این متهم جوان که یک مأمور اخراجی پلیس است در دومین سرقت خونین خود، راننده آژانسی را با 18 ضربه چاقو بهشدت مجروح کرد، اما وقتی این راننده بهطور معجزهآسایی زنده ماند، در جلسه دیروز علیه او شهادت داد.
شامگاه 30 مهر48 با پیدا شدن جسد خونین مردی میانسال در روی پل فرودگاه در کیلومتر 5 جاده ساوه، کارآگاهان پلیس رباطکریم در برابر پرونده قتلی قرار گرفتند که هیچ سرنخی از قاتل در اختیار نداشتند.
وقتی در بررسیهای اولیه مشخص شد مرد قربانی به نام حسن، راننده یک آژانس در قزوین بوده و ساعاتی قبل از پیدا شدن جسدش برای رساندن مسافری ناشناس به کرج، به دنبال وی رفته است، شناسایی این مسافر در دستور کار قرار گرفت.
یک ماه بعد از جنایت در حالی که بررسیهای پلیس در این مورد به بنبست خورده بود، برادر مقتول به اداره پلیس رفت و آنها را در جریان تماسهای عجیب یک مرد قرار داد.
وی به کارآگاهان گفت: در حالی که خودروی برادرم از هنگام جنایت به سرقت رفته است، پیرمردی چند روز است که با خانه وی تماس میگیرد و ادعا میکند برادر مقتولم خودرو پرایدش را به پسر او به نام صفرعلی فروخته ولی برای سند زدن به دفترخانه نمیآید.
از آنجایی که احتمال میرفت پسر این پیرمرد با ماجرای خونین راننده آژانس ارتباط داشته باشد و پیرمرد بدون آنکه از ماجرای این جنایت اطلاع داشته باشد با شماره تلفن روی مدارک خودرو تماس گرفته باشد، محل سکونت وی در کرج شناسایی شد و وقتی که کارآگاهان خودرو راننده آژانس را که پلاکی جعلی داشت در حیاط خانه آنها کشف کردند، پسر این پیرمرد دستگیر شد.
با دستگیری این جوان 25 ساله وی تحت بازجویی قرار گرفت. همزمان با دستگیری این مرد جوان راننده دیگری نیز که مدتی قبل طعمه مرد جوان شده بود ولی به طرز معجزهآسایی از ضربات چاقوی او جان بهدر برده بود او را شناسایی کرد و آنوقت بود که صفرعلی لب به اعتراف گشود و انگیزه خود را از جنایت، سرقت خودرو رانندههای آژانس عنوان کرد.
با تکمیل تحقیقات، جوان جنایتکار روبهروی 5 قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری استان قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت، در این جلسه بعد از بیان کیفرخواست از سوی نماینده دادستان و درخواست قصاص از سوی خانواده مقتول، دومین طعمه شکارچی رانندگان آژانس که وی را شناسایی کرده بود به تشریح حادثه تلخی که برایش اتفاق افتاده بود پرداخته و با اشاره به متهم پرونده در دادگاه گفت: روز حادثه این مرد خودرو مرا از قم به مقصد کرج کرایه کرد، چون در طول مسیر او خودش را مأمور پلیس معرفی کرده بود به او اعتماد کردم و وقتی که او به من یک نوشیدنی تعارف کرد، بدون آنکه شک کنم آن را نوشیدم ولی دیگر چیزی نفهمیدم، در حالی که نیمههوش بودم او مرا صدا کرد و مدعی شد خودرو پنچر شده است، از خودرو پیاده شدم تا لاستیکها را کنترل کنم ولی ناگهان او با چاقو به من حملهور شد، من که تازه متوجه نیت شومش شده بودم خودم را به مردن زدم و او دقایقی بعد وقتی تصور کرد که مردهام با خودروام متواری شد.
به زحمت خودم را کشان کشان به گاراژی در جاده بوئین زهرا رساندم و نجات پیدا کردم. یک هفته بعد از این ماجرا بود که از دستگیری مردی که به رانندگان آژانس حمله میکرد در رباط کریم اطلاع پیدا کردم و در اداره پلیس رباط کریم بود که این مرد را شناسایی کردم.
پس از ادعاهای راننده آژانس، جوان متهم در جایگاه قرار گرفت اما وی با رد اتهام قتل عمدی راننده آژانس گفت این نقشه یکی از دوستانم بود که روز جنایت مرا به قزوین کشاند و در آنجا بعد از کرایه آژانس من و راننده را با دادن نوشیدنی مسموم و بیهوش کرد و با رها کردن ما، خودرو را به سرقت برد. او مدتی بعد دوباره به سراغم آمد و خودروی پراید را به من داده و گفت که آن را برایم خریداری کرده است. من اصلاً از قتل خبر نداشتم و نمیدانستم صاحب خودرو به قتل رسیده است.
این مرد در ادامه درباره اظهارات رضا مرد نجاتیافته نیز مدعی شد: حرفهای این مرد دروغ است و اگر وی شاهدی برای ضرباتی که به وی زدهام دارد به دادگاه بیاورد. بر پایه این گزارش، قرار است حکم درباره این پرونده ظرف مدت قانونی صادر شود.