سالهای قبل هم این کار شده بود. اما آن نقاشی دیواریها آنقدر آفتاب خوردند که رنگشان پرید!
نه؛ مال امروز و دیروز نیست. نقاشی دیواری مال سالها قبل است. به اجداد غارنشینمان برمیگردد کشیدن نقاشی روی دیوار! اما قرار نیست به شیوهی همانها نقاشی کنیم دیوارها را.
در دنیا نقاشیهای دیواری مرتب بهروز میشوند. نقاشی دیواریهای چند بعدی، هر روز شهروندان این سرزمینها را شگفتزده میکند. حتی کار به سطح خیابانها هم کشیده و در یکی از این نقاشیها، کوسهای از وسط اتوبان بیرون زده بود، طرحی غیر واقعی که نباید باورش کرد؛ پس چرا خیلیها از دیدن آن شگفتزده شده بودند؟
***
رهگذرانی که هر روز از بزرگراه بسیج میگذرند با آمدن بهار طرحی را روی این دیوارها دیدند که کاری بود از مانلی منوچهری. او گرافیک و تصویر سازی خوانده و نقاشیاش با شعر همراه است. او یکی از هنرمندانی است که دیوارهای شهر را تابلوی نقاشی کردهاند.
***
رنگ هایش فرق دارد، قلمموهایش فرق دارد، همه چیز بزرگتر میشود. باید از نردبان بالا بروی روی داربست بایستی. برای کار کردن باید حتماً زیر آسمان بایستی و کار که تمام شد، آنسوی خیابان بایستی و تماشایش کنی...
اما منوچهری این تصویر ذهنم را بههم میزند و میگوید:« طراح فقط طرح میدهد و نظارهگر اجرای طرح است.»
و تو به دانشجویان نقاشی و نقاشان سادهای که طرحها را اجرا میکنند فکر میکنی و به نقاشی روی داربست و زیر آسمان...
پرسشهای دیگری هم با منوچهری در میان میگذاریم و پاسخ میگیریم. پرسشها و پاسخهایی که حاصل پیشروی شماست.
مهمترین ویژگی نقاشی دیواری چیست؟
نقاشی دیواری باید در ارتباط با آن فضای شهری و پسزمینهاش باشد و این که در چه محلهای و چه فضایی قرار است نقاشی کار شود و با کدام مصالح؟
گاهی نقاشی در یک بزرگراه کار میشود که دیوارش بتن است یا ممکن است ساختمانی باشد که مشرف به یک بزرگراه است. در کل نقاشی دیواری ارتباطی ایجاد میکند با آن فضا، هم به لحاظ فرم و هم به لحاظ رنگ. چون نقاشی میشود بخشی از همان فضایی که در آن کار میشود.
مراحل کار چهطور پیش میرود؟
نقاشی دیواری چند مرحله دارد. وقتی دیوار را میدهند برای نقاشی یکی از مهمترین مسایل آن زیرسازی کار است.
مثلاً اگر دیواری آجری قدیمی باشد (البته آجرهای قرمز و ایرانی نه. چون این نماها آنقدر زیباست که بهتر است روی آن طرحی کار نشود.) آن آجرهای ارزان قیمتی را میگویم که باید روی آن سیمان بکشند و نمیکشند. روی این دیوارها، اول گچهای احتمالی چسبیده به دیوار را میکَنند و بعد روی آن را سیمان سخت میکشند و پس از آن سیمان نرم و بعد از زیرسازی اولیه رنگی میزنند به کل دیوار و بعد کار نقاشی آغاز میشود.
شما خودتان هم دست به رنگ میشوید؟
طراح فقط نظارت میکند و گروهی هستند که در زمینهی اجرای نقاشی دیواری کار میکنند. بعضی از آنها نقاش معمولی هستند که زمینههای سادهی بدون طرح را رنگ میزنند بعضیها هم فارغالتحصیلان رشتهی نقاشی هستند که طرح را پیاده میکنند.
چهطور اجرا میشود؟
چون ابعاد کوچک باید در اندازهی بزرگ اجرا شود، از روش شطرنجی استفاده میکنند. طرح کوچک را شطرنجی میکنند و بعد هرکدام از خانههای شطرنج را به ابعاد بزرگ میبرند.
البته دستگاهی هم هست به نام «اُپَک» که تصویر را روی دیوار پروجکت میکند. البته اگر از روی زمین و پایین، تصویر را بیندازند روی دیوار، تصویر دفرمه میشود پس باید دستگاه بالابری باشد که اُپَک را تا روبهروی دیوار بالا ببرد. برق هم داشته باشیم در آن فضا و البته حتماً باید این کار شب انجام شود و با توجه به این مسایل، معمولاً از همان روش شطرنجی که ساده و ابتدایی است، استفاده میکنند.
چه سبکهای نقاشیای، برای دیوارهای شهر مناسبتر است؟
این نظر شخصی من است چون باید آمار بگیرند. اما در تصویرگری کتابها هم ممکن است دو تا بچهی همنسل با یک کتاب، دو جور ارتباط برقرار کنند.
در تهران با این همه مناطق متفاوت، تحصیلات، سبک و سطح زندگی متفاوت، حتماً سلایق مختلفی هست.
اما به طور کلی مثلاً در بزرگراهها، که ماشینها به سرعت رد میشوند کارها میتواند گرافیکیتر باشد و رنگها تخت باشد و پیچیده نباشد. چون فرصت مکث و فکر کردن نیست. و همین تقسیمبندی در رابطه با منطقهای که در آن قرار است نقاشی کار شود، وجود دارد.
کلاً نقاشی دیواری باید با اطراف هماهنگ باشد. البته بعضی وقتها از تضاد هم استفاده میشود. مثلا ًگاهی در فضاهای صنعتی از کنتراست با تضاد بالا استفاده میشود. مثلا ً جایی که مردم از ترافیک عصبانی و کلافهاند، نقاشیهایی با فضاهایی شاعرانه که در آن نشانههایی از طبیعت استفاده شده، تأثیرگذار است.
چه فرقی دارد که نقاشی آدم روی دیوار شهر باشد یا روی بوم نقاشی؟
نقاشی دیواری خیلی جالب است. همه چیز چند برابر بزرگ میشود. جزییات بزرگ نمایی میشوند، میتوانی بروی آن سوی خیابان نگاهش کنی و از چند جهت دیده میشود.
و آخر...
مهمتر از نقاشی دیواری این است که آدم در شهر احساس آشفتگی نکند. الان در یک کوچه که وارد میشوید از نظر بناهای ساختمانها احساس آشفتگی میکنید. در حالی که فکرش را بکنید اگر تمام ساختمانهای یک کوچه آجری یا سنگ باشد چهقدر فضا زیباتر میشود یا حداقل اینکه نظارتی شود که در کنار این آجر، چه نمای سنگی کار شود که با هم ترکیب زیبایی داشته باشند. دربارهی نقاشیها هم اگر اشتراکاتی بین نقاشی دیوارهای یک محل باشد بهتر است. چون خود این نقاشیها گاهی در یک محله پراکندگی دارند و هر کدام یک مدلاند.