ماجرای فینال کم شباهت به نیمه نهایی نبود و چلسی مثل بازی مقابل بارسا فقط دفاع میکرد. آمار بازی هم از برتری همه جانبه بایرن خبر میداد و این تیم فرصتهای خوبی را از دست داد که مهمترین آنها پنالتی روبن در وقت اضافه بود. با وجود این سناریوی بازی در نهایت به نفع چلسی رقم خورد، انگار تقدیر بر این بود که آرزوی مالک باشگاه، آبراموویچ و بازیکنان قدیمیاش که در سالهای اخیر بارها ناکام شده بودند در این فصل برآورده شود و آنها قهرمانی اروپا را برای یکبار تجربه کنند. بیتردید این تیم، قویترین چلسی سالهای اخیر نیست و منتقدان میتوانند ادعا کنند که با بخت بلند به قهرمانی رسید، ولی نسلی که بهتدریج به پایان راه نزدیک میشود به پاس عملکرد درخشان فصول اخیر شایسته این بود که قبل از خداحافظی یکبار لذت قهرمانی در اروپا را بچشد.
در میان بازیکنانی که در این سالها توانستند چلسی را به یکی از قدرتهای برتر فوتبال اروپا تبدیل کنند، 4 بازیکن نقشی کلیدی داشتند؛ جانتری، فرانک لمپارد، پیتر چک و دیدیه دروگبا. اولی بهدلیل محرومیت نتوانست در فینال بازی کند، ولی سه تای دیگر در فینال مونیخ حاضر بودند و چک و دروگبا بیتردید ستارههای این میدان.
نسل قهرمانان
شکلگیری هسته اولیه این تیم به سال2003 بر میگردد. آبراموویچ به تازگی سهام باشگاه را خریده بود و میخواست فاصلهاش با مدعیان را یک شبه پر کند. از میان 4 ژنرال چلسی، آن روزها فقط جان تری و فرانک لمپارد در این تیم بودند. تری بهعنوان مدافعی که از آکادمی باشگاه شروع کرده بود با بازی در کنار مدافعی مثل دسایی خیلی زود توانست خودش را بالا بکشد و به یکی از بازیکنان اصلی تیم تبدیل شود.
لمپارد هم آن روزها هافبک آینده داری بود که از وستهم به چلسی منتقل شده بود و در خط میانی این تیم میدرخشید. سرمربی چلسی رانیهری بود که در نیمه نهایی لیگ قهرمانان مقابل موناکوی دشان مغلوب شد و با این شکست از پروژه جاه طلبانه آبراموویچ کنار رفت. مالک روس که بیش از همه در رؤیای قهرمانی لیگ قهرمانان بود، مردی را جانشین رانیهری کرد که توانسته بود در فینال موناکوی دشان را شکست دهد؛ ژوزه مورینیو.
سرمربی پرتغالی مامور ساختن تیمی شد که در لیگ برتر انگلیس با منچستریونایتد و آرسنال و در لیگ قهرمانان اروپا با مدعیان سنتی توان رقابت داشته باشد و او سراغ بازیکنانی رفت که روحیه تسلیم ناپذیری داشته باشند. همان روحیهای که این مربی را در سالهای بعد در چلسی، اینتر و رئال مادرید متمایز کرد. یکی از نخستین خریدهای مورینیو، دروگبا بود که آن روزها شهرت فعلی را نداشت.
بعدا دروگبا روایت کرد که مورینیو حتی وقتی سرمربی پورتو بود هم او را زیرنظر داشت. به گفته مهاجم ساحل عاجی، در بین دو نیمه بازی پورتو و مارسی، مورینیو که آن زمان سرمربی پورتو بود به سراغ او رفته و به شوخی گفته بود: «باشگاه ما پول خرید تو را ندارد، ولی اگر پسرعمویی داشته باشی که شبیه خودت باشد، همین حالا او را میخرم.» مورینیو در چلسی کمبود بودجه نداشت و توانست خیلی زود به آرزویش برسد. پیتر چک هم همزمان با مورینیو به چلسی پیوست، البته قرارداد این دروازهبان چند ماه پیش از این با باشگاه فرانسوی رن بسته شده بود.
تیم رانیهری در فصل2004-2003 به نایبقهرمانی لیگ برتر رسیده بود و مورینیو با خریدهای جدید و تغییراتی که در تیم بهوجود آورد، چلسی را به 2 قهرمانی متوالی در لیگ برتر رساند. در این قهرمانیها 4 ستاره چلسی که ژنرالهای خطوط چهارگانه تیم محسوب میشدند نقشی کلیدی داشتند و ستون فقرات تیمی را ساختند که در دهه اخیر قهرمانیهای مختلف را تجربه کرد.
ستارههای تمام نشدنی
مورینیو در لیگ قهرمانان مثل لیگ برتر موفق نبود و دو بار در نیمه نهایی متوقف شد. او در میانه چهارمین فصل حضورش در چلسی جایش را به آورام گرانت داد و جالب اینکه این مربی موقت و گمنام توانست چلسی را به نخستین فینال لیگ قهرمانان برساند. پس از گرانت، نیمکت چلسی سهم اسکولاری، هیدینک و آنچلوتی شد، ولی هیچکدام از این مربیان مشهور نتوانستند تیم را به فینال لیگ قهرمانان برسانند.
بهنظر میرسید نسل بازیکنان چلسی به پایان راه رسیده و تیم نیاز به یک خانه تکانی دارد؛ به همین دلیل بود که آبراموویچ تابستان سال گذشته سراغ ویلاس بواس 33ساله رفت و ماموریت اصلی این مربی جوان تغییر نسل تیم بود. او بهتدریج لمپارد را نیمکت نشین کرد و دروگبا و تری هم به تناوب بازی میکردند، ولی ویلاس بواس که رابطه خوبی با این بازیکنان قدیمی نداشت در پروژهاش ناکام ماند و مجبور شد جایش را به دستیارش دی متئو بدهد. سرمربی 41ساله ایتالیایی انتخاب عجیبی بود، ولی او با زیرکی راهحل را در اعتماد دوباره به بازیکنان قدیمی دید و بلافاصله نتیجه گرفت.
لمپارد، تری و دروگبا دوباره تبدیل به بازیکنان اصلی تیم شدند و در گام اول توانستند با جبران شکست 3 بر یک بازی رفت مقابل ناپولی به جمع 8 تیم پایانی اروپا برسند. چلسی در ادامه راه بنفیکا و بارسا را هم حذف کرد و در جزیره هم توانست با شکست تاتنهام به قهرمانی جام حذفی برسد.
تری که فصل پر فراز و نشیبی داشته کم مانده بود که با اخراج مقابل بارسا، چلسی را از رسیدن به فینال محروم کند، ولی دروگبا و چک با درخشش فوق العادهشان اجازه ندادند غیبت تری و برتری عددی بارسا به چشم بیاید. لمپارد هم در این بازی سازنده گل اول رامیرس بود که امیدهای چلسی را برای صعود زنده نگه داشت.
در شب فینال هم 3 ژنرال چلسی (تری روی سکوها بود) که هنوز خاطرات تلخ فینال مسکو را فراموش نکرده بودند، اجازه ندادند این فرصت تاریخی که احتمالا آخرین فینال آنها خواهد بود از دست برود. چک با گرفتن 2پنالتی جوانان بایرن را ناکام گذاشت و دروگبا هم تنها فرصتش را تبدیل به گل تساوی کرد تا بازی به ضربات پنالتی بکشد.
چلسی حالا در آستانه یک تابستان پرحادثه قرار دارد که ممکن است یک مربی جدید دست به یک خانهتکانی اساسی بزند و عذر بازیکنان قدیمی را بخواهد، ولی چه باک که نام چک، تری، لمپارد و دروگبا بهعنوان نمادهای نسل طلایی چلسی که این تیم را به نخستین قهرمانی لیگ قهرمانان باشگاه رساندند، برای همیشه در تاریخ ثبت خواهد شد.