او گفت: من همیشه در خجالتم. حتی بعضی از کارهایی را که نمیخواهم انجام بدهم میپذیرم چون خجالت میکشم.
دیگری گفت: کمتر پیش میآید اما من هم گاهی خجالت میکشم.
***
تو امیر علی 16 سالهای و کامپیوتر میخوانی. تابستانها هم کار میکنی و تابستانی که گذشت در یک شرکت رایانهای معتبر کار پیدا کردی و...
او میلاد 14 ساله، کلاس سوم راهنمایی است. چند وقت دیگر برای دبیرستان رشته انتخاب کند اما نمیتواند و...
دیگری هم مهسا 15 ساله دانشآموز انسانی است و دوست دارد وکیل یا حقوقدان شود.
***
امیر علی فکر میکند که آدمها نباید از چیزی خجالت بکشند. مهسا میگوید که نه، گاهی خجالت لازم است و خجالت میتواند عامل بازدارندهی بسیاری از ناهنجاریها باشد! ضمن اینکه خجالت یک حس کاملاً انسانی است و وجود دارد.
امیر علی میگوید که اتفاقاً خجالت گاهی باعث ناهنجاری است چون آدم خجالتی وقتی جایی را پیدا کند که خجالت نکشد و توجه دیگران به او نباشد ممکن است دست به رفتارهای غیر منطقی بزند. ضمن اینکه احتیاط با خجالت فرق دارد.
میلاد از خجالت در رنج است و میگوید: تا حالا هیچ وقت نشده هیچ جایی حرکتی کند که حدس میزند دوروبریهایش نمیپسندد.
***
بعضیها که از همان دوران کودکی گوشهگیر و خجالتی هستند، ممکن است تا پایان عمرخجالتی بمانند، اما عدهای دیگر با گذشت زمان و شرکت در فعالیتهای اجتماعی و ارتباط با افراد دیگر، رفتار متعادلی در پیش میگیرند. زندگی انسانها سراسر یادگیری است و بخش عمدهای از این یادگیری در ارتباط با دیگران به دست میآید.
***
امیر علی به سادگی میتواند نه بگوید و معتقد است اگر خجالتی بود، نه گفتن را هم نمیدانست. مهسا هم نه میگوید، اما نه در برابر همه چیز و معتقد است نه گفتنِ بیجا، از ما آدمهایی لجباز میسازد. و میلاد هم که وضعیتش معلوم است. او میخواهد بر خجالتش غلبه کند.
***
دکتر محمد سلطانی، روانشناس و مشاور به او پیشنهاد میدهد که سعی کند در بحثهای گروهی شرکت کند هر چهقدر که کم باشد مهم نیست مهم این است که شروع کند به حرف زدن در جمع و در بحثها. و البته باید افکار غیر منطقی را از ذهنش دور کند. زیرا یکی از احساسهای ناخوشایندی که افراد خجالتی دارند، احساس تنفر و بیزاری از دیگر افراد و یا اشیاء، بدون دلیل واقعی است که باید اینگونه افکار را شناخت و پاک کرد.
نوجوان خجالتی باید با انتقادهای اطرافیان، منطقی برخورد کند و با شرکت در فعالیتهای گروهی و اجتماعی مدرسه، کمکم خجالت را از خود دور کند.
***
امیر علی جایی خوانده که خجالت میتواند روی یادگیری هم اثر بگذارد و باعث شود آدم خجالتی فرصتهای کمتری برای رشد و یاد گرفتن مهارتهای اجتماعی داشته باشند. او میگوید: خجالت کلاً یک حس مزاحم است!
دکتر سلطانی میگوید:« گاهی بچههای خجالتی میتوانند، موقتاً از محیط کناره بگیرند و بعد کمکم بر آن مسلط شوند. البته بچههایی که بهشدت رفتارهای خجولانه از خود نشان میدهند که به محیط بستگی ندارد و گذرا هم نیست، ممکن است در معرض خطر باشند آنان منفعل هستند و حالت دوستانهی کمتری دارند. به همین دلایل، ممکن است گروه همسالان، آنها را نادیده بگیرند. بچههایی که تا دورهی نوجوانی و جوانی بهطور افراطی خجالتی هستند، همیشه خود را تنها توصیف میکنند...»
***
پس مخفی نشوید، به لکنت نیفتید، از جمع فرار نکنید ، مضطرب و دستپاچه نشوید، با انگشتان خود بازی نکنید، با لباس خود ور نروید، از این پا به آن پا نشوید، سرتان را خم نکنید. اعتماد به نفس و ابتکار عمل داشته باشید. شما خجالتی نیستید.