وزارت ورزش اعلام کرده که به ازای سکههای قهرمانان سال89، معادل ریالی قیمت سکه در همان سال را محاسبه و پس از کسر مالیات به ورزشکاران پرداخت میکند. همچنین در مورد مدالآوران سال90 نیز قیمت سکه پیش از گرانشدن را محاسبه و باز هم پس از کسر مالیاتهای لازم، معادل ریالی آن را به ورزشکاران اهدا خواهد کرد.
این نحوه پرداخت پاداش از سوی وزارت ورزش چندین سؤال را برای اهالی ورزش بهوجود آورده و بهطور حتم این روند میتواند در آستانه بازیهای المپیک تاثیر بسیار منفیای بر عملکرد ورزشکاران و مربیان آنها داشته باشد.
نکته نخست این است که در تاخیر دوسالهای که در پرداخت پاداش ورزشکاران بهوجود آمده، چه کسی مقصر است و چه کسی باید تاوان پرداخت کند؟
آیا این ورزشکاران مقصرند که جوانی خود را در اردوهای تیمهای ملی صرف کرده و در نهایت برای این مرز و بوم افتخارآفرینی میکنند یا مدیرانی که وعده پاداش به آنها دادهاند و این وعده و وعیدها تاکنون عملی نشده است؟ اگر ورزشکاران مقصرند پس زیانی که در این میان نصیب آنها میشود حقشان است، اما اگر این مدیران بودهاند که در این میان قصور کردهاند، آیا باز هم باید ورزشکاران تاوان پس بدهند؟
نکته دوم اینکه گویا جناب دکتر عباسی بهعنوان وزیر ورزش عنوان کرده است که این مسئله جزو تعهدات مدیران پیشین بوده و ربطی به دوره وزارت او ندارد. باید از ایشان این سؤال را پرسید که آیا وقتی مدیری جانشین مدیر بعدی میشود، در مورد تعهدات سازمانی مدیر پیشین نباید پاسخگو باشد؟
ایشان پیش از قبول پست وزارت ورزش نسبت به این موضوع آگاه نبودند که 2سال پاداش ورزشکاران که مجموع آن صدها سکه میشود پرداخت نشده و این موضوع یکی از تعهداتی است که بردوش ایشان سنگینی خواهد کرد؟ اگر نمیدانسته که ضعف از وزیر محترم است و اگر میدانسته حالا نباید طوری عنوان کند که گویی با پرداخت این پاداشهای نصفه و نیمه، منتی هم بر سر قهرمانان دارد.
نکته سوم اینکه مدیران کنونی وزارت ورزش که تقریبا به غیراز حمید سجادی چندان شناختی از بازیهای المپیک ندارند باید بدانند که یکی از انگیزههای اصلی ورزشکارانی که در دورههای اخیر توانستهاند در بازیهای بزرگی همچون المپیک و بازیهای آسیایی افتخارآفرینی کنند، انگیزههای مادی بوده و این روشی که اکنون اجرا شده، چیزی جز انگیزهسوزی و کاهش توان روحی ورزشکاران در پی ندارد.
نتیجه این مسئله را در چند روز اخیر در میان ورزشکاران شاهد بودهایم که آنهایی که جرات اعتراض داشتند در گوشه و کنار به این موضوع انتقاد کردند و با توجه به نزدیک بودن بازیهای المپیک، موفق نبودن کاروان ورزش در لندن را پیشبینیکردند.
نکته چهارم اینکه اگر از لحاظ شرعی هم بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، آیا وقتی یک یا چند مدیر بلندپایه کشور قولی میدهند و توقعی را در میان قهرمانان ایجاد میکنند و برای هر کدام از قهرمانیها براساس ارزشی که دارد، یک میزان سکه را بهعنوان پاداش درنظر میگیرند، آیا این درست است که به خاطر مشکلات مالی کنونی اینگونه برخورد کنیم و اینطور کاسبکارانه و بازاری مآبانه بنشینیم و برای پاداش قهرمانان که تنها چشمداشت آنها از ورزش قهرمانی است، چرتکه بیندازیم؟
این روش جز شیوع بیاعتمادی به مدیران ورزشی و بهطور کلی مدیران نظام چیز دیگری در پی نخواهد داشت. نکته پنجم و آخر اینکه جناب آقای دکتر عباسی، وزیر محترم ورزش و جوانان، شما هماکنون چه بخواهید و چه نخواهید مسئول اول و آخر ورزش کشور هستید. اگر کسی قرار است از حق ورزشکاران و قهرمانان و مربیان دفاع کند، شما هستید. شمایید که باید از همه توان خود بهعنوان وزیر استفاده کنید تا ورزشکاران به حقشان برسند. آیا از وضعیت قهرمانی که جوانیاش را در یک سالن کوچک وزنهبرداری یا کشتی میگذراند خبر دارید؟
آیا میدانید که پس از پایان دوران قهرمانی، تنها چیزی که به غیراز مدالها و افتخارهایش باقی میماند، همین پاداشها و سکههایی است که در دوران قهرمانی گرفته و با آنهاست که بهعنوان یک قهرمان معروف یا پهلوان در جامعه امرار معاش میکند؟
پس بنا بر وظیفه ذاتی خود، از حقوق ورزشکاران دفاع کنید و بدانید که دیر یا زود این کرسی را باید به شخص دیگری واگذار کنید و تنها یک نام نیک یا بد است که از شما به جای خواهد ماند.
دکتر شیرازی: تأثیر « قول پاداش» در موفقیت ورزشکاران
دکتر مجتبی شیرازی، عضو کمیته روانشناسی فدراسیون پزشکی ـ ورزشی معتقد است انگیزههایی که براساس اهداف شخص ورزشکار ایجاد میشود، تاثیر بیشتری در مقایسه با انگیزههای مادی بیرونی در موفقیتش دارد. وی در توضیح انواع انگیزهها برای موقعیت یک ورزشکار در سطح حرفهای عنوان کرد: انگیزه در ورزشکاران حرفهای بر دو نوع است؛ نوع اول انگیزه درونجلایی و نوع دوم هم انگیزه برونجلایی نام دارد. انگیزه درون جلایی از درون خود ورزشکار میجوشد و به خاطر اهداف شخصی که دارد، ورزش میکند.
مثال بارز آن حضور مردم در پارکهاست که به هر حال به دلایلی مثل کاهش وزن، رسیدن به روحیه شاد و ایجاد طراوت یا حتی افزایش مهارت و توان شخصی به ورزش در کنار یکدیگر میپردازند. این متخصص روانشناس ورزش در ادامه با بیان اینکه متاسفانه در ورزشکاران حرفهای انگیزه درونجلایی بسیار اندک است، افزود: ورزشکاران حرفهای بهدلیل عوامل جانبی تحت عنوان برونجلایی ورزش میکنند.
این عوامل میتواند قراردادهایی با مبلغ کلان یا مشهورشدن باشد. در هر صورت انگیزههای برونجلایی در حرفهایها تجلی پیدا میکند و اگر این انگیزهها را بردارند، دیگر ورزش نخواهند کرد. مثلا فرض کنید شخصی در ادارهای مشغول به کار است و به ازای کارش حقوق ثابتی دریافت میکند و تنها با انگیزه برونجلایی دریافت حقوق کار میکند. اگر به همان کارمند بگویید بدون حقوق کار کند، کار نخواهد کرد. اینچنین انگیزههایی ریشه مادی دارند.
شیرازی در ادامه با اشاره به اینکه ایجاد انگیزه در ورزشکار میتواند قبل یا بعد از بازی انجام شود، بیان کرد: مسئولان ذیربط قبل یا بعد از بازی یکسری موقعیتها ایجاد میکنند که جهتدهنده انگیزه محسوب میشوند؛ یعنی ورزشکاری که میخواهد در المپیک لندن حضور داشته باشد، چند ماه قبل به او میگویند که بهعنوان مثال اگر طلا بگیری 100میلیون تومان دریافت خواهی کرد. این به نوعی از انگیزه پیششرط شده که ممکن است تا حدودی تاثیرگذار باشد اما مطمئنا به اهمیت انگیزه درونجلایی نمیرسد. این متخصص روانشناس ورزش در پایان خاطر نشان کرد: فوتبالیستهایمان دیگر در لیگ برتر فقط به خاطر پول بازی میکنند، نه خود فوتبال. انگیزهشان هم بستگی به رقم قراردادشان دارد!