اینکه چه زمانی و چه مکانی مذاکرات ادامه خواهد یافت، هنوز مشخص نیست. شاید این دور از گفتوگوهای ایران با گروه کشورهای 1+5، حساسترین دوره از مذاکرات باشد؛ مذاکراتی که دوره اول آن در ژنو ناتمام ماند و در استانبول نیز بدون نتیجهای ملموس به سرانجام مشخصی نرسید. اکنون زمزمهها و اعلانهای رسمی و غیررسمی درباره مذاکرات ایران با طرفهای غربی، شنیده میشود. نخستین اظهارات را هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، پس از نشست مشترک با همتای سعودی خود، اعلام کرد. به گفته خانم کلینتون، ایران با کشورهای غربی به توافق رسیده است روز 25فروردین ماه در استانبول، مذاکرات معوق را ادامه دهد.
هیلاری کلینتون با طرح اینکه واشنگتن بهدنبال نتایج ملموس از دور جدید مذاکرات است، سیاست ایالات متحده را پیشگیری به جای مهار برنامه هستهای ایران، اعلام کرد؛ سیاستی که پیش از این از زبان یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهعنوان جلوگیری از نگاه به تفنگی که شلیک کرده و دود از لولهاش میآید تعبیر شده بود.اظهارات کلینتون بدون تأیید یا تکذیب از سوی جمهوری اسلامی ایران، تنها شنیده شد. ولی بلافاصله، برخی مسئولان کشورهای درگیر در پرونده هستهای ایران، اعلام کردند زمان و مکان این مذاکرات، هنوز قطعی نشده است. اتحادیه اروپا بهعنوان اصلیترین شریک ایالات متحده در مناقشه بر سر پرونده هستهای کشورمان، اعلام کرد هنوز توافقی با مقامات ایران درباره زمان و مکان این مذاکرات، حاصل نشده است.
بنا به اظهارات کاترین اشتون، هنوز برای قضاوت درباره آغاز دور جدید مذاکرات، زود است. این اظهارات به جز اهمیت زمان و مکان مذاکرات، از جهت دیگری نیز قابل بررسی است: پیششرط طرفین برای ادامه مذاکرات چیست؟
پیششرطهایی که عیان نمیشود
مذاکرات قدرتهای جهانی با مقامات جمهوری اسلامی ایران درباره پرونده هستهای ایران، همواره با شرط و شروطی از سوی طرفین همراه بوده است. تاریخچه مذاکرات هستهای ایران نشان میدهد در برخی از این موارد، پیششرطهای طرفین، باعث به بنبست رسیدن مذاکرات شده است؛ پیششرطهایی که از سوی طرفین مطرح شده و علی الاصول، اصلیترین دلیل مذاکرات قلمداد میشده؛ پیششرطهایی از جنس تعلیق فعالیتهای هستهای ایران بود که از سوی غربیها مطرح شده و میشود ولی هیچگاه به جز چند ماهی در دوران دولت اصلاحات، از سوی ایران، پذیرفته نشد.
از طرف دیگر، ایران نیز در ادوار گذشته مذاکرات، بر پیش شرط به رسمیت شناختن حق ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای تأکید کرده. این پیششرط اساسی، در آخرین دور مذاکرات هستهای ایران و طرفهای درگیر در پرونده هستهای این کشور، با پیششرط جدید و جزئینگرانه دیگری نیز همراه شد؛ تعلیق تحریمهای همه جانبه!
پیداست اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیز هیچگاه این پیششرطها را در عمل نمیپذیرند و بنا به همین دلایل، مذاکرات به بنبست رسید. مروری بر تاریخچه مذاکرات بهمن 89 نشان میدهد در این میان، برخی از کشورهای قدرتمند مانند روسیه، بهدنبال یافتن نقش فعالتری درتعاملات هستهای ایران و غرب بودهاند، از جمله ارائه طرح موسوم به کاهش گام به گام تشنجات هستهای که از سوی روسیه عنوان شد؛ طرحی که هیچگاه جزئیاتی از آن منتشر نشد و بهدلیل مخالفت طرفهای ایرانی و آمریکایی، هیچگاه به صورت رسمی، مورد بررسی مسئولان ایرانی و کشورهای 1+5 قرار نگرفت.
اکنون به جز پیششرطها، زمان و مکان مذاکرات نیز به گونهای حساسیتبرانگیز، مورد اختلاف طرفین قرار گرفته است به صورتی که رئیس دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده، سخنی درباره استانبول و 25فروردین میزند، ولی نام بغداد و حتی «دمشق» بهعنوان مکان احتمالی مذاکرات آینده از سوی برخی مسئولان ایرانی و همچنین اتحادیه اروپا، شنیده میشود. این چنین که بهنظر میرسد اکنون مذاکرات ایران و گروه کشورهای 1+5 به حساسترین مقطع خود رسیده است.
احتمال خط خوردن ترکیه از میزبانی
دستگاه سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته توافقی بر سر مکان برگزاری نشستهای مشترک ایران و گروه 1+5 صورت نگرفته است. با وجود این، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه در سفر اخیر خود به تهران بهعنوان پیامرسان تصمیمات گرفته شده در نشست اخیر سئول، مسائلی را به مسئولان ارشد کشور، منتقل کرد. در نشست اخیر سئول که در زمینه امنیت فعالیتهای هستهای، برگزار شد، مقامات کشورهای مختلفی از جمله طرفهای مذاکرهکننده با ایران، برخی مسائل را به تهران نسبت دادند و با تهدیدهای آشکار و ضمنی، عنوان کردند پنجرههای دیپلماتیک برای حل مسئله هستهای ایران، در حال بسته شدن است.هر چند با رفتن اردوغان به ترکیه، بلافاصله موضوع کاهش 20درصدی واردات نفتی این کشور از همسایه شرقیاش مطرح و احتمال استقرار سیستم سپر دفاع موشکی در خاک برخی کشورهای همسایه ایران مطرح شد، ولی باز هم سیاست تهران در مقابل این اقدامات، سکوت بود.
بعد از آن، تنها یک مقام مسئول در مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهاد کرد ایران بهتر است برای مکان مذاکرات، کشوری به جز ترکیه را برای ادامه مذاکرات، انتخاب کند. به گفته محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت، بهتر است دور آتی مذاکرات ایران با گروه 1+5 به جای استانبول در یکی از شهرهای بغداد، دمشق یا بیروت برگزار شود. وی دلیل این پیشنهاد را بدقولیهای دوستان ایران در ترکیه در پایبندی به برخی توافقات عنوان کرده و گفته نباید علامت غلطی به گروه1+5 داده شود و آنها نباید احساس کنند که ایران در موضع ضعف قرار دارد به همین دلیل بهتر است در مورد محل مذاکرات تامل بیشتری صورت گیرد و اینگونه تداعی نشود که استانبول تنها گزینه ماست.این پیشنهاد، با پیشنهاد مشابه دیگری از سوی مقامات غیررسمی غربی، همراه شده است. مشاور وزارت خارجه آمریکا و کارشناس سیاست خارجی در صفحه توییتر خود نوشته بغداد مکان خوبی برای ادامه مذاکرات است.
ولی وی همچنین عنوان کرده ایران، بغداد را بهعنوان میزبان گفتوگوها پیشنهاد کرده، هرچند وی در این زمینه اطلاعات بیشتری ارائه نکرده، ولی با کنار هم گذاشتن قطعات پازلی که اطلاعات جسته و گریخته منتشر شده توسط مسئولان ایرانی، میتوان دریافت ایران به شدت از اقدامات اخیر ترکیه، ناخشنود است و به همین دلیل، روابط حسنه خود را با کشور همسایهاش عراق، دلیلی برای پیشنهاد بغداد بهعنوان مکان مذاکرات کرده است. اقدامات اخیر ترکیه در کاهش خرید نفت از ایران، همکاری با مقامات آمریکایی برای استقرار سیستم سپر دفاع موشکی و همچنین برگزاری نشست چندجانبه دوستان سوریه در خاک این کشور، مسائلی است که ایران نمیتواند به راحتی از کنار آنها بگذرد.شاید به همین دلیل است که رئیس مجلس شورای اسلامی در نخستین نشست مجلس هشتم در سال جدید، با زیر سؤال بردن اقدامات اخیر ترکیه در برگزاری نشست یاد شده از آن بهعنوان نشست دشمنان سوریه برای باج دادن به اسرائیل سخن گفت. این اظهارات شدیداللحن از سوی علی لاریجانی که معروف به نرمش فراوان در گفتار است نشان میدهد ناخشنودی تهران از مناسبات آنکارا با جناحهای متخاصم در سوریه، به شدت زیاد است تا جایی که این ناخشنودی باعث سایه انداختن بر مکان مذاکرات هستهای ایران با کشورهای طرف مذاکرهاش شده است.
سایه حاشیهها بر مذاکرات آینده
با نگاهی اجمالی به شرایط امروز منطقه و جهان، میتوان دریافت این دور از مذاکرات، با سایههای پررنگ حاشیهای از سوی طرفین همراه شده است. شرایط حساس منطقه، به خصوص بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه که روابط حسنهای با تلآویو داشتهاند، شرایط وخیم اقتصادی در اروپا و آمریکا و بحران مشروعیت در کشورهای سرمایهداری (موسوم به جنبش والاستریت) نقاط ضعفی است که کشورهای مذاکرهکننده با ایران، سعی در پوشاندن آنها در مذاکرات آینده دارند. از سوی دیگر، تحریمهای فزاینده علیه ملت ایران، برگزاری اجلاسی مانند امنیت فعالیت هستهای در کرهجنوبی، احتمال قریب به یقین استقرار سیستم سپر دفاع موشکی در کشورهای همسایه ایران، دخالت در امور داخلی کشوری مانند سوریه که اتحاد استراتژیک با ایران دارد و همچنین فعالیتهای تروریستی و جاسوسی سرویسهای بیگانه در خاک ایران، از جمله مسائلی است که بر نگاه ایران در تعیین مکان مذاکرات آتی، تأثیر میگذارد.
از سوی دیگر، نکته کلیدیای که آمریکا و بهطور کلی غرب از آن طفره میروند این است که حتی اگر ایران به فرض محال در این مقطع با توقف غنیسازی موافقت کند مسئله اصلی طرفهای مذاکرهکننده، یعنی توانمندی هستهای ایران امری است که اتفاق افتاده است و غیرقابل بازگشت تلقی میشود.لذا میتوان دریافت اصرار بر توقف غنیسازی اورانیوم فقط عامل مخدوشگر در مذاکرات تلقی شده و ایران آن را بهعنوان یک پیش شرط قبول نخواهد کرد. غرب نیز بیش از پیش به این واقعیت پی برده و طرح موضوع توقف غنیسازی بیشتر بهعنوان یک روش بیفایده مطرح میشود.
در ایران موضوع تشدید تحریمها از سوی غرب بهطور فزایندهای با مفهوم تهدید برای امنیت و منافع ملی چه از سوی نخبگان و چه نزد افکار عمومی پیوند خورده است. هر چقدر تحریمها گستردهتر میشوند از جنبه دولتی خارج شده و با زندگی روزمره مردم همچون فعالیتهای اقتصادی، نوسانات ارز و غیره ارتباط یافته و به همان اندازه مردم را نسبت به اهداف غرب از تداوم تحریمها و ورود به مذاکرات، بدبین و حساس میکنند. در این شرایط است که عدم توافق بر سر مکان و زمان مذاکرات نیز بهعنوان یکی از موانع حاشیهای، حرف و حدیثهای زیادی از جنس ممانعت را برای توافقات احتمالی آینده رقم میزند و بیش از پیش به ابهامات موجود میافزاید.