شهرداری تهران اگر چه ماموریتی دیگر دارد اما چند سالی است که براساس نگاه شهردار فعلی پایتخت سعی دارد در حوزههای فرهنگی و اجتماعی ورود بیشتری داشته باشد و شهر را بدون درنظر گرفتن مسائل فرهنگی مدیریت نکند، برای همین، حالا شهرداری یکی از گزینههایی است که هنرمندان برای رفع برخی کوتاهیها دست به دامن آن میشوند. با مجید سرسنگی در مقام مشاور هنری شهردار تهران و مدیرعامل خانه هنرمندان در این رابطه صحبت کردیم تا مسائل و مشکلات هنرمندان بررسی شود.
- در جایگاه مدیرعامل خانه هنرمندان و مشاور هنری شهردار بهنظر شما چه ضرورتی برای تأسیس جایی برای حمایت از هنرمندان وجود دارد؟
اینکه ما جایگاهی برای حمایت از هنرمندان داشته باشیم که درصورت نیاز آنها بتوانند به آنجا مراجعه کنند امری ضروری است. هرچند قبل از این هم صندوق حمایت از هنرمندان هم در شهرداری تهران و هم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود داشته است که درصورت لزوم به هنرمندان کمک میکنند.
- اما بهنظر میرسد که این صندوق که شما به آن اشاره کردید هنوز نتوانسته جایگاه خودش را پیدا کند؟
بله. معتقدم که هنوز این مراکز نتوانستهاند به نیازهای هنرمندان پاسخ بدهند. دلیل آن اول به کاغذ بازی صندوقها برمیگردد که اگر هنرمندانی بخواهند کمک مثلا 5میلیونی از صندوق بگیرند، بهدلیل روند اداری این صندوقها ممکن است وقت را از دست بدهند. از سوی دیگر سقف کمکهاست که جوابگوی نیاز هنرمندان نیست. بهعنوان مثال در سال90 هزینه درمانی مجید بهرامی نزدیک به 400میلیون تومان بود. طبیعتا هیچ صندوقی نمیتواند این مبلغ را در اختیار یک هنرمند قرار بدهد. هرچند در مورد این بازیگر تئاتر همه کمک کردند تا روند درمان او حل شود که الحمدلله این امر میسر شد اما سؤال اینجاست که ما برای چند هنرمند میتوانیم این امکانات را فراهم بکنیم؟ سطح پایین پرداختها مسئلهای است که هنرمندان با آن درگیر هستند.
- بهعنوان مدیرعامل خانهای که نام هنرمندان را بر خود دارد، آیا این نهاد گامی برای ایجاد صندوق حمایت از هنرمندان برداشته است؟
وجود این صندوقها خیلی خوب است و ما در خانه هنرمندان پیگیر هستیم که مجوز ایجاد صندوق را از بانک مرکزی بگیریم تا بتوانیم در خدمت هنرمندان محترم باشیم اما بهنظر میرسد که مسائلی هست که باید قبلش برطرف شود تا صندوق حمایت از هنرمندان بتواند موارد خیلی خاص و نادر را جوابگو باشد.
- یعنی نیاز به بسترسازی هست؟
بیمه هنرمندان بحثی است که مغفول مانده و مشخص نیست که چه نهادی باید هنرمندان را بیمه کند. یکی از مشکلاتی که ما با آن درگیر هستیم بیمه هنرمندان است. من به شخصه به دیدار هنرمندان میروم و در صحبت با آنان به این نتیجه میرسم که هزینه بالای درمان باعث میشود آنان نتواند به روند درمانشان ادامه بدهند. شنیدهام طرح ساخت بیمارستانی برای هنرمندان مطرح شده است اما بهنظرم به عوض این طرحکه مشخص نیست چقدر کارایی دارد، باید به مسائل کاربردی فکر کرد. در تهران ما کم بیمارستان نداریم، اگر ظرفیت بیمارستانی کشور و تهران را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که بیمارستانهای خوب و با امکانات کم نداریم، اما مشکل این است که هنرمندان نمیتوانند از امکانات بیمه و امکانات این بیمارستانها استفاده کنند و در این بیمارستانها بستری بشوند، خصوصا بیمارستانهایی که مبالغ بالایی را برای ارائه خدماتشان درخواست میکنند.
- با این حساب بیمه بهترین گزینه برای حمایت از هنرمندان است؟
بله. نیاز به بیمه مناسبی است که بتواند عمده مخارج درمان هنرمندان را تقبل کند. اگر چنین بیمهای برای اهالی هنر فراهم کنیم دیگر نیازی نیست که هزینه زیادی صرف ساخت و راهاندازی بیمارستانی برای هنرمندان بشود. درصورتی که مشخص نیست کیفیت آنها جوابگوی هنرمندان خواهد بود، آیا هنرمندان از این مرکز استفاده خواهند کرد؟ به جای طرحهایی که پایان نامعلومی دارند، بهتر است اقدام جدی بیمه مناسب و کامل هنرمندان صورت بگیرد.
- فرض محال که محال نیست. فرض کنیم که مشکل بیمه هنرمندان حل شد، تکلیف صندوقهای حمایت از هنرمندان چه میشود؟
تشکیل صندوقهای حمایت از هنرمندان یک ضرورت اساسی است. در کنار بیمه کامل هنرمندان، حضور این صندوقها نیاز است تا کمک حال هنرمندان باشد. خیلی از هنرمندان ما بیمه تکمیلی ندارند و بسیاری از هنرمندان دیگر حتی بیمه پایه هم ندارند. اخیرا به دیدار یک هنرمند پیشکسوت رفتم که بسیار هم محبوب بود. این هنرمند حتی بیمه پایه هم نداشت چرا که شرکتهای بیمه بهدلیل منافع مالی خود، افراد را بهدلیل کهولت سن و بیماریهایی که دارند دیگر بیمه نمیکنند.
- بیمه هنرمندان سالهاست که در حد حرف باقی ماندهاست، سؤال اینجاست که متولی بیمه هنرمندان چه نهادی میتواند باشد؟
طبیعتا خیلی از نهادها میتوانند این امر را برعهده بگیرند. متولی اصلی این کار وزارت ارشاد است چرا که رسیدگی به امور مختلف هنرمندان برعهده وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی است. البته شهرداری تهران کمکهای خوبی کرده است.
- اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درصدد اجرای بیمه هنرمندان بود تا به حال معضل بیمه هنرمندان حل شده بود. چرا شهرداری تهران این امر را برعهده نمیگیرد؟
در سیستم کشوری، تقسیم وظیفه صورت گرفته است. طبیعتا دستگاههایی که در حکومت ایفای نقش میکنند، باید وظایف خودشان را انجام بدهند و خارج از آن وظایف نمیتوانند کاری انجام بدهند. بحث بیمه هنرمندان طبیعتا در مرحله اول مربوط به وزارت ارشاد است. شهرداری تهران، شاید بتواند بیمه هنرمندان را در سطح شهر تهران انجام بدهد اما خارج از شهر تهران این کار را نمیتواند انجام بدهد.
با توجه به اینکه هنرمندان ما فقط در شهر تهران نیستند، اصلیترین متولی این کار وزارت ارشاد است که در سطح کشور میتوانند هنرمندان را تحت پوشش بیمه قرار بدهد. البته شهرداری تهران به هنرمندان زیادی کمک کرده است. مثلا در خانه هنرمندان از طریق شهرداری تهران کمکهای زیادی به هنرمندان کردیم و این کمکها را ادامه خواهیم داد تا بتوانیم مشکلات هنرمندان را مرتفع کنیم. اما بهنظرم برای حل این مشکل نیاز به اراده ملی است؛ یعنی بحثی نیست که تنها شهرداری تهران یا وزارت ارشاد بتواند آن را انجام بدهد، بحثی است که باید تبدیل به لایحه بشود و به مجلس برود یا کمیسیون فرهنگی مجلس این لایحه را پیشنهاد بدهد یا دولت این لایحه را به مجلس پیشنهاد بدهد. بهنظر میرسد که بحث بیمه هنرمندان و نجات دادن هنرمندان از این وضعیت احتیاج به یک اراده ملی دارد و یک کار فرادستگاهی است؛ یعنی تمام دستگاهها باید کمک کنند تا این اتفاق بیفتد؛ از دستگاه تأمین اجتماعی گرفته تا وزارت ارشاد و شهرداری تهران همه باید کمک کنند و در مجلس شورای اسلامی به شکل یک قانون در بیاید تا این مشکل مرتفع شود.
- در صحبتهایتان اشاره بههزینههای بالای درمان کردید. به خاطر دارید که در روند درمان مجید بهرامی، هنرمندان به میدان آمدند، مثلا تئاتریها درآمد اجرای خودشان را به این بازیگر اهدا کردند یا هنرمندان عرصه تجسمی با برپایی نخستین اکسپوی عکس تئاتر به کمک این هنرمند آمدند. و از سوی دیگر خانه تئاتر اختصاص یک روز فروش تئاتر را برای اختصاص به هنرمندان بیمار تصویب کرد.
میخواهم بگویم علاوه بر نیاز به حمایت دولت نیاز به مشارکت مردمی هم هست. الان هم این مشارکتهای مردمی هست اما اگر واقعیتگرایانه به این موضوع نگاه کنیم تهیه 400میلیون تومان هزینه درمان، با مشارکتهای مردمی و اختصاص فروش تئاتر درنمیآید. اگر 10کارگردان، درآمد 10اجرای خود را اختصاص به درمان یک هنرمند بدهند، تنها بخشی کوچکی از هزینههای درمان او را تهیه کردهاند. در واقع نمیتوان از یک کارگردان که با مشکلات زیادی مواجه است و باید پول بازیگران و هزینههای کار را بدهد انتظار داشت که در آمد خودش را به درمان همکارش اختصاص بدهد.
- نکته دیگر بازدید مسئولان از هنرمندان بیمار است که گاهی این بازدیدها رهگشاست و درد هنرمند شنیده میشود. در این بازدیدها از سوی مسئولان وعدههایی داده میشود که معمولا وعدهها به سرانجام نمیرسد. بهنظر میرسد که این دیدارها بیشتر جنبه نمایشی دارد.
خود افرادی که وعده میدهند اما به وعدههایشان عمل نمیکنند باید پاسخ بدهند. ولی نفس این قضیه که به هنرمندان سر زده شود و هنرمندان احساس کنند که تنها نیستند، امری لازم و پسندیده است. زمانی که خودم به دیدار هنرمندانی که بیمارند یا کهولت سن دارند میروم متوجه میشوم که چقدر از این دیدارها خوشحال شدهاند. اصل قضیه کار خوبی است اما امیدوارم که در این جلسات اگر وعدهای داده میشود به وعدهها عمل شود تا شیرینی این دیدارها از بین نرود.