اما با این همه شلوغی خیابان و ترافیک ماشینها چطور میشود در این بازه زمانی کوتاه تا عید نوروز، همه این وسایل را با توجه به طبع مشکلپسند ما ایرانیها تهیه کرد؟ کاش میشد جایی بود تا تمام این لوازم و خوراکیها را بهصورت یکجا از آن مکان تهیه کرد؛ جایی که هم کیفیت محصولاتش مطلوب باشد و هم قیمتها این اجازه را به ما بدهد که بتوانیم در یک روز، فیالمجلس تمام این کالاهای اساسی را خریداری کنیم.
اینها همه، آرزویی است که تا چند روز دیگر تحقق پیدا میکند. نمایشگاه بهاره اصفهان از 19 لغایت 28اسفند، در مکان تاریخی پل شهرستان، منتظر قدمهای خانوادههایی است که میخواهند تمام خریدهای نوروزی خود را با قیمتی مناسب و البته کیفیتی بالا خریداری کنند.
هنوز اطلاعات دقیقی از کم و کیف نمایشگاه بهاره اصفهان اعلام نشده اما به سنت فصول قبل که نمایشگاه برپا میشد، تمامی کالاها تا 20درصد ارزانتر از نرخ مصوب مغازههای بیرون به فروش میرسند. استقبال خیلی خوب مردمی از این نمایشگاهها سبب شده تا هم مسئولین امر و هم غرفهداران، رغبت بهتر و بیشتری در زمینه عرضه محصولات و همچنین پایین آوردن نرخ خود داشته باشند. این نمایشگاه علاوه بر دو مزیتی که ذکر شد یعنی کیفیت بالا و قیمت پایین، این امکان را به خانوادههای اصفهانی میدهد که از شلوغی بیامان شهر خلاصی یافته و با حضور در جای بهمراتب خلوتتر شهر، این امکان را داشته باشند تا در 3 سالن عریض و بزرگ این نمایشگاه، تمام مایحتاج خود را تهیه کنند. تنوع محصولات و دربرگرفتن تمام نیازهای خانواده از دیگر مزایایی است که نمایشگاه بهاره از آن برخوردار است؛ بهگونهای که هر چه در سبد خرید یک خانواده باید قرار داشته باشد را میتوانید از این نمایشگاه فراهم کنید.
حمید، 41ساله، از تجربه خوب خود در این نمایشگاه با ما سخن میگوید: تا چند سال پیش، ماهاسفند که میرسید من باید در فکر فرو میرفتم که صبحها تا بعدازظهر سرکار باشم و بعد بلافاصله به خانه بروم، ناهار بخورم و برای خرید با خانوادهام بیرون بروم. باور کنید اگرچه ماشین داشتم اما پاهایم از آن همه پیادهروی و از این مغازه به آن مغازه رفتنها تاول میزد. ضمن اینکه سرکار هم آن روحیه لازم را نداشتم، نه تنها من، بلکه همکاران و همسایگان من نیز از این مشکل رنج میبردند تا اینکه چند سال پیش به صورت اتفاقی چشمم افتاد به بنر نمایشگاه بهاره در پل شهرستان، کنجکاو شدم تا سری به این نمایشگاه بزنم.
همان روز بههمراه خانواده به نمایشگاه رفتیم و باور کنید تا شب نشده، اکثر خریدهایمان را انجام دادیم. فردای آن روز هم رفتیم و مابقی خریدها را انجام دادیم؛ یعنی آن سال تنها در 2روز، ما تمام خریدهای خانواده و منزلمان را انجام دادیم و این تجربهای شد برای من تا هرسال در آرامش کامل به این نمایشگاه بروم و تمام خریدهای لازم را انجام دهم. مزیت دیگر این نمایشگاه را میتوان در فضای خانوادگی آن عنوان کرد؛ فضایی که در آن، خانوادهها بدون هیچ دغدغهای به تفرج میپردازند و دیگر نه خبر از مزاحمتهای اخلاقی و ناهنجاری است و نه آن التهاب و اضطراب خرید. از بعد روانشناختی نیز چنین خریدی که در فضایی آرام و بانشاط صورت میگیرد، میتواند دربردارنده تمام جنبههای سلیقهای فرد بوده و در نتیجه رضایت خاطر بیشتر او را فراهم آورد.
عماد که به گفته خودش، تا چند روز دیگر 44ساله میشود، میگوید: جو نمایشگاه بهگونهای است که همه برای خرید کردن آمدهاند و افراد لاابالی در آن حضور ندارند، ضمن اینکه در ورودی نمایشگاه، مامورانی هستند که جلوی ورود افراد مشکوک را میگیرند. واقعا باید از مسئولین برپاکننده این نمایشگاه تشکر کنم که به فکر مسائل اینچنینی نیز هستند.
آرمان، 32ساله است؛ مجرد و فارغالتحصیل فلسفه. او میگوید: یکی از مزایایی که نمایشگاه بهاره دارد این است که امنیت را برای خانوادهها به ارمغان میآورد. شما ببینید در گذشته برای خرید نوروزی باید چند روز و شاید چند هفته را در بیرون از منزل سپری میکردید. هم، خانه خالی بود و هم پیادهرو این امکان را به کیف قاپها میداد که رونقی به کار خود ببخشند! نمونه فردی که از این حیث لطمه خورده، من هستم. مادرم 30سال معلم بود. از ماه اول که حقوق گرفت، با خودش عهد بست که هر ماه با تمام پول خود، یک سکه بخرد و پسانداز کند، او توانست در این 30سال خدمت، هر ماه یک سکه بخرد اما چند سال پیش که همه با هم به خرید نوروزی رفتیم، دزد آمد و تمام سکههای 30ساله مادرم را به یغما برد. فکرش را بکنید، مادرم دچار بیماری روحی و افسردگی شدیدی شد که هنوز هم با آن دست به گریبان است. 30سال زحمت کشید و تمام حقوقهای او در عرض چند دقیقه بر باد رفت. ما الان هیچ خوشیای در زندگی نداریم. باوجود اینکه چند سال از این حادثه میگذرد، هنوز هم جلوی چشم ما زنده است.
مجتبی 27ساله میگوید: مادرخانم من تعریف میکند که چند سال پیش، برای انجام خرید نوروزی به خیابان رفته بود. فکر کنم سال77 بود. او که نتوانسته بود کالای مورد نظر و باب سلیقه خود را پیدا کند، قصد عزیمت به خانه را داشت که موتورسواری به او نزدیک شد و کیف او را میدزد. در آن کیف علاوه بر تمام مدارکی که وجود داشت، 170هزار تومان وجه نقد بود که در سال 77، این میزان پول خیلی باارزش بود و زیاد به حساب میآمد. نمایشگاه بهاره این امکان را به فرد میدهد که به دور از قدمزنیهای خیابانی، برای یک یا دو روز تمام خریدهایت را در محیطی انجام دهی که امکان کیفقاپی و سرقت در آنجا، تقریبا محال است.
اما آخرین شهروند اصفهانی که با او به گفتوگو مینشینیم، خود، مغازهدار است و از نگاهی دیگر، به نعمت وجود این نمایشگاه اشاره میکند؛ رضا که در خیابان چهارباغ اصفهان، بوتیک دارد، میگوید: ساختار نمایشگاه بهگونهای است که هم من فروشنده از آن رضایت دارم و هم خریدار؛ به چند دلیل: اول اینکه مشتری نمیخواهد در این ترافیک شب عید، آواره خیابانها باشد بنابراین حضور در نمایشگاه یعنی حضور حداقلی در ترافیک. دوم اینکه مشتری نمیخواهد در مغازه شلوغ، با فروشندهای بیحوصله، سرو کله بزند، نمایشگاه این امکان را میدهد که مشتری در غرفه بزرگتری نسبت به مغازه خیابانی، از کم و کیف جنسی که میخرد آگاهی پیدا کند. سوم اینکه خریدار جنس ارزانتری میخواهد که به وسع مالیاش برسد، نمایشگاه طوری است که با نظارت اداره بازرگانی، تمام قیمتها با تخفیف ویژهای به فروش میرسند که این خود سبب استقبال چشمگیر مردم شده است.
چهارم اینکه مردم میخواهند جنس مورد نظر خود را در کمترین زمان ممکن پیدا کنند، غرفههای فراوان و کنار هم نمایشگاه طوری است که مشتری با یک گشت نیمساعته میتواند جنس مورد نظر خود را پیدا کند. مثلا فرض کنید فردی کفش میخواهد، اگر آن فرد بخواهد در شهر بگردد باید به چند خیابان و پاساژ سر بزند اما همین فرد، در نمایشگاه میتواند به قسمت کفشفروشیها مراجعه کرده و از 30غرفه کفشفروشی بازدید کرده و بالاخره کفش مورد نظر خود را پیدا کند. در مورد سایر اجناس هم شرایط به همین منوال است. برپایی نمایشگاه، هم برای خریدار بهصرفه و بهتر است و هم برای فروشنده.
آنچه از فحوای گفتههای این پنج شهروند اصفهانی دریافتیم، شامل رضایتمندی بیچون و چرای آنها از برپایی نمایشگاه بهاره بود. تلاش کردیم تا در این مجال کوتاه به ذکر تمام مزایای نمایشگاهی بپردازیم که این روزها برای هریک از ما بسیار حیاتی و مهم است. نمیخواهیم با خاطری مکدر به استقبال عیدنوروز برویم، نمیخواهیم با جیبهایی خالی به سراغ فرزندان و نوههایمان برویم، نمیخواهیم بعدها از افزایش قیمتی که در شبهای عید بر محصولات نازل میشود تأسف بخوریم و...