ساعت23 و سی دقیقه 29 آذرماه ، وقتی زنگ در خانه مرد میانسالی به نام نادر در کوچه هدایتی، خیابان بلورسازی به صدا درآمد، مرد صاحبخانه بدون اطلاع از شبح مرگی که در پشت در خانه به کمین ایستاده بود ، در آهنی حیاط را گشود.
لحظاتی از گشودن در نگذشته بود که مرد جوانی که در پشت در منتظر بود ، خود را به داخل حیاط انداخته و با ضربات چاقو مرد صاحبخانه را از پای درآورده و در تاریکی شب پا به فرار گذاشت.
ساعاتی از نیمه شب گذشته بود که با گزارش این جنایت، کارآگاهان جنایی پلیس و بازپرس کشیک ویژه قتل خود را به صحنه جنایت رسانده و تحقیقات خود را برای یافتن مظنونانی که می توانستند انگیزهای برای جنایت داشته باشند آغاز کردند.
در حالیکه تحقیقات اولیه پلیسی نشان میداد مقتول مرد آرام و بسیار مردمداری بوده که با هیچکس مشکلی نداشته است، تنها سرنخی که در اختیار پلیس قرار داشت اظهارات همسر مقتول بود که به کارآگاهان گفت: قاتل پسری جوان بود که بعد از حمله سریع و قتل شوهرم ، هنگام فرار به شدت به زمین خورده و مجروح شد.
از آنجایی که پلیس احتمال می داد که این مرد به بیمارستان مراجعه کند، کارآگاهان با استعلامی که ازمرکز فوریتهای پزشکی انجام دادند دریافتند یک ساعت پس از جنایت پسرجوانی با مشخصات قاتل فراری به بیمارستان لقمان رفته است، به این ترتیب تیمی ازکارآگاهان جنایی با دستور بازپرس محمدحسین شاملو برای بازجویی از این مرد جوان به بیمارستان رفتند، ولی جوان مجروح مدعی شد جراحت بر اثر درگیری با برادر کوچکترش که در همان بیمارستان براثر وارد آمدن ضربات چاقو بستری است ایجاد شده است،با تایید اظهارات مرد جوان، احتمال ارتکاب جنایت توسط وی کمرنگ شد.
سرهنگ حسین خوئینی معاون آگاهی پایتخت روزگذشته در توضیح پرونده گفت: در حالی که در ادامه تحقیقات از شاهدان مشخص شده بود ضارب دست چپ بوده و با موتورسیکلت مشکی رنگ فرار کرده است، و این مشخصات با مرد جوانی که به بیمارستان لقمان رفته بود مطابقت داشت، مرد جوان باردیگر تحت بازجوییهای تخصصی کارآگاهان اداره ویژه بررسی پرونده های قتل تهران قرار گرفت. این بار مرد جوان با اعتراف به جنایت مدعی شد که مقتول را به اشتباه از پای درآورده است.
این پسر جوان که لیسانس حسابداری است درمورد چگونگی ارتکاب این جنایت گفت : مدتی قبل از جنایت، پسر جوان یکی از اهالی کوچه مقتول برای خواهرم مزاحمت ایجاد کرده بود، اما وقتی برادر کوچکترم برای تذکردادن به جلوی خانه آنها رفته بود جوان مزاحم وپدرش او را مسخره کرده بودند.
روز جنایت وقتی که شنیدم برادرم قصد انتقامگرفتن از جوان مزاحم و پدرش را دارد، تصمیم گرفتم خودم این کار را انجام دهم بنابراین با گرفتن آدرس منزل آنان، به آنجا رفتم ولی با یک اشتباه کوچک در گرفتن آدرس خانه به جلوی خانه نادر رفته و این مرد بیگناه را به قتل رساندم، وقتی به خانه رسیده و ماجرا را برای برادر کوچکترم تعریف کردم برادرم که خود را مسبب این حادثه تلخ می دانست، با چاقو خودزنی کرد که خانواده هردوی ما را به بیمارستان انتقال دادند.