شاید بتوان گفت تنها با مطرح شدن بحث توزیع سهام عدالت، شناسایی اقشار هدف به عنوان عمدهترین چالش هدفمند کردن یارانهها مطرح اما با روشی نادرست پیگیری شده است چرا که دولت برای شناسایی دهکهای پایین درآمدی جامعه تنها آمار و اطلاعات سازمان بهزیستی ، کمیته امداد امام خمینی(ره) و برخی دیگر از سازمانها را مورد توجه قرار داده که اشتباه بزرگی است.
در صورتی که آمار و اطلاعات این سازمانها از دقت و صحت کافی برخوردار باشد نیز این آمار بیانگر همه اقشار فقیر و نیازمند در یافت یارانهها نخواهد بود و علاوه بر جمعیت تحت پوشش این سازمانها بسیاری از افراد مشمول دهکهای پایین درآمدی و فقیر در جامعه وجود دارند که نه تنها تحت پوشش هیچ نهاد یا سازمانی قرار نداشته بلکه جزو اقشار هدف پرداخت هدفمند یارانهها نیز محسوب نمیشوند.
بر این اساس به دلیل نبود امکان شناسایی همه اقشار هدف پرداخت یارانهها، اقدامات انجام شده در این چارچوب نیز تاکنون موفقیت چندانی را به همراه نداشته و بهتر است ابتدا افرادی که تحت پوشش هیچ نهاد یا سازمانی قرار نداشته و از وضعیت درآمدی مطلوبی برخوردار نیستند به عنوان اقشار هدف یارانه محسوب شوند، اما متاسفانه هنوز هیچ آمار دقیقی از این افراد دردست نیست.
از سوی دیگر مباحث مطرح شده در زمینه فقر مطلق، شدید یا فقر نسبی نیز مفهوم چندانی نداشته و بهتر است برای پوشش همه اقشار نیازمند یارانه ها و هدفمندکردن پرداختها خط فقر را بالاتر برده گرچه برای تحقق این امر نیز ابزار مناسبی برای شناسایی گروه های هدف در اختیار دستگاههای ذیربط نیست.
بر این اساس باید توجه کرد که پرداخت یارانهها به افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی به معنای پرداخت هدفمند یارانهها و شناسایی همه فقرا نخواهد بود و به نظر میرسد شناسایی اقشار هدف به عنوان مهمترین چالش پیشروی هدفمندکردن یارانهها محسوب می شود.
*عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی