با کمی خوشسلیقگی، وقتشناسی و سعهصدر میشد با شمایل بهتری به استقبال جشنتولد 30سالگی جشنواره فیلم فجر رفت. به هر دلیل اما چنین نشد و همه امیدواریم که اتفاقهای تلخ سینما سایهاش را بر جشنواره نیندازد؛ جشنوارهای که به درستی مهمترین و باشکوهترین جشن فستیوالهای مختلف فجر بهحساب میآید. سینمای انقلاب را میتوان به نوعی همزاد جشنواره فجر دانست و تا سالها جشنواره آیینه تمام نمای سینمای ایران بود. جالب اینکه امسال هم این اتفاق به نوعی تکرار شده و با نمایش بیش از 60فیلم ایرانی میشود گفت در جشنواره امسال تقریبا از همه آنچه سینمای ایران در سال90 در چنته داشته رونمایی خواهد شد.
جشنوارهای که شلوغی عجیبش یادآور دهه60 و اوایل دهه70 است. غیبت کارگردانان بزرگ در آن نکتهای مشهود و البته حضور سینماگرانی که میشود به آنها امید بست هم مسئلهای غیرقابل انکار است، هرچند بهسختی میتوان باور کرد که بیشتر از 30فیلم ایرانی به دلیل کیفیت قابل قبولشان به بخش مسابقه راهیافتهاند. اگر کمی اشراف برسینمای ایران، مشکلات تولیدات و ظرفیتهایش داشته باشیم نمیتوانیم بپذیریم در دورهای که حاتمیکیا، فرهادی، کیمیایی، میرکریمی و چندین و چند کارگردان برجسته دیگر حضور ندارند یکشبه معجزه شده و اتفاق خارقالعادهای رخ داده باشد.
اما میتوان به چیزهایی امیدوار بود؛ به اینکه «پل چوبی» فیلم خوبی از کار درآمده و مهدیکرمپور توانسته باشد میان دغدغههای شخصی و خواست مخاطب پیوندی موفق برقرار کرده باشد؛ اینکه «نارنجیپوش» مهرجویی در حد و اندازههای نام بزرگ استاد و حتی در همان حال و هوای «آسمان محبوب» از استیل درخشان فیلمهای دهه60و70 سازندهاش بهرهمند باشد؛ اینکه محمدعلی باشه آهنگر با «ملکه» نشان دهد که «فرزند خاک» یک اتفاق نبوده است.
رسول صدرعاملی با «در انتظار معجزه» توانسته پس از چند ناکامی پیدرپی به دوران خوش «من ترانه پانزده سال دارم» بازگردد. بعد از موفقیت چشمگیر «طلا و مس»، همایون اسعدیان به عنوان کارگردان تغییر جایگاه داد و حالا با «بوسیدن روی ماه» به جشنواره آمده که گفته میشود از همان وزن و وقار طلا و مس برخوردار است. چند چهره تازهنفس را هم ظاهرا باید جدی گرفت.
پیمان معادی و رضا عطاران 2 بازیگر موفق سینمای ایران با اولین ساختههای سینماییشان به جشنواره آمدهاند و هم «برف روی کاج» معادی و هم «خوابم میآد» عطاران آثاری هستند که میتوان به آنها امید بست. وقتی «یک پذیرایی ساده» مانی حقیقی، «یک عاشقانه ساده» سامان مقدم، «یک روز دیگر» حسن فتحی، «بغض» رضا درمیشیان، «پله آخر» علی مصفا و «بیخود و بیجهت» عبدالرضا کاهانی را هم درنظر بگیریم میزان امیدواریهایمان به جشنواره سیام بیشتر میشود؛ جشنوارهای که همه امیدواریم جوانان در آن بدرخشند و جای خالی بزرگان را پر کنند. این لحظه تحویل سال سینمای ایران است. در این روزهای پرهیاهو سال نوی سینما را به همه دوستدارانش تبریک میگوییم.