به راستی چرا با چنین وضعیتی مواجه هستیم؟ ریشه مشکل در کجاست؟
آن طور که متخصصان امر میگویند ریشه این مشکلات در تغییر سبک تغذیه ایرانیان است؛ فراموشی سبک تغذیه سنتی ایران، رخت بربستن برخی اقلام مواد غذایی از سفرههای ایرانیان، تغییر ذائقه مردم و روی آوردن به فستفودها و غذاهای صنعتی به جای سنتی.
فکر میکنید مرغ و گوشتی که میخوریم چگونه تولید شده است؟ مرغی که میانگین زمانی عمر آن از بیرون آمدن از تخم تا سر بریدهشدن در کشتارگاه 42 روز است با کدام سیستم تغذیهای رشد کرده است؟ آیا فکر نمیکنید انبوه هورمونهایی که در مرغداریها مصرف میشود از بدنهای من و شما سر درمیآورد؟ فستفودها و نوشابهها چه؟ چرا ایرانیها نوشابهخورترین ملت دنیا شدهاند؛ نوشابههایی که حالا مشخص شده دوز اندکی از مواد سرطانزا درون آنها به اثبات رسیده است؟
سوسیس و کالباسها و همبرگرهایی که ازامعا و احشاء گاو و گوسفند و آشغال گوشتهای کشتارگاهها تهیه شده است با شکل جدیدی بسته بندی شده و به خورد من و شما داده میشود. عنقریب است رکورد پیتزاخورترین ملت دنیا را نیز به دست آوریم. آخرین باری که آبگوشت نوشجان کردید را به خاطر دارید؟ هفتهای چندبار پلو و چلو میخورید؟ در برابر چقدر تحرک دارید؟ آیا مسیر نانوایی تا منزل را هم با خودرو طی میکنید؟ آیا اصلیترین وعده غذایی شما شام است؟ همان شامی که در ضربالمثلها میگوییم به دشمن بده، ناهار را با دوست میل کن و صبحانه را به تنهایی نوشجان کن!
چرا این همه از مواد غذایی کنسروی و غذاهای آماده استفاده میکنیم؟ چرا حتی خورشت قیمه و قورمه سبزی و مرغ را نیز بهصورت بسته بندی و آماده از بقالی تهیه میکنیم؟ آیا جز این است که در همه این بستههای شیک و رنگ و لعابدار از مواد نگهدارندهای استفاده شده که برای سلامت انسان مانند سم است و سرطانزا بودن آن به اثبات رسیده است؟
چرا مزارع میوه و سبزی و صیفیجات را با آب فاضلاب آبیاری میکنیم؟ چرا میزان مصرف کود و سم در سیستم کشاورزی ما بیداد میکند و بزرگترین قلم مصرفی کشاورزان ما در روستاها سم و کود است؟ آیا جز این است که سموم و کودهای شیمیایی که از مجتمعهای پتروشیمی خارج میشود مستقیما وارد بدنهای من و شما میشود؟
اینها واقعیتهای پیرامون زندگی ماست و گاهی اوقات ممکن است رابطه میان افزایش مصرف کود شیمیایی در کشور و افزایش تعداد بیماران سرطانی بستریشده در تختهای بیمارستانی را به درستی متوجه نشویم. ممکن است لحظهای که وارد فروشگاه فراوردههای پروتئینی میشویم متوجه نباشیم که غذایی را که با سختی و قیمت گزاف تهیه میکنیم چگونه تهیهشده و چگونه به دست ما رسیده است اما واقعیت این است که کاهش میزان سلامت جامعه با واقعیتهایی که بیان شد ارتباط تنگاتنگ دارد.در حالی که دنیا دارد از صنعت فستفود و غذای صنعتی بازگشت میکند به آهسته خوری و غذاهای سنتی و ارگانیک و طبیعی، ما داریم تازه راهی را که آنها چند دهه پیش پیمودند، چشم بسته میپیماییم.
هشدارهای نهادها و مسئولان دلسوز نیز راه به جایی نمی برد چرا که در حل این مشکل هم مردم نقش دارند و هم مسئولان و یک دست صدا ندارد . محصولات ارگانیک و طبیعی که برخی از نهادها از تولید و توزیع آن حمایت می کنند یکی از چندین راهی است که می تواند سلامت مردم را تامین کند اما مشکل اینجاست که خیلی از مردم و حتی مسئولان اسم این واژه هم به گوششان نخورده است !