با توجه به مواضع مستقل ایران در عرصه بینالمللی و همچنین مقابله با نظام سلطه، جنبش عدمتعهد بهعنوان بزرگترین تشکل سیاسی و بینالمللی پس از سازمان ملل متحد بستر مناسبی برای نقشآفرینی و پیگیری دغدغههای ایران فراهم میشود.
امروزه جهان دچار نابرابریهای گسترده در عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی است.
علاوه بر این مشکلات متعددی بینالمللی نظیر وجود تسلیحات هستهای در اختیار کشورهای خاص، فقر و چالشهای زیستمحیطی و حقوق بشری از جمله مسائلی است که اگر جنبش عدمتعهد بتواند طبق روح اهداف بنیانگذاران آن فعالیت کند میتواند در جهت حل این معضلات و مشکلات گامهای جدی و اساسی بر دارد بهویژه آنکه امروز جمهوری اسلامی ایران بیشترین هماهنگی و همراهی را به لحاظ اهداف و ارزشها و اصول با جنبش عدمتعهد دارد بنابراین ریاست ایران بر این جنبش میتواند سر آغاز تحول جدی در رویکردها و فعالیتهای آن تلقی شود، اگر چه جنبش عدمتعهد در گرماگرم جنگ سرد و با هدف وحدت و هماهنگی میان کشورهایی که نه در اردوگاه کمونیسم و نه در اردوگاه لیبرالیسم قرار داشتند بنیان گذاشته شد، ولی امروز که خبری از اردوگاه کمونیسم در جهان نیست به حیات خود ادامه میدهد.
در واقع به همان دلایلی که ناتو در مقابل ورشو تشکیل شد و ایفای نقش کرد و پس از فروپاشی نظام دوقطبی و منحل شدن پیمان ورشو با تغییر در اهداف و ساختارها و تجدید سازمان به حیات خود ادامه و حتی حیطه فعالیت جغرافیایی خود را به سایر مناطق جهان گسترش داده است، جنبش عدمتعهد هم بهرغم اینکه بهمنظور ایجاد موازنه منفی بین دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بهوجود آمده بود، اما میتواند در شرایط نظام بینالمللی جدید نیز به حیات خود ادامه دهد و چه بسا با تجدید ساختار و انعطاف پذیری بیشتر بتواند بهعنوان یک بلوک فعال در عرصه جهانی نقش آفرینی کند.
اگر چه قدرتهای بزرگ بهویژه آمریکاییها و همچنین رژیم صهیونیستی همواره تلاش کردهاند تا موقعیت جنبش عدمتعهد را ضعیف و بیاعتبار جلوه دهند ولی این سازمان اقدامات برجسته و بارزی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین، حمایت از روند برنامه هستهای ایران و تاکید بر صلح آمیز بودن آن، حمایت از مردم لبنان، عراق، افغانستان و همچنین مداخله در برخی از بحرانهای موجود جهانی بوده است. البته انتظارات از این سازمان بزرگ سیاسی و اقتصادی مسلما بالاتر از عملکرد موجود است ولی با ریاست ایران بر این سازمان امکان بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای سازمان افزایش خواهد یافت و اعتماد به نفس اعضای آن در مواجهه با بحرانهای بینالمللی بیش از گذشته خواهد شد.
در واقع انتظار میرود با ریاست ایران بر جنبش عدمتعهد جریان جدیدی در عرصه بینالمللی شکل گیرد که محوریت کار خود را بر شفاف نمودن نابرابریها، بیعدالتیها، تبعیضها و استانداردهای دوگانه متمرکز و زمینه را برای تحرک بیشتر افکار عمومی جهانی برای سوق دادن تحولات جهانی به سوی نظامی عادلانهتر فراهم کند.
*استاد روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی