اتفاقی که در «زندگی دیگران» هم رخ داده است.در جایی که به قول درک کلی، همه وظیفه دارند از همه چیز زندگی دیگران سر در بیاورند. با این وضعیت طبیعی است که گرد وایزلر که افسری امنیتی است به تکاپو در زندگی گئورگ دریمان بپردازد. هر چند در ادامه ماجراها شکل پیچیدهای را به خود میگیرند و خود وایزلر هم گرفتار میشود.
در فیلمی که دیالوگ در آن بسیار پررنگ است، این روابط پیچیده میان کاراکترهاست که ماجراها را پیش میبرد نه حوادث.
کارگردان «زندگی دیگران» که فیلمنامه فیلم را هم خود نوشته است، همه آدمها را قربانی سیستم میبیند. سیستمی که در آن فردیت و حریم خصوصی آدمها معنایی ندارد و در نهایت حتی به وفاداران خود هم رحم نمیکند.
تریلرهای سیاسی الگوهای آشنایی دارند که «زندگی دیگران»از آنها تبعیت نمیکند. به همین خاطر است که حادثه در فیلم نقش چندانی ندارد.
در حالی که خیلیها تصور میکردند « بازگشت» ساخته آلمادوآر برنده اسکار بهترین فیلم خارجی میشود، اعضای آکادمی « زندگی دیگران» را ترجیح دادند. شاید اگر این اتفاق در ابتدای دهه 90 رخ میداد، میشد آن را به حساب سیاسیکاری اسکار گذاشت ولی در شرایط فعلی به نظر میرسد که اعضای آکادمی بیش از هر چیز به لحاظ حسی با این فیلم آلمانی درگیر شدهاند و این کاری است که «زندگی دیگران» از همان دقایق اول با تماشاگر میکند.
با توجه به این که این فیلم اولین ساخته سازندهاش است باید نام فلوریان هنکلفون دونرسمارک را به خاطر سپرد و چشم انتظار آثار بعدیاش ماند.