ایرانی جماعت هم کافی است که یک وقتی، یک جایی، یک جوری، سوراخ دعایی پیدا کنند، آن وقت است که دیگر نمی شود از خر شیطان پیاده شان کرد. خوشبختانه خلاقیت ایرانی، در این یک مورد استثنایی، خیلی عالی کار میکند. یکی از این بازارها هم بازار شمارههای رند موبایل و حتی ثابت است.
کافی است نیازمندیهای روزنامههای پرتیراژ را زیر و رو کنید تا ببینید چه خبرها که نیست. این بازار غیر رسمی، مثل اینکه آنقدرها سود داشته است که حتی مسؤولان را هم به فکر بیندازد و...
شماره رند چه شمارهای است؟ مثل اینکه جوابش ساده است: شمارهای که راحت و با تکرار دوم و سوم، حفظ بشود یا شمارهای که ضرباهنگ مناسبی برای حفظ کردن داشته باشد. شمارههایی که با دو عدد همبازی میکنند، رند حساب میشوند.
اما دستکم در نیازمندیهای روزنامهها چنین قانونی صادق نیست. آگهیدهندگان، با درج خط فاصله بین دو یا یکی از شمارههای موبایل، مثلا آن را تبدیل به خط رند میکنند، در حالی که به طور معمولی، اصلا رند حساب نمیشود. مثلا شمارهای با چند عدد غیر تکراری و پایان 0103 یا مثل شمارهای با عدد 137135 یا که یک 25و 45 پشت سرهم دارد.
قیمتها هم که نجومی است. این چند نمونه را داشته باشید: شمارهای منتهی به 072075 قیمت پایه چهل میلیون تومان. شمارهای منتهی به 040404 قیمت پایه 03 میلیون تومان. شمارهای منتهی به 00600 قیمت پایه 51 میلیون (از طریق sms). شمارهای با دو تا 85 کم زنگخور، قیمت پایه 54 میلیون تومان. شمارهای منتهی به 0912 ویژه مدیران، قیمت پایه 35 میلیون تومان. قابل توجه متولدین 95، شمارهای با 3 تا 2 منتهی به 59 به بالاترین پیشنهاد. قابل توجه شرکت گاز و مدیرانش، شمارهای که دو بار 491 در آن آمده (چون 194 هم شماره امداد گاز است). شمارهای که 4444 وسطاش دارد به قیمت پایه 52 میلیون.
پاراگراف 1
«قیمتهارو به هم ریختن. مردم الان میآن و قیمتارو با روزنامهها مقایسه میکنن.» پناهی که در مرکز خرید و فروش موبایل توسعه کار میکند، آدمهایی را که شمارههای رندشان را با قیمتهای بالا در روزنامهها آگهی میکنند، دارای مشکلات روحی و روانی میداند.
در حالی که بازار برای این شمارهها، قیمتهای خاصی دارد، آنها هر قیمتی را که بخواهند، در روزنامهها میزنند. البته بعضی از این آگهیها هم فقط بازی هستند. بازی بین تماسگیرندگان و مثلا فروشندگان: «فکر میکنم بعضی از سودجوها هزینه آگهی رو میدن و خط خودشونو قیمت میزنن 8 ـ 7 میلیون.»
اما مددزاده از مرکز خرید و فروش موبایل شاهین، نظر دیگری دارد. او جویندگان و دارندگان شمارههای رند را آدمهایی خوشسلیقه میداند که از هر چیزی بهترینش را می خواهند. یا این که دنبال ایناند تا شمارهشان به راحتی توی ذهن جا شود. بالاترین قیمتی را هم که در مرکز خودشان دیده، 81 میلیون تومان بوده که یک کارخانهدار، خریده.
پاراگراف 2
داستان قیمتها هم برای خودش داستان جالبی است. مددزاده اصلا اعتقادی به نجومی بالا رفتن قیمتها ندارد و بالا بودن قیمت شمارههای رند را به خاطر کمتر بودنشان میداند (همان اصل ندرت در اقتصاد که هر چیزی کمتر باشد، ارزشاش بیشتر میشود). قیمتها را با توجه به میزان کم یا زیاد بودن این نوع شمارهها اینجوری میدهد: شمارههایی که چهار رقم آخرشان یکی است، در هر صد شماره یکیشان را میشود پیدا کرد. اینها شمارههای نسبتا خوبی هستند.
شمارههایی که آخرشان مثلا 6161 یا 7171 است، بیشترند. قیمتشان هم ارزانتر است.
خطهای قشنگتر توی همین مایهها، 300 تا 400 هزار تومان قیمتشان اضافه میشود.
خطهایی که 5 یا شش تا صفر یا یک عدد دیگر دارند هم رند حساب میشوند. مثلا شمارهای با 7 بار تکرار یک رقم توی خطها مشابهش نادر است.
این یکی، از مرکز موبایل سیاوش است. قیمتها را که میپرسیم، از 500 هزار تا 45 ـ 40 میلیون قیمت میدهد. وقتی از درست و غلطش میپرسیم، جواب میدهد که سلیقهای است. این بنده خدا، خطی را که شش تا صفر داشته (00000012190)، روزی روزگاری شش میلیون خریده، ولی الان 20 میلیون قیمت دارد. البته یک نظریه جالب دیگر هم درباره اینجور آدمها دارد: «کسانی که دنبال این چیزا هستن، آدمای مریضی هستن. الان دیگه شماره ملاک نیست.»
پاراگراف 3
داغ بودن بازار شمارههای رند تلفن سیار، مسؤولان مخابرات را هم قلقلک داد. آنها دست به کار شدند و مزایده راه انداختند تا از کنار سود فروش این شمارهها بیتفاوت نگذرند. هر چند که میگفتند این مبلغ را میخواهند خرج گسترش مخابرات و امور خیریه کنند و الی آخر. در مزایده آبان ماه، بالاترین قیمت را شمارهای با 6 بار تکرار یک برد. یکی از طالبان این شماره، 7 میلیون و 210 هزار تومان برای رسیدن به مطلوبش مایه گذاشته بود. مخابراتیها، قیمت پایهاش را 3 میلیون و 036 هزار تومان اعلام کرده بودند.
180 پیشنهاد بابت 61 شماره وجود داشت. قرار بود در این مزایده،500 شماره رند فروخته شود. دومین مزایده هم آذرماه برگزار شد. بالاترین فروش، متعلق به شمارهای با 7 عدد 2 بود با قیمت 44 میلیون و 444 هزار و 444 تومان ( 8 تا عدد 4). به نسبت این مزایده، مزایده اول بیرونق بود. مزایده سوم هم قرار بود در بهمن ماه برگزار شود. البته احتمال دارد بعضی از شمارههای خیلیخیلی رند، برای همیشه از دسترس خریداران خارج شده و به موزه سپرده شوند. مثل 09123456789 (همان شمارهای که یکی از هفتهنامهها برایش یه تیتر شاخدار زده بود که یکی از وزرا 500 میلیون تومان خریده بوده تا هدیه بدهد به همسرش.)
پاراگراف 4
در مزایده اول قرار بود 500 شماره سیمکارت رند فروخته شود. با حساب همان قیمتهایی که خود شرکت ارتباطات سیار داده بود، استفاده مخابراتیها میشد 670 میلیون تومان. با توجه به حرف و حدیثهایی که هست بابت فروش 400 هزار شماره رند توسط مخابرات، آن هم با قیمت حداقلی خودشان ، سود این کار میشود 537 میلیارد تومان.
با توجه به این که هر متقاضی هم باید پنج هزار تومان بابت اسناد مزایده پرداخت کند، اگر برای هر شماره 5 متقاضی وجود داشته باشد، این یکی هم میشود ده میلیارد تومان. با جمع و تفریق عدد قبلی هم جمعا میشود 547 میلیارد تومان. اگر میانگین ثبتنامهای صورت گرفته از ابتدا تاکنون را 440 هزار تومان فرض کنیم، درآمد حاصل از 400 هزار سیمکارت رند برابر خواهد بود با یک میلیون و 002 هزار خط عادی.
پاراگراف 5
البته مزایده شمارههای رند، آن هم توسط مسؤولان رسمی، چندان هم بیحاشیه نبود. پارلمانیها هم عکسالعمل نشان دادند.
ستار هدایتخواه، نماینده بویراحمد و دنا:
این کار، نه توجیه قانونی دارد، نه توجیه شرعی.
دولت نباید به این موضوع دامن بزند که داشتن شمارهای خاص، امتیاز تلقی شود.
این کار، رواج مسائل کمارزش و نوعی فرهنگسازی غلط در جامعه توسط شرکتی وابسته به دولت است.
جواد آرینمنش، نماینده خرمآباد:
این که بعضیها به داشتن شماره رند افتخار کنند و آن را برای خودشان ارزش بدانند، نوعی انحراف در نظام ارزشهاست.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و شرکت ارتباطات سیار، به جای کسب درآمد به هر وسیله، باید سلامت را به فضای مخابراتی برگرداند و از مزاحمتها و سوءاستفادهها و ارسال پیامها و تصویرهای غیراخلاقی جلوگیری کند.
فروش امتیاز شمارههای رند، شأن شرکت مخابرات را تا حد یک بنگاه معاملاتی پایین میآورد.
پاراگراف 6
این بنده خدا، صاحب شمارهای است که 6 تا عدد 3 دارد. سیدحمید خادم برای شماره دادن به دیگران، دیگر نیازی به قلم و کاغذ ندارد. میگوید، دیگران هم حفظ میکنند. کارش سفارش خدماتی است، «میگویند شمارهاش ارنج است! نمیدانم، سلیقهای است دیگر.»
مهدی میــــرزاخـــانی که فعلا صاحبامتیاز شمارهای با 6 تا عدد 4 است، شمارهای که بعضیها برایش میلیونها تومان هم قیمت دادهاند. «شاید بعضیهاشون سرکاری بوده، اما بعضیهاشون هم واقعا خریدار بودن.»
مهدی این شماره را پنج شش سال پیش گرفته. «کارخانه شالیکوبی دارم، سالی هم بود که برنج بانک ملی را تأمین میکردم.» شمارة رند، دستکم برای او، از نظر خودش خیلی ارزش دارد. بودهاند بعضیها که بعد از دو سه سال، شمارهاش را یادشان مانده و زنگ ز دهاند و معاملهای جوش خورده. «باور کنید برای پز دادن نیست، بعضی از دوستان مخابراتیام گفتهاند که میتوانند دور و بر 120 ـ 110 میلیون برایم بفروشند. اگر مشتری خوب گیرم بیاید، حتما میفروشم.»
پاراگراف 7
یادمان رفت نکتهای را هم بگوییم: بعضی از شمارهها در گروه شمارههای رند قرار نمیگیرند، اما باید آنها را هم وارد این گود کرد. چطور؟ شما یک شماره منزل دارید، حالا 0912 را میگیرید و بعدش هم شماره منزل خودتان را. چون میخواهید هر دو تا یکی باشد، قیمت بالا پیشنهاد میکنید. یک نکته دیگر هم در شمارههای آینهای است.
شمارههایی که یک 0912 دارند، بعد یک سه رقمی، بعدش هم چهار رقم آخرشان، همان 0912 است. اینها هم قیمت بالایی دارند که البته به آن سه رقم وسط و رند بودن آنها هم خیلی بستگی دارد. یک چیز دیگر هم هست.
لابد شما هم آگهیهایی دیدهاید که به شما نوید دادهاند میتوانید یک شماره موبایل با تاریخ تولدتان داشته باشید. مثلا شمارهای منتهی به 1360. اینها هم وارد گود شمارههای رند شدهاند. میبینید ملت چطور خلاقیت به خرج میدهند؟
پاراگراف 8 و 9
دیوانهاند؟ شاید بعضیهاشان، وقتی که برای شمارههای نیمه رندشان قیمتهای میلیونی میدهند. خوش سلیقهاند؟ شاید بعضیهاشان وقتی که میخواهند از هر کدام بهترینش را داشته باشند. لازمش دارند؟ شاید بعضیها نیاز دارند مشتریانشان همیشه آنها را در ذهن داشته باشند.
به هر حال یک وقتی، یک جایی، یکجورِی، یک سوراخ دعایی پیدا شده و مثل این که ایرانی جماعت، حـــالاحـــالاهــا نمیخواهند دست از سرش بردارند. راستی شما نمیدانید چرا وقتی با مسؤولان سابق یا حتی فعلی از طریق شماره موبایلشان تماس میگیریم، یکهو متوجه میشویم که چقدر شمارهشان رند است؟
از کی تا حالا؟
اولش همه چیز عادی بود. مردم میرفتند توی صف، کلی پول میدادند، ثبتنام میکردند و بعد میرفتند خانههایشان و صبر پیشه میکردند تا قرعهها کشیده شوند و بعد از دو سال و نیم نوبتشان بشود که بروند سیم کارت را بگیرند و بیندازند توی گوشی. این گرفتن سیمکارت، اینقدر آدم شادکن بود که دیگر کسی به رند بودن شمارهاش فکر نمیکرد. هرچند آن موقع، یک عده از آدمهای خاص (مثل بازیگرها، ورزشکارها، مدیرها و اینها) توی بازار آزاد سیمکارت، دنبال شماره رند میگشتند.
چند سال که گذشت، همه دیدند دیگر گوشی خفن داشتن وسیله خوبی برای پز دادن نیست. ضمن اینکه خریدن سیم کارت هم به اندازه آن قدیمها کار پردردسری نبود. این بود که بازار شمارههای رند کمکم داغ شد. این داغی به حدی رسید که برای فروش بعضی شمارهها مزایده برگزار میکردند. حتی «نمرههای رند» توی صفحة آگهیها برای خودش یک صفحه ثابت پیدا کرد تا اینکه آن روزهای کسلکننده و عادی با پیدا شدن اسم «ایرانسل» تمام شدند. یک شرکت جدید با عنوان اپراتور دوم پیدا شده بود که سهسوته به مردم سیمکارت 0935 میداد. بدون صف و لهیدگی.
ایرانسل در عین حال یک امکان جادویی به کاربرانش میداد. آنها میتوانستند شماره را خودشان انتخاب کنند. یعنی آنها به مشتریها امکان انتخاب شماره رند را دادند. با این کار، دیگر نیازی نبود که ملت برای گیر آوردن یک سیم کارت رند، کل خیابان جمهوری را بالا و پایین کنند. البته در مورد این شمارههای ایرانسل، کار به ثبتنام هم کشید، چون بالاخره این شمارهها محدودند و متقاضی برای آنها زیاد.
علاوه بر این، با استفاده از این امکان جدید، متقاضیان میتوانستند خیلی راحت شمارههای 0912 و 0932 خود را با همان شمارههای اصلیاش به 0935 تبدیل کنند. حتی مثلا میتوانستند کاری کنند که شماره موبایل و شمارههای ثابت خانه یا محل کارشان ارقام اصلیاش یکی باشد. این امکان جدید شرکت ایرانسل، بازار شمارههای رند را یک تکان اساسی داد.
نظر شما چیه؟
دی ماه 5831 ساعت 13:55
یک سایت خبری، زمان مزایده شمارههای رند، خبر فروش شماره 09122222222 را زده بود. بعد هم از قول وحید صدوقی، مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار، آورده بود که: بیشترین رقم پیشنهادی در این مزایده، همین شماره بود که خریدار خوش ذوق آن، به تناسب هشت عدد 2، هشت عدد 4 را کنار هم چیده بود (البته به تومان) و داخل پاکت گذاشته بود. نظراتی که کاربران برای این خبر گذاشته بودند، در نوع خودش جالب بود. چند تاییشان را میخوانیم.
این کار، به نظر من مغایر قانون است. در کانادا شمارهها را کامپیوتر میدهد.
من اگر همچین پولی داشتم، اپراتور سوم را تأسیس میکردم. (رضا)
چه جالب! یکی از روی فقر، خواهر 12 سالهاش را میکشد، یکی هم این همه پول میدهد بابت موبایل (علیرضا)
مبارک باشد. ولی آقای خریدار! فکرش را کردهاید که چند وقت یک بار، شمارهها تغییراتی میکنند و شامل این شماره هم خواهد شد؟ یا اینقدر پول دارید که برایتان مهم نیست؟
من نمیدانم چرا بعضی از خوانندهها اینقدر کجاندیشند. اولا شاید بندهخدا برای کارش این شماره رند را لازم داشته باشد. ثانیا پول دارد، نوش جانش. شما هم به جای 2 ساعت کار واقعی در 4 روز هفته، زحمت بکشید و بخرید.
ماشاءالله به خریدار خوشذوق! برادر تو که داشتی، 8 تا عدد 9 پیشنهاد میدادی کمی بیشتر میخندیدیم. بنازم به این ذوق و سلیقه پولدارها.
مسؤولان با این کارشان، به بیفرهنگ شدن مردم کمک میکنند. وقتی شماره را در حافظه گوشی دارید، چه فرقی میکند چه شمارهای باشد؟ الان شمارههای کد 2 گرانتر از کد 7 هستند، در حالی که همان کارایی را دارند. واقعا مسخره است (محمد).
معلوم است کسی که اینقدر پول برای خرید یک خط داشته باشد، حتما خوشذوق هم است. رئیس شرکت هم باید ذوق کند که کسی پیدا شده برای سیمکارتی که توی دنیا، با تبلیغات و مجانی در اختیار مردم گذاشته میشود، این همه پول بدهد.
در کشوری که این همه درد و گرانی هست، آیا اعلام چنین خبرهایی، باعث تشویق بعضی افراد برای تظاهر و به رخ کشیدن نمیشود؟ (صابر)
خوشذوق یا مایهدار؟
البته من آدم منفیبافی نیستم. اما جالب است در کشور ما، با این همه مشکلات مالی که مردم دارند و حقوق پایه کارگران 150 هزار تومان است، اینجور مزایدههای تشریفاتی انجام میشود و تازه مدیر محترم ارتباطات سیار هم قادر نیست خوشحالیاش را پنهان کند و میگوید: خریدار خوش ذوق!