طولانی آمریکا در افغانستان و منطقه بوده است.
افغانستان عضو مهم جامعه جهانی است و شرایط داخلی آن تأثیر عمیقی بر امنیت و ثبات منطقه میگذارد. با چنین نگاهی هر گامی که در جهت ثبات و امنیت در افغانستان برداشته شده، نهتنها یک پیشرفت برای دولت و مردم افغانستان محسوب شده بلکه حرکتی در جهت صلح و امنیت منطقهای و جهانی است و جمهوری اسلامی ایران که همواره از ناامنی و بیثباتی در افغانستان در رنج بوده و متضرر شده است هر تحول مثبتی در این راه را پیشرفتی برای امنیت منطقهای و امنیت ملی خود تلقی میکند.
اما قرائن نشان میدهد که رشد فزاینده ناامنی، خشونت و از دست رفتن جان انسانهای بیگناه، ایجاد امنیت در افغانستان بلکه در منطقه را در معرض خطر قرار داده است. در واقع حضور ده ساله نیروهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رهبری آمریکا نتیجهای جز افزایش وخامت اوضاع امنیتی در افغانستان نداشته و این موضوع تا حدی شفاف است که شعارهای غربی نظیر گذار اجتماعی افغانستان از مرحله قبیلهای به مرحله دموکراتیک برای جامعه جهانی و مردم افغانستان قابل پذیرش نیست.
رشد و نهادینه شدن تروریسم، افزایش تولید و قاچاق مواد مخدر، فزونی جرائم سازمانیافته، کشتار وسیع غیرنظامیان، تخریب شهرها و روستاها و تداوم حضور طالبان در نقاط حساس افغانستان ازجمله تهدیدات امنیتی جدی برای منطقه و جهان محسوب میشوند.
پرسش مهم در اینجا این است که آمریکا در طول قریب به یک دهه حضور همهجانبه در افغانستان به کدام یک از اهداف اولیه خود ازجمله ریشهکنی تروریسم، محدودیت تولید و قاچاق مواد مخدر و تضعیف طالبان نائل شده است؟ با آنکه دهها کشور عضو و همپیمان ناتو، نیروی نظامی خود را در اختیار آمریکا قرار دادهاند، این کشور به عنوان مدیر بحران چه اقدام مثبت امنیتی انجام داده که اینک درصدد حضور نظامی طولانی در افغانستان است.
سال 2010 از سوی گروههای مدافع حقوق بشر، مرگبارترین سال در افغانستان نام گرفت. سال 2011 نیز با تلفات پرشمار غیرنظامیان آغاز شد و ادامه یافت. طی ماههای اخیر بیش از صد نیروی نظامی ناتو و قریب به 200 نفر غیرنظامی در حوادث خشونتبار افغانستان کشته شدهاند.
بر این اساس چه کشور یا نهاد بینالمللی پاسخگوی تبعات و خسارات جانی و مالی ناشی از حضور ناتو و آمریکا در افغانستان است؟اخیرا رنگین دادفر اسپنتا، مشاور امنیت ملی افغانستان تحت فشار کاخ سفید در رأس یک هیأت دیپلماتیک عازم آمریکا شد تا مذاکرات دو روزهای را در مورد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان انجام دهد. این سفر در حالی انجام شد که جدی شدن امضای این پیمان میتواند موفقیتهای کسب شده توسط دولت آقای کرزای را به دلایل زیر تحت تأثیر قرار دهد:
1- ایجاد پایگاههای نظامی خارجی با جهتگیری کلی دولت افغانستان و جامعه جهانی در مسیر تمرکز بر راهحلهای صلحآمیز مغایرت دارد.
2- امضای این پیمان و رشد نظامیگری در افغانستان، موجب رشد و پایداری افراطگرایی در منطقه شده و طالبان را برای سربازگیری بهخصوص از میان نوجوانان و تبدیل آنها به بمبهای انسانی افزایش میدهد.
3- ایجاد پایگاههای نظامی خارجی در افغانستان خطر افراطگرایی که اولویت اول افغانستان و کشورهای منطقه بوده را تغییر داده و تهدیدات امنیتی جدیدی را ایجاد میکند که این امر موجب به حاشیه رفتن مبارزه با تروریسم برای کشورهای منطقه خواهد شد.
4- به دلیل تهدیدات جدی امنیتی این پیمان برای منطقه و همسایگان افغانستان، رقابتهای امنیتی میان کشورهای قدرتمند ازجمله روسیه و چین با آمریکا تشدید شده و پاکستان و طالبان نیز دلیلی برای پیوستن به روند صلح در افغانستان نمیبینند و همه این تحولات، استقرار صلح و ثبات در منطقه را با تهدید جدی مواجه میسازد.
جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از کشورهای جهان معتقدند که رویکرد منطقهای و بومی میتواند برای ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان یک رویکرد و راهکار اصلی باشد. در این ارتباط اخیرا تقویت ارتباطات منطقهای ازجمله نشست سهجانبه روسای جمهور ایران، افغانستان و پاکستان مورد توجه قرار گرفته است.
شواهد نشان میدهد که دولت افغانستان از اتکای صرف به کمکهای ناتو و آمریکا برای تقویت ثبات افغانستان دلسرد شده و استفاده از ظرفیتهای منطقهای را مورد استقبال قرار داده است.
دولت غیرنظامی پاکستان نیز با نگاه تجدیدنظرجویانه نسبت به سیاست خارجی دهه اخیر ترجیح میدهد برای تقویت جایگاه منطقهای خود ارتباط خود را با افغانستان را ترمیم کند. به این دلایل هر دو کشور رویکرد مثبتی نسبت به تلاشهای ایران برای استفاده از ظرفیتهای همسایگان افغانستان برای برقراری ثبات و آرامش در این کشور نشان دادهاند.
طبیعی است این اقدام منجر به کاهش نظامیگری در منطقه و کمرنگ شدن تهدیدات امنیتی کشورهای فرامنطقهای خواهد شد. در این مسیر تلاش آلمان برای برگزاری کنفرانس بن دوم در ماه دسامبر برای مشارکت در فرایند صلح افغانستان نیز قابل توجه است.
اگرچه به نظر میرسد که تحرکات آمریکا برای طولانیتر کردن حضور خود در افغانستان بهخصوص سفر اخیر اسپنتا به واشنگتن و صحبت پیرامون امضای سند امنیتی واشنگتن و کابل با اهداف نشست آلمان و جامعه جهانی مغایرت دارد.
به نظر میرسد آمریکا با استفاده ابزاری از افغانستان برای تحقق اهداف فراافغانی خود در منطقه دستاوردهای احتمالی نشست بن دوم را در هالهای از ابهام قرار داده است. اصرار واشنگتن بر اینکه این پیمان پیش از کنفرانس بن دوم امضا شود، اینگونه القا کرده که نشست بن بیش از آنکه به دنبال حل مشکلات افغانستان باشد، در پی تأمین نظر آمریکا برای حضور طولانی در افغانستان است.
کشورهای منطقه که نگران تهدیدات امنیتی آمریکا پس از امضای پیمان استراتژیک با افغانستان هستند نیز با سوءظن نسبت به اهداف و انگیزههای بانیان نشست بن نگاه میکنند.
طبیعی است جمهوری اسلامی ایران که از هر اقدامی برای استقرار صلح و آرامش در افغانستان استقبال میکند، تا زمانی که اهداف واقعی نشست بن روشن نشود، نمیتواند در مورد شرکت کردن یا نکردن در این نشست اظهارنظر کند.
همشهری دیپلماتیک