برای آنکه مادران ملاطفت، سختگیری، روشنبینی و آرامش را در کنار هم داشته باشند و پدران الگوی هماهنگی و آرامش برای فرزندشان باشند، باید ماهیت اصلی خود را حفظ کنند.
هیچ فایدهای ندارد که سعی کنیم در قالب پدر یا مادر نقش یک الگو و سرمشق را ایفا کنیم، نقشی بهعهده بگیریم و بهترین تصویری که از خود در ذهن داریم ارائه دهیم زیرا این ترفندها فقط برای مدتی کارساز هستند. در نهایت، این ظاهرسازیها با رفتار، حرکات، کلمات و سکوتمان همواره مغلوب خواهند شد. آیین آرامش ما را بر آن نمیدارد که برای بهتر شدن طور دیگری باشیم بلکه باید بدانیم ماهیت حقیقی خودمان کامل است. این در حالی است که احساس گناه اصلی که والدین اغلب دچار آن میشوند، ناشی از آن است که چرا چیزی بیشتر یا بهتر از آنچه هستند، نیستند. در گوشهای از ذهنمان در این فکر هستیم که به پدر و مادر ایدهآلی تبدیل شویم؛ پدر و مادری که آرزو داشتیم پدر و مادر خودمان آنگونه بودند و برای جبران این «کمبودها» خودمان را مجبور میکنیم تا ماهیت اصلیمان را تغییر دهیم.
این عمل عذابی بیهوده است و خطری برای فرزندانمان که هیچگاه با یک جمله و یا ایفای نقش گول نمیخورند، بهشمار میآید. حفظ اصالت به معنای آن است که بدون آنکه بهدنبال بازنویسی یک داستان باشید، کاملا خصوصیات فردی خود، گذشته خود، انتخابها و اشتباهاتتان را بپذیرید و با خودتان و دیگران مهربان باشید. هیجانات و احساساتتان را بدون آنکه به آنها بچسبید، بپذیرید و فرزندتان را بنا به خواستهها، افسوسها و پشیمانیهایتان تربیت نکنید.
موقعیت:شایعاتی در مورد اخراج کارکنان در شرکتتان به گوش میرسد. میترسید که کارتان را از دست بدهید، دیگر خوابتان نمیرود.
تمایل: برای محافظت از فرزندتان، درد و نگرانیتان را بهطور کامل پنهان میکنید و ماسکی بهصورت میزنید یا برعکس برای آنکه خود را از تشویش و نگرانی رها کنید، با او درددل میکنید.
حالت عاقلانه: بدون آنکه وارد جزئیات شوید، به سادگی به او بگویید نگران مسئلهای هستید که مربوط به بزرگترها میشود. به او یادآور شوید بنا به تجربهای که داشتهاید با گذشت زمان و به کمک افرادی که میتوانید روی آنان حساب کنید همواره برای هر مشکلی راهحلی وجود دارد.
آرامش را تمرین کنید
«توفان برف در دریا ناپدید میشود. چه سکوتی!»
از سالها پیش، عبارت «آرامبودن» معمولا به معنای حفظ خونسردی تحت شرایطی و فروخوردن خشم و درد است اما در معنویت حفظ آرامش به معنای آن نیست که ادای خونسردی را در بیاورید و وانمود کنید که خونسرد هستید. آرامش درونی از کنترل هیجانات ناشی نمیشود بلکه برخاسته از عدموابستگی به اینگونه هیجانات است.
از اینرو تمرین آرامش با فرزندانتان بدان معنا نیست که با شکیبایی همه داد و قال و هوا و هوسهای آنان را تحمل کنید بلکه رفتارهای موجهی مثل عصبانیت، انتقاد و قهرکردنهایشان و رفتارهای غیرقابلقبول آنان مثل خشونت، توهین، تهدید، ارعاب و... را بهطور شفاف مطرح کنید. برای یک پدر یا مادر، تمرین واقعی آرامش روبهروشدن با خودش است؛ فرصتی که در اعماق وجودش از خود بپرسد: چرا برای آنکه فرزندم به حرفهایم گوش دهد نیاز دارم فریاد بزنم؟ چرا سکوت سرسختانه فرزندم مرا بهشدت از کوره به در میبرد؟ زمانیکه با خودتان و اطرافتان در آرامش باشید، این امکان فراهم میشود تا خودتان را از استرس و آلودگی صوتی محیطبیرون پاک کنید. برای عقاید و هیجانات یکدیگر احترام قائل شوید و قدرت و نفوذ خود را بهعنوان پدر یا مادر به وضوح نشان دهید.قاطعیت توأم با آرامش همواره بهترین جواب دندانشکن به عصبانیت و خشم است.
موقعیت:بعد از یک روز طاقتفرسا فرزند شما نمیخواهد به حرف هایتان گوش دهد، داد و بیداد میکند و درها را محکم میکوبد.
تمایل:دلتان میخواهد بلندتر از او داد بزنید، تهدیدش کنید و یک سیلی بهصورتش بزنید.
حالت عقلانی: زمانیکه از کوره دررفته، از طریق بینی چندین بار نفس عمیقی بکشید و خود را آرام کنید. بعد از او بخواهید به اتاقش برود و درصورت لزوم این دستور را چندین بار با قاطعیت تکرار کنید. بگذارید در اتاقش آرام شود و بعد به او ملحق شوید و از او بخواهید با شما بحث کند. به حرفهایش گوش دهید و چیزی که بهنظرتان قابلقبول است را بپذیرید، سپس چیزی را که موجه نیست قاطعانه مطرح کنید.
هماکنون و همین جا زندگی کنید
با اتصال به لحظه حال یعنی به چیزی که در حال جریان است، به نشخوارهای ذهنی که موجب تشویش و پریشانی ما میشوند خاتمه میدهیم. برای پدران و مادران، گذشته همواره منشأ احساس گناه و آینده منشأ تشویش و اضطراب است. با برگشت به گذشته، در ذهنمان اعمال، کوتاهیها، تصمیمات و اگرها و کاشکیها را بازبینی میکنیم. با پرش به آینده، به بهانه اینکه «پیشگیری بهتر از درمان است» سناریوهای وحشتناکی میسازیم. دو اقدام بیثمر و بیاساس برای فردی که لحظه حال تنها واقعیت و تنها مکانی است که میتواند زندگی کند، دوست داشته باشد و آگاهانه تصمیم بگیرد، است.
زندگی اینجا و اکنون با فرزندانتان، بدان معناست که بدون سرزنش و پیشداوری با آنان زندگی کنید، به آنان یاد دهید به جای آنکه افسوس چیزی که بودهاند را بخورند و یا در رؤیای چیزی که میخواهند باشند بهسر ببرند، کاملا از آنچه هماکنون هستند قدردانی کنند و به آنان بفهمانید که فردا به امروز بستگی دارد. هر لحظه از زندگی را با تمام احساساتشان درک کنند و در یک زمان فقط یک عمل را انجام دهند.
موقعیت : نمرههای بد، تکالیفی که باید انجام دهند و... فرزند شما فقط دوست دارد با بازیهای ویدئویی سرگرم شود و ساعتها جلوی تلویزیون بنشیند.
تمایل: تفریحاتش را حذف کنید، تنبیهات را افزایش دهید. به او بگویید که آینده وحشتناکی در انتظار او است: بیکاری... .
حالت عاقلانه: قبل از هر چیز، پدران و مادران دلهرهها و تشویشهای خودشان را به آینده فرزندشان نسبت ندهند! هرشب، ساعت و مدت زمانی را برای انجام تکالیف با او تعیین کنید، تکالیفش را بازبینی کرده، با تأکید بر تکالیفی که خوب انجام داده، از او بخواهید درسهایش را بخواند، سپس به میل او زمانی را برای استراحتش هماهنگ کنید.
سرمشق باشید
پدر یا مادری که در آرامش است از موعظهکردن همیشه و همهجا دوری خواهد کرد و مراقب خواهد بود تنها همان کاری را از فرزندش توقع داشته باشد که خودش به آن عمل میکند. چگونه از بیتحرکی و عدمشور و علاقه او متعجب میشوید زمانیکه شب تا صبح را جلوی تلویزیون میگذراند؟ یا پرخاشگری او نسبت به برادر و خواهرش بهنظرتان عجیب میآید وقتی پدر و مادرش فقط با داد و فریاد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟ پدر و مادری که در آرامش هستند، با رفتارشان الگو و سرمشق فرزندشان هستند چون آگاهی دارند که رفتار آنان گویاتر از کلماتشان هستند.
موقعیت: یک اتفاق غیرمنتظره، تعطیلات آخر هفته را که همه اعضای خانواده از ماهها پیش در انتظارش بودند نقش بر آب میکند.
تمایل: اوقات تلخی کنید، برای خالی کردن خود، زمین و زمان را مقصر بدانید و بعد دلسرد و ناامید شوید.
حالت عاقلانه: برای آنکه این وضعیت را عوض کنید، خانواده را دور هم جمع کرده و اجازه دهید که هر یک عصبانیت، انتقادها و احساس سرخوردگیشان را ابراز کنند و بعد بدون سرخوردگی و ناامیدی برای آنکه دوباره قوت قلب بگیرید پیشنهاد ویژهای به آنها بدهید.
Psychologies. com