ماجرای این پرونده از آنجا آغاز شد که ماموران کلانتری 117 تهران 28 اسفند ماه سال گذشته در جریان یک سرقت مسلحانه در جنوب تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. شواهد حکایت از این داشت که 3 مرد به همراه یک زن به گاراژی حمله کرده و دست به سرقت یک خودروی پژو پارس زده بودند. مالباختهها 2 پسر خاله بودند که از سوی مهاجمان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. یکی از آنها به ماموران گفت: من و پسر خالهام داخل گاراژ نشسته بودیم که ناگهان مهاجمان درحالیکه چاقو و اسلحه کمری همراهشان بود به گاراژ حمله کردند. سرکرده آنها زن جوانی به نام پرستو بود که بعد از ورود به گاراژ به 3 مرد همراهش دستور داد همه جا را بگردند. مردان قوی هیکل با دستور این زن ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خودروی پژو پارس ما را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.
بعد از اظهارات مالباختهها کارآگاهان به تجسسهای ویژه دست زدند و متوجه شدند که یکی از شاکیان، پرستو را بهخوبی میشناخته و با وی اختلاف حساب داشته است. بنابراین او را مورد بازجویی قرار دادند و وی که چارهای جز بیان حقیقت نداشت گفت: از چندی پیش به واسطه خرید و فروش شیشه با پرستو آشنا شدم. یکی از روزها پرستو در گاراژ بود که چشمش به 3 کوزه سفالی افتاد. کوزهها مدتی بود که گوشه گاراژ افتاده بودند و پرستو مدعی شد که این کوزهها عتیقه هستند.
او گفت شخصی را میشناسد که کار کارشناسی عتیقه میکند و زمان ساخت ظروف را مشخص میکند. به همین خاطر هر 3 کوزه را از من گرفت و بعد از چند روز به گاراژ آمد و آنها را به من تحویل داد. بعد ادعا کرد که برای انجام کار کارشناسی 3 میلیون تومان پرداخته است و از من خواست تا بخشی از این پول را به او بپردازم. وی ادامه داد: من حرفهای پرستو را باور نکردم و میدانستم این پول را برای تامین هزینه موادمخدر میخواهد. برای همین زیر بار نرفتم و گفتم که حاضر نیستم این مبلغ را پرداخت کنم. از همان زمان تهدیدهای زن جوان شروع شد و مدام میگفت که باید سهم خودم از هزینه کارشناسی را پرداخت کنم تا اینکه روز حادثه به همراه 3 مرد به گاراژ حمله کرد و دست به سرقت ماشین ما زد.
با افشای این حقیقت تیمی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت با دریافت دستور قضایی از سوی قاضی هاشمیان، دادیار شعبه یکم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات خود را برای دستگیری پرستو و همدستانش آغاز کردند. در نخستین مرحله از تحقیقات شماره پلاک خودروی مالباخته در اختیار همه واحدهای گشتی پایتخت قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد این خودرو از سوی ماموران کلانتری رازی شناسایی و توقیف شد. فردی که پشت فرمان خودرو نشسته بود بعد از دستگیری با نشان دادن یک قولنامه مدعی شد که ماشین را به قیمت 9 میلیون تومان از زن جوانی به نام حبیبه خریده است. با انجام چهره نگاری مشخص شد که حبیبه همان پرستو است که با هویت جعلی اقدام به فروش خودروی مسروقه کرده است. به همین خاطر پلیس پاتوقهای این زن را تحت کنترل قرار داد تا اینکه وی 12 فروردین ماه به همراه یکی از همدستانش دستگیر شد.
اعتراف به سرقت
پرستو در بازجوییها به سرقت مسلحانه اعتراف کرد و گفت: من برای انجام کار کارشناسی روی کوزههایی که از شاکی گرفته بودم 3 میلیون تومان پرداخت کرده بودم. وقتی دیدم شاکی حاضر به پرداخت این پول نیست برای سرقت نقشهکشیدم و برای انجام این کار 3 مرد را اجیر کردم. به آنها وعده دادم که در ازای سرقت از گاراژ پول خوبی به آنها پرداخت میکنم و آنها هم قبول کردند. روز حادثه درحالیکه این سه مرد یک قبضه کلت کمری تهیه کرده بودند به گاراژ حمله کردیم و بعد از سرقت پژوپارس، آن را به مبلغ 9 میلیون تومان فروختیم و پول آن را بین خودمان تقسیم کردیم.
پس از اعترافات این زن، 2 همدست وی 14 فروردین ماه دستگیر شدند و به سرقت مسلحانه و ضرب و شتم مالباختهها اعتراف کردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: همه متهمان پرونده از مجرمان سابقه دار در زمینه موادمخدر هستند و به دستور قاضی پرونده، همه آنها جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند.