ای وای این دیگر چی بود؟! چی شد؟! چیزی خورد توی شیشه! چیزی نبود، زبالهی رانندهی محترم خودروی جلویی بود. انگار پرتقال هوس کردهاند. فقط پرتقال هم نیست. تخمه و بیسکویت هم قبلاً خورده! نگاه کن! کل کیسه را خالی کرد توی جاده. خوب کیسهاش پر شده بود دیگر. آشغالها را کف ماشیناش که نمیتواند بریزد!
واقعاً چرا؟! یکی بگوید چرا؟! آخر مگر کار سختی است؟! چهقدر وقت میگیرد؟ زحمت و دردسرش این قدر زیاد است؟! چرا بعضی از ما اینقدر نسبت به محیط اطرافمان و حقوق بقیهی شهروندان بیتفاوت هستیم؟ چرا به خودمان احترام نمیگذاریم؟ مثل آب خوردن شیشهی ماشین را پایین میکشیم و شوت! انگار که از شر مزاحمترین موجود دنیا ظرف چند ثانیه راحت شدهایم. آخر مگر چند تا زباله که اکثراً هم نتیجهی خوردنیهای ما هستند، جایمان را تنگ میکنند؟! آزارمان میدهند؟ چرا نمیتوانیم آنها را تا رسیدن به یک سطل زباله نگه داریم و حتماً باید به سرعت نور از شرشان خلاص شویم!
این موضوع خیلی قدیمی است و بارها در بارهی آن از یک گوش شنیدهایم و از گوش دیگرمان بیرون رفته و هر قدر هم که دوستان دلسوز و مسئولان شهرمان تلاش کردند رعایت آن را به ما یادآوری کنند، نشدکه نشد!
البته چند ماهی است که در بعضی مناطق تهران، کیسههای رایگان زباله برای خودرو توزیع میشود. به گفتهی شهرداری منطقه هفت تهران، از دی ماه پارسال ۱۵ هزار کیسه زبالهی خودرو بین شهروندان توزیع شده است. اما موضوع جالب این است که این کیسهها برای ضایعات تصادفات هم هستند. یعنی اینکه بعد از حوادث رانندگی تا جایی که میشود ضایعات را جمع کنیم و از محل حادثه یعنی وسط خیابان و بزرگراه برشان داریم تا هم ترافیک ایجاد نکنند و هم خطر و دردسری برای سایر رانندگان و عابران پیش نیاید.
شهرداری کرج هم اعلام کرده که فقط در روز ۱۳ فروردین، ۵۰۰ کیلو کیسه زباله بین شهروندان توزیع شده است تا مردم زبالههایشان را در طبیعت رها نکنند. جمع کردن زباله و آلوده نکردن محیطزیست از یک طرف و آخر و عاقبت کیسههای پلاستیکی و بازیافت آنها از طرف دیگر. به نظر شما راهحل چیست؟