این فرمان به مدت 20 سال به دلیل فقدان امکانات اکتشاف و حفاری معطل ماند تا اینکه در 6 بهمن 1294 مطابق با 27 ژانویه 1916 به دنبال انعقاد قراردادی بین محمدولیخان تنکابنی که در این زمان وزیر جنگ کابینه مستوفی الممالک بود و آرکادی مفودیوویچ خوشداریای گرجی تمام حقوق آن به مدت 99 سال به خوشتاریا انتقال یافت.
متن کامل قرارداد نفت شمال:
قرارداد فیمابین حضرت اشرف سپهسالار اعظم و آقای خوشداریا کمپانی
ماده اول: من - سپهسالار اعظم - نظر به مندرجات فرمان پادشاهی مورخه شعبان 1313 که به موجب آن امتیاز معادن نفت محال ثلاثه تنکابن و کجور و کلارستاق به من داده شده است، اظهار میدارم و کمپانی خوشداریا را مامور مینمایم که تمام اقدامات لازمه را برای اجرای امتیاز مذکور به عمل آورد. برای این مقصود و به جهت اینکه امور راجعه به انکشاف و حفر معادن آسان شود، اظهار میدارد که امتیاز مذکور با تمام حقوق راجعه به آن از تاریخ حال تا نود و نه سال به کمپانی خوشداریا واگذار مینمایم و اصل فرمان مذکور هم که به مهر و امضای اعلیحضرت مرحوم ناصرالدین شاه ممهور و ممضی و به مهر وزرای اعلیحضرتی نیز ممهور است، از جمله مرحوم مجدالدوله وزیر علوم و معادن است. این نکته را هم اظهار میدارم که از تاریخ این ورقه در تمام مدت مسوولیت اجرای فرمان مذکور به عهده کمپانی خوشداریا یا ذوالحقوق خواهد بود.
ماده دوم: من ـــ کمپانی خوشداریا ـــ حق دارم تجسسات لازمه در معادن نفت در مدت یک سال از تاریخ آخرین جنگ و صلح دولت روسیه با سایر دول متخاصم به جا بیاورم.
ماده سوم: من ـــ خوشداریای کمپانی ـــ متعهد هستم در صورتی که پیدا نمایم برای خودیم یک استخراج معادن نفت در مدت معین شده نظر به ماده دوم تقدیم نمایم به حضرت اشرف پنجاه هزار منات بدون عوض. همچنین تقدیم نمایم صدهزار منات از قرار پوطی بنا به ماده پنجم این قرارداد. در این صورت مبلغ صد هزار منات پرداخته خواهد شد و بعدا از قرار کسر خواهد شد.
ماده چهارم: اگر تا مدت آخر وعده یعنی در مدت یکسال از روز قرارداد صلح دولت روسیه با سایر دول متخاصم از عهده برنیایم، من نخواهم پرداخت شرایط استخراج معادن نفت را که پنجاه هزار منات بدون عوض و صد هزار منات از بابت حساب پوطی باشد و آن وقت من خوشداریا کمپانی تمام اختیارات خود را از دست میدهم، یعنی آنچه در این قرارداد به من واگذار شده است.
ماده پنجم: برای انجام این کارها که من پیدا کنم یک استخراج نفتی متعهد هستم بدهم به حضرت اشرف از هر پوطی یک کوپیک تا زمانی که نفت حاصل شود در محل اطراف این امتیاز با رعایت ماده سوم این قرارداد که از بابت صد هزار منات مساعده محسوب خواهد شد.
ماده ششم: تمام حقوق در این امتیاز که در شعبان هزار و سیصد و سیزده اعلیحضرت مرحوم ناصرالدین شاه واگذار کرده است به من، همچنین خوشداریای کمپانی آزاد است واگذار کند به یک نفر یا یک تجارتخانه که دارای اوراق سهام باشد. در این صورت قبول کننده این امتیاز به عهده میگیرد تمام شرایط این قرارداد را و همچنین قرارداد پولی که منفعت حضرت اشرف تقدیم میشود و همچنین تمام موازین قراداد را.
ماده هفتم: در تمام اطراف که میشود نفت استخراج کرد، من که سپهسالار اعظم هستم حق دارم این که نگاه دارم یک نفر نماینده برای مواظبت مقدار نفت استخراج شده در هر صورت نماینده حق مداخله در امورات داخلی این اداره را ندارد به جز این که ناظر در استخراج نفت باشد.
ماده هشتم: نه من سپهسالار اعظم و نه اشخاصی که از طرف به آنها اختیار واگذار میشود به هیچ وجه نمیتواند نقض کند این امتیاز را و تعیین بدهند و خوشداریای کمپانی یا اشخاصی که امتیاز از طرف من به آنها واگذار شده کاملا و مرتبا بایست انجام بدهیم مواد این قرارداد را.
ماده نهم: موعد این قرارداد معین میشود در مدت نود و نه سال با همین قرارداد حق تجدید خواهند داشت.
ماده دهم: تمام مذاکرات در باب این قرارداد حل میشود در محکمه نه نفری که طرفین نماینده، حکمیت محکمه سه نفری، حکمیت خواهد داشت برای طرفین.
این قرارداد یک ماه پس از امضا در تاریخ 27 فوریه 1916 مطابق با ششم اسفند 1294 به شماره 30 در دفتر ثبت اسناد وزارت امور خارجه ایران به ثبت رسید.
به این ترتیب، اولین امتیاز نفت شمال کشور به یک تبعه خارجی واگذار شد، فردی که بعدها نقش بیشتری در صحنه سیاسی ایفا کرد.