روزنامه همشهری در تاریخ 20اردیبهشتماه91 در یادداشتی تاکید کرده بود: بهرغم تلاشهای انجام شده از سوی فعالان سایبری نه تنها گوگل نام مجعول گذاشته شده در بخش جنوبی خلیجفارس را از روی گوگل زمین (google earth) حذف نکرد بلکه اساسا در سرویس پرطرفدار دیگرش یعنی نقشه گوگل (google maps) نیز نام خلیجفارس را بهطور کلی حذف کرد و در این سرویس روی این پهنه آبی هیچ نامی مشاهده نمیشود.
در این یادداشت آمده بود: ماجرای خلیجفارس از جمله موضوعاتی است که تمام ایرانیان در هر کجای دنیا با هر گرایش و حزب و دستهای در آن متفق بوده و دیدگاه یکسانی دارند اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد فقدان تحرک دیپلماتیک ایران پا به پای جنبش سایبری ایرانیان در این ماجراست. ورود دیرهنگام دستگاههای دولتی به این ماجرا و سکوت معنادار دیپلماتیک در برخی برهههای زمانی باعث شد تا این همسویی در همه اشکال آن نمود نداشته باشد.
اکنون خبر میرسد که ایران به گوگل اخطار داده که درصورت استفاده از واژههای جایگزین خلیجفارس از آنان شکایت خواهد کرد. به گفته رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، بازیچه قرار دادن فناوریهای نوین در مباحث سیاسی از جمله اقدامات جدید دشمنان علیه ایران است که در این راستا گوگل بازیچه قرار گرفته است.
بهطور یقین چنانچه گوگل نام خلیجفارس را به درستی به کار نبرد با خسارتهای زیادی از جانب مردم ایران روبهرو خواهد شد.بهنظر میرسد احاله دادن گوگل به خسارتهای زیاد از جانب مردم ایران، سنگ بزرگ و فاقد ضمانتی است که سخنگوی وزارت خارجه برداشته و مشخصکننده هیچ اقدام رسمیای از سوی ایران نیست.
واقعیت این است که قبل از اینکه وزارت خارجه بخواهد از دیپلماسی عمومی و ظرفیتهای فضای مجازی ایران برای مقابله با گوگل استفاده کند، این عمل از سوی کاربران اینترنت در ایران طی سالهای اخیر انجام شده بود و این مسئله هیچ گونه تاثیری بر سیاستهای گوگل نداشت. حتی امضای طومارهای اینترنتی نیز نتوانست تغییری در این سیاست ایجاد کند.
بنابراین تدبیری که وزارت خارجه در برابر اقدام گستاخانه گوگل اتخاذ کرده پیشتر از سوی این شرکت خنثی و بیاثر شده است. کما اینکه یک سخنگوی گوگل در واکنش به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته : اقدام ما غیر سیاسی است و هیچ برنامه ای برای درج عنوان خلیج فارس روی نقشه نداریم.همه اینها را گفتیم تا بگوییم مقابله با تحریف نام خلیجفارس نیاز به تدابیر جدیتری به ویژه در عرصه حقوقی دارد.
اگر دیپلماسی سایبری ایران قدرتمند باشد میتواند با طرح دعاوی حقوقی در مجامع بینالمللی، نه تنها گوگل را وادار به اصلاح این اشتباه کند بلکه از این شرکت غرامت نیز دریافت کند. حمایت عملی از کاربران و فعالان اینترنتی ایران در کارزار دفاع از خلیجفارس نیز میتواند بخشی از دیپلماسی سایبری ایران تلقی شود. کاش یکهزارم درصد از بودجههایی که برای امور مختلف سایبری یا فعالیتهای فرهنگی در خارج کشور هزینه میشود صرف کمپین خلیجفارس میشد تا با تکیه بر امکانات داخلی به تحصیل منافع ملی ایران در عرصه بینالمللی پرداخته میشد.
از یاد نباید برد که ایران با داشتن 34میلیون کاربر اینترنتی، بزرگترین اجتماع اینترنتی خاورمیانه را دارد و با تکیه بر این ارتش کاربران اینترنت که متکی به ظرفیتهای مردمی است میتوان هر تحرکی را در عرصه سایبری در منطقه خنثی کرد. منتهی این امر منوط به حمایت جدی از فعالان سایبری ایران و نه تحدید بیش از پیش آنهاست؛ آن هم تحدیدهایی که هم از داخل و هم از خارج، کاربران اینترنت در ایران را دربرگرفته است.