از اینرو یادآوری این مسئله برای دولتمردان پسندیده است که عامل اصلی پیروزی دولت نهم در انتخابات ریاستجمهوری و اقبال مردمی به دولتمردان، سخنان رئیسجمهور در باب رفع مشکلات اقتصادی، معیشتی و وعدههای زیاد دولت نهم و دهم برای مردم و بهخصوص اقشار کمدرآمد جامعه بوده که موجی از استقبال مردمی را در دور اول سفرهای استانی همراه داشت اما با وجود پایان عمر دولت نهم و گذشت بیش از 2سال از عمر دولت دهم شاهدیم که شمار محدودی از وعدههای دولتیها جامه عمل بهخود پوشیده است.
البته این بدان معنا نیست که هیچ کدام از وعدههای داده شده از سوی مسئولان محقق نشدهاند، بدون تردید تلاش و اهتمام دولتهای نهم و دهم برای رسیدگی به وضعیت معیشت و اقتصاد مردم تحسین برانگیز است اما تذکر این نکته لازم است که بیان وعدههای مختلف به مردم سبب ایجاد انگیزه و توان برای فعالیت در جامعه میشود و از سوی دیگر عدمتحقق وعدهها میان اکثریت مردم، بهویژه فعالان بخش تولید ایجاد دلسردی و ناامیدی میکند و این موضوعی است که مسئولان مربوطه باید توجه ویژهای به آن داشته باشند ولی بررسی میزان تحقق یا عدمتحقق وعدهها این واقعیت را آشکار میکند که تا حدی این موضوع در دید دولتمرادن کمرنگ و بعضا به فراموشی سپرده شده است.
مقام معظم رهبری نیز در یکی از دیدارها با اعضای هیأت دولت به این نکته اشاره داشتند و در این راستا دادن وعده به مردم را باعث افزایش توقعات خواندند و گفتند که تحقق وعدههای داده شده دولت به مردم، امری مطلوب و ضروری است و باعث استحکام ایمان و اعتقاد مردم میشود و برعکس اگر این وعدهها محقق نشود در ذهن مردم، مشکل ایجاد میکند.
هدفمندی یارانهها یکی از نمونههای خوبی است که دولت توانسته به وعده خود عمل کند و آن را به مرحله اجرا در آورد اما معرفی مفسدان اقتصادی، سهام عدالت، ارزانی بعد از هدفمندی، مسکنمهر، زودبازدهها، اعطای زمین رایگان و ساخت ویلا و کاهش بیکاری از جمله مهمترین وعدهها و برنامههای دولت نهم و دهم بوده که هنوز مردم در انتظار اجراییشدن آن بهصورت کامل هستند.
پس باید گفت که اعضای دولت باید در فرصت باقیمانده از عمر دولت تمام تلاش خود را برای محقق کردن وعدههای داده شده به مردم بهکار گیرند تا با راستیآزمایی مردمی که از عملکرد دولتمردان میشود نتیجه مثبتی چون تزریق روحیه و انگیزه کار و تلاش در میان اقشار مختلف جامعه به همراه داشته باشد و درصورتی هم که توان اجرای وعدههای داده شده تا پایان عمر دولت میسر نیست گزارشی از عدمتوان لازم برای اجرای وعدهها به روشنی به همگان ارائه شود و از سوی دیگر وعده غیرقابل تحقق جدیدی داده نشود تا هم افکار عمومی تا حدی بتواند علل وعدههای عملی نشده را برای خود حلاجی کند و هم درسی اخلاقی از عملکرد شفاف دولتمردان به جامعه ارائه شود.
با این حال باید گفت که این موضوع در آینده میتواند به عنوان عرفی در جامعه و میان مسئولان به قانونی نانوشته تبدیل شود که دولتمردان باید در برابر اظهارات و وعدههای خود مسئول باشند و اگر هر زمان توان تحقق وعده و قولی را نداشتند با شجاعت عللش را برای مردم بازگو کنند.