با این همه، یک جای کار ایراد دارد معلمها این روزها خیلی خستهاند. وقتی برای روز معلم با آنها صحبت میکنیم، متوجه این نکته میشویم. پس از برقراری تماس تلفنی و میان سروصدای مدرسه، بالاخره صدای دبیر ریاضی را میشنوم و از خستگی صدایش جا میخورم.برای همین سریع از «زهراسادات نیارئیس» که 20 سال دبیر ریاضی بوده میپرسم: معلمی شغل سختی است؟و همان صدا،انگار لبخند تلخی میزند و میگوید:« فکر کنم بله. جوانتر که بودم بیشتر دوست داشتم، اما الان نه.»پس سخت نیست، ما دانشآموزان میتوانیم سختش کنیم... ادامهی این گفتوگو را بخوانید:
- شما با علاقه معلم شدید یا شغلی بود که پیش آمد؟
با علاقه و انتخاب وارد شدم، اما خیلی اذیت شدم. مخصوصاً در سالهای اخیر.
- چرا؟
بچهها مثل قدیم نیستند. رفتارشان عوض شده! احترام معلم خیلی پایین آمده. نه که ما به احترامشان نیاز داشته باشیم، اما وقتی برای درس دادن، کلاس نیاز به سکوت دارد از آنها میخواهیم ساکت باشند، هیچ اهمیتی نمیدهند، کار خودشان را ادامه میدهند و ریاضی هم درس آموختنی است، حفظی نیست، برای همین دبیرهای ریاضی بیشتر اذیت میشوند. مخصوصاً سال اول دبیرستان که همهی رشتهها با هم هستند، درس برای آنها که قرار است به رشتههای غیر ریاضی بروند سنگین است و نیاز به آرامش و توجه بیشتری هست.
- خوب، معلم میتواند درسش را بدهد و برود، هرکسی خواست یاد بگیرد، هر کس هم نخواست یاد نمیگیرد! بعضی معلمها اینطور نیستند؟
نه، نمیشود. معلم مثل مادر است. مادر که نمیتواند بچهاش را رها کند. معلم هم نمیتواند دانشآموز را رها کند. دانشآموز باید یاد بگیرد. نمیشود بیخیال بود. اکثر معلم ها اینطور هستند. خود من گاهی خواستهام بیتفاوت بشوم، اما در عمل نتوانستهام.
- حالا که نسل جدید اینطوری است چه کار باید کرد؟
خانواده میتواند اثر بگذارد. بچهها را که نگاه میکنم هر مشکلی در رفتارشان دارند، خانوادهشان هم همان مسئله را دارند. بچههایی که احترام میگذارند خانوادههایی با همان ویژگی دارند
و... برنامههای تلویزیون هم اثر گذار است. بچهها خیلی وقتها رفتارهای سریالهای شبانه و تکیهکلامها را به مدرسه میآورند.
- پس معلمها بچههای شیطان را دوست ندارند؟
تا حدی چرا. اگر آخر کلاس باشد یا بعضی وقتها، خنده در کلاس بد نیست. اما وقتی دائمی میشود، مخصوصاً زمان درس دادن، ما اذیت میشویم و البته حق بچههایی که میخواهند درس را گوش بدهند هم ضایع میشود.
- معلمها بین بچهها فرق میگذارند؟
نه؛ موقع نمره دادن اصلاً هیچ چیز را در نظر نمیگیریم. من دانشآموزی داشتم که خانوادهاش برایم مشکلی ایجاد کرده بودند، اما در کلاس به او بیشتر احترام میگذاشتم.
- دانشآموزی بوده که هنوز به یاد او باشید یا با شما تماس داشته باشد؟
بله؛ بچههای روستا را خیلی دوست داشتم. سالهای اول کارم در روستای «نهوج» اردستان، ریاضی درس میدادم و رابطهام با آن بچهها خیلی خوب بود. آنها هم مرا دوست داشتند و هنوز به من زنگ میزنند.