عصر دیجیتال یعنی دنیای اینترنت، گوشیهای همراه، پیجرها، لپ تاپها و ... عصری که در دسترس بودن، اتصال پیوسته و قابلیت ارتباط دائم را افزایش داده است. به همین دلیل انتظارات، توقعها و نیز حساسیتهای خانوادهها، دوستان، کارفرمایان و مردم روز به روز در حال بالا رفتن و افزایش یافتن است.
چرا که دوستان و خانوادهها دوست دارند یا بهتر بگوییم، انتظار دارند و حتی توقع دارند، هر زمان که اراده برای تماس با شما کردند، شما حی و حاضر و در دسترس آنها باشید!
انتظارات کارفرمایان و مشتریان نیز به همین ترتیب افزایش یافته، البته با کمی تفاوت...کارفرمایان انتظارات بیجا و حتی خارج ساعات اداری از کارمندان خود دارند. صد البته این امر نه جزء دور کاری و نه جزء اضافه کاری است
کارفرمایان و مسئولان سازمانها وقت و بیوقت با تلفن همراه، ایمیل یا در بخش چت کارمند فلک زده تماس گرفته و اوامر ملوکانه را در قالب دوستانه، آمرانه و گاهی موذیانه ابلاغ میکنند. به نظرم این نوعی بهرهکشی دیجیتالی از کارمندان و کارکنان که در عصر ارتباطات باشد.
از آنطرف، مشتریان هم انتظار جالبی از شرکتها و سازمانها دارند. آنها میخواهند که 24 ساعت یعنی شبانه روز این ارگانها به شکل آنلاین در دسترس بوده و پاسخگوی نیازها و اوامرشان باشند.
و معنی چنین انتظاراتی این است که کارکنان ارگانها باید 24 ساعت مقابل سیستمهای سرویس دهی و وب سایتهای مورد نظر مشتریان حاضر باشند.
مفاهیم: ارتباط و ارتباطات چیست؟
حضور طولانی مدت، مرز بین زمان کار و زمان پس از کار که معمولا به سایر امور زندگی اختصاص دارد را روز به روز کم رنگتر و مبهمتر کرده است.
یعنی توازن بین کار، تغذیه، تفریح، استراحت و ارتباطات در زندگی این افراد از بین رفته است.
همه میدانیم، ضرورت سیستم بدنی و روانی انسانها ایجاب میکند که آنها مرز بین، ساعت کاری، استراحت و تغذیه خود را رعایت و حفظ کنند و تا حد امکان پا روی این مرزها نگذارند.
تحقیقات در این زمینه نشان میدهد؛ تمرکز و درگیری تمام وقت با کار و محیط کار ،توازن زندگی فرد را کمکم مختل و فرد را به انسانی تک بعدی، ناراضی و نا آرام تبدیل میسازد.
نقش ارتباطات در توانمند سازی افراد برای شاد زیستن
تعادل و توازن امری مهم و به نوعی نقش اساسی در زندگی افراد ایفا میکند. چرا که عدم تمرکز و رفتار صحیح، فشارهای عصبی، استرسهای مدام، سوء تفاهمها و سوء تغذیه همه و همه گربیان گیر فردی است که تمام زندگیش، کار و محیط کاریش شده است. یعنی عدم رعایت، اصل توازن. در نتیجه بروز این مشکلات کاملا بدیهی و غیر قابل انکار است.
عکس این مسئله هم صادق است، افراد و کارمندانی که در زندگی یا محل کار خود کاری برای انجام ندارند، برای رفع بیکاری به سمت تفریحها و کارهای ناسالم کشیده میشوند.
بطوری که بعضی از افراد سیگار کشیدن را برای گذراندن وقت خود انتخاب میکنند و مرتب برای کشیدن سیگار صندلی خود را ترک میکنند. در ادامه این امر، یعنی بیحوصلگی، عدم احساس رضایت و مفید بودن، فرد دچار فشار روانی و ناآرامی میشود.
این گونه افراد بعد از پایان ساعت کاری به جای خانه ترجیح میدهند، برای پرسه و گردش کردن به خیابانها بروند و از غذاهای آماده یا فست فودهای زیان بار، تغذیه کنند. نهایت این ماجرا به یک عادت غذایی بد و یا سوء تغذیه شدید، منجر میشود.
جالب است بدانید، تقریبا 80 درصد از کارمندان و افراد از شدت بیحوصلگی تمرکز خود را از دست میدهند و حتی در انجام کارهای معمولی خود هم دچار اشتباه میشوند. حتی نزدیک به نیمی از این کارکنان ممکن است، شغل خود را از دست بدهند.
حال با این مسائل چه باید کرد؟ چگونه باید توازن و یک زندگی سالم و شاد داشت؟ اندیشمندان و دانشمندان جهان در حال مطالعه و تحقیق هستند.تا پاسخی مناسب، متقاعد کننده و کاربردی برای این افراد که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، ارائه دهند.
مفاهیم: ارتباطات بینسازمانی چیست؟
این که دنیای دیجیتال، ارتباطات انسانی را بسیار آسان و متحول ساخته به گونهی که هیچ فنآوری دیگری تا کنون قادر به چنین کاری را نبوده است، انکار ناپذیر است. فنآوریهای چون؛ اینترنت، تلفن همراه، نامههای الکترونیکی، پیجرها، اتاقهای گپ و گفتگو و... همه و همه به ما اجازه میدهند تا با هر کسی در هر کجای این جهان پهناور بتوانیم در تماس باشیم.
با این وجود، "ارتباطات" چیزی فراتر از دسترسی آسان یا قابلیت تماس با یکدیگر است. ما به خاطر ارتباط اینترنتی، کیفیت و شاید، ارتباط واقعی انسانی را قربانی کرده و فراموش کردهایم.
ارسال پیام به شکل متنی میتواند یک نوع ارتباط محسوب شود، ولی تفسیر و درک صحیح حس و نظر فرستنده، توسط گیرندهنمیتواند ساده و آسان باشد. بسیاری از سوءتفاهم ها معمولا از ابهام و درک صحیح، متن فرستنده در ایمیلها و یا گپهای آنلاینی بوجود میآیند.
فکر می کنم همه ما به نوعی این مسئله را تجربه کردهایم. برای بوجود آوردن حس ارتباط چهره به چهره و حرف زدنهای خودمانی در زندگی واقعی، شکلک های جالب و محدود طراحی کردیم.
با این وجود چند نفر از ما میتواند، حس واقعی خود را با ارسال این شکلها به طور طبیعی به طرف مقابل یعنی آن سوی خطها نشان دهد. چقدر مطمئن هستید که در آن سوی خط فرد مورد نظر احساس واقعی شما را درک کرده است. به نظرم این ارتباط کمی پیچیده، گنگ است.
با این وجود، چنین ارتباطات پیچیده و گنگی روز به روز با سرعت هر چه بیشتر جای ارتباطات واقعی و طبیعی انسانی را گرفته و میگیرد.
البته منکر جنبههای مثیت و کاربردی این تکنولوژی نیستیم، تنها به سوء تغذیه و سوء تفاهمهای که این نوع ارتباطات به دنیای انسانها هدیه داده است، نگاهی میکنیم.
آنگونه که در رسانهها درباره زندگی دوم و زندگی مجازی تبلیغ و قلم فرسایی میکنند، باید گفت که زندگی اجتماعی مجازی یا به عبارتی زندگی دوم، همیشه یک شبه زندگی است، نه بیشتر!
یادمان باشد، چیزی که اینترنت از ما نگرفته و شاید هم هرگز نتواند بگیرد؛ "خلاقیت" و "ابتکار " است!
چرا که پایانی برای خلاقیت و ابتکار انسانی متصور نیست. محتوای تولید شده اینترنت گواه این ادعاست. محتوای جالب، جذاب و همه گیر همه نشانی از گوشهای از این ابتکار و خلاقیت انسانی دارد.
و نیز، کاملا روشن است که اینترنت و دنیای دیجیتالی با کمک خلاقیت و ابتکار نامحدود انسان در حال تکامل است.
از طرفی هم، این دنیای پر جاذبه با ایجاد تغییرات مطلوب، تحولات ثمر بخش در محیط زندگی انسان و شکوفایی استعدادها، گامی نوین و تحول عظیمی در دنیای آنها بوجود آورده است.
حال برای حفظ و پروراندن قوای جسمی و روحی انسانها و نیز برای وصول به کمال مطلوب، انتقال طرز تفکر، احساس، عمل و ساختن یک جامعه سالم ما نیازمند تلاش بسیار و اندیشمندانه هستیم.
میدانید که سبک زندگی هر فرد به مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزشها، شیوههای رفتاری، حالتها، سلیقهها و عادتهای اطلاق میشود.
در حال حاضر، بسیاری از افراد، بدون اینترنت و دنیای مجازی نمیتواند، وقت گذرانی کنند. چرا که جامعه مدرن ما طوری رشد کرده که در بیشتر امور زندگی به آن وابسته شده است. ما هر روز بیشتر اوقات روز و گاهی شب خود را در سایتهای آنلاین و دنیای مجازی میگذارنیم.
جوانان ما با اینترنت بزرگ شدهاند. آنها آنقدر به آن عادت کردهاند که هرگز متوجه اثراتی که اینترنت بر زندگی آنها گذاشته و میگذارد، نخواهند شد.
بیشتر اوقات آنها حتی خواب و خوراک خود را هم قربانی اینترنت و دنیای مجازی آن میکنند. با این روند این جوانان بعد از مدتی نه چندان طولانی، دچار سوء تغذیه که در اثر کم غذایی یا بد غذایی است، میشوند. و نیز در اثر خستگی شدید ناشی از کار با آن دچار عدم تمرکز، مشکلات بینایی، جسمی و ... حتی دچار ضعفهای مانند؛ عدم مهارتهای اجتماعی، علمی و هنری میشوند.
میدانید که تغییر عادات بیشتر اوقات یک معضل و یک امر ناممکن به نظر میرسد. ولی با این وجود باید از یک جایی شروع کرد.
برای مثال؛ برای رفع بیحوصلگی میتوان به جای پرسه زدن در اینترنت، بازی با آتاریها یا سر و کله زدن با موبایل و... کارهای سالمتری انتخاب کرد. کارهایی که سلامتی شما را تهدید نکنند.
پیشنهاد میشود، شروع به یادگیری یک مهارت جدید کنید، هر چه که دوست دارید یا تمایل دارید. کافی است شروع کنید. یا اینکه به سمت غذاهای سالم مانند؛ میوهها، سبزیجات، آجیل و... رفته و آنها را جایگزین هله و هولهها، فست فودهای مضرکنید.
با ادامه این روش، رفته رفته بر میزان مهارتها و تواناییهای شخصی و تخصصی شما افزوده شده و شما را به فردی مجرب، توانمند و مفید در جامعه و خانواده مبدل خواهد ساخت.
از آن گذشته احساس درونی خودتان نیز بهبود خواهد یافت. یعنی اعتماد به نفس و حس ارزشمند بودن در شما بیدار خواهد شد. اصلاح عادت بد غذایی هم به سلامت شما بسیار کمک خواهد کرد.
فراموش نکینم، دنیای دیجیتال یک پدیده مثبت در خدمت بشریت است. پدیده برای ارتباط هرچه سهلتر با جهان هستی نه برای تخریب آن... بنابراین بهتر است از فرصتهای زندگی استفاده درست و صحیحی کنیم. تا احساس بهتری از خود و زندگی خود داشته باشیم.