همشهری‌آنلاین: سایت دفتر مقام معظم رهبری ضمن درج بیانات ایشان در دیدار با مدیران صدا و سیما نقل قولی از ایشان درباره کتاب سیاست‌نامه خواجه‌نظام‌الملک را آورده است.

 به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از بخش کتاب سایت آیت‌الله خامنه‌ای آمده است «یک تذکر مهم، وقت‌گذارى مدیران و نپرداختن به کارهاى دیگر است. من خواهش مى‌کنم مدیران صدا و سیما همان کارى را که الان در صدا و سیما دارند، مهمترین کار بدانند و به‌کار دیگرى نپردازند؛ این مهمترین کار شماست. پرداختن به‌کار دیگر، شما را از هر دو کار باز مى‌دارد. من یک وقت زمان ریاست‌جمهورى، در شوراى عالى انقلاب فرهنگى جمله‌یى را از کتاب «سیاست‌نامه»ى خواجه نظام‌الملک نقل کردم. این کتاب، یکى از متون بسیار زیبا و فاخرِ ادبى ماست. با این‌که هفتصد، هشتصد سال از آن زمان مى‌گذرد - دوره‌ى سلطان سنجر یا ملکشاه - درعین‌حال انصافاً مطالبش همچنان تازه است و انسان وقتى آن را مى‌خواند، لذت مى‌برد. به‌هرحال، یکى از توصیه‌هایى که به شاهِ زمان خودش مى‌کند، این است: زنهار! مردى را دو کار مفرمایى؛ مردى و کارى. راست مى‌گوید؛ یک مرد، یک کار.»

به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از سایت آیت‌الله خامنه‌ای در آن سخنرانی رهبر انقلاب علاوه بر نکته‌ای درباره کتاب سیاست‌نامه درباره برخی کتاب‌ها و رمانی از زاهاریا استانکو، مرحوم احمد بیرشک و مرحوم کیومرث صابری،گل‌آقا، نکاتی را گفتند که از نظر شما گرامیان می‌گذرد: «رمان‌نویس معروف رومانیایى - زاهاریا استانکو (1) - کتابى دارد؛ نمى‌دانم شماها خوانده‌اید یا نه. من این کتاب را سالها پیش خوانده‌ام. داستان، مربوط به اشغال بخارست به‌وسیله‌ى آلمانى‌هاست. یک عده به جنگل مى‌روند و مبارزه مى‌کنند و بالاخره هم پیروز مى‌شوند - البته به دنبال شکست آلمان در کل جنگ - یک عده هم در داخل فرصت‌طلبى مى‌کنند و اشغالگر اولین ضربه را به اینها مى‌زند. ماجرایى در آن‌جا نقل مى‌شود که واقعاً هیچ وقت یادم نمى‌رود.»

در همین سخنرانی مقام معظم رهبری ارشاره ای می‌کنند به مرحوم احمد بیرشک، مترجم و فرهنگ‌نگار نامی و می‌افزایند: «خدا رحمت کند آقاى احمد بیرشک را - نمى‌دانم شماها با ایشان آشنا بودید یا نه - پیرمرد جالبى بود. ما پیرىِ ایشان را دیدیم و درک کردیم؛ اگرچه از نوجوانى با اسم و کتابهاى ایشان در مدرسه آشنا بودیم. پیرمرد در نود و چند سالگى، پُر تحرک و پُرتلاش بود. من از او خیلى خوشم مى‌آمد. ایشان با من هم ملاقات کرده بود. از جمله چیزهایى که من از این پیرمرد دیدم و خیلى لذت بردم، این بود که چند سال قبل تلویزیون به مناسبتى با او مصاحبه کرد و گزارشگر به او گفت توصیه‌یى به جوانها بکنید. این پیرمرد مثل یک جوان، جوانها را توصیه کرد به درس خواندن و علم آموختن. من خیلى خوشحال شدم. گفتم از طرف من به‌خاطر همین دو کلمه توصیه، از آقاى احمد بیرشک تشکر کنید. ببینید یک پیرمردِ معتقد به علم و پیشرفت علمى و تحرک جوانها، یک جمله حرفش مى‌تواند یک عالم تأثیر بگذارد. به‌نظر من شما در مقوله‌ى علم، مطلقاً بى‌طرف نیستید؛ جزو مسؤولیتهاى مهم شماست که باید مسأله‌ى علم را دنبال کنید.»

ایشان همچنین به استفاده از طنز در برنامه‌ها اشاره کردند و و یادی از مرحوم کیومرث صابری و افزودند: «طنز فاخر و برجسته، یکى از هنرهاست. طنز، هنر خیلى بزرگى است. بنده با مرحوم صابرى شوخى مى‌کردم و مى‌گفتم «طنازها»!

طنازهاى واقعى را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنى مطلب مهمِ جدى که با زبان شوخى بیان مى‌شود؛ محتوا و معنایى در آن هست، منتها به زبان شوخى.»

 آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار همچنین به نحوه تبلیغ امور دینی در صدا و سیما هشدار دادند و و توصیه‌هایی فرمودند:«راجع به دین مردم، صدا و سیما چه نقش و چه موضع و چه مسؤولیتى دارد؟ طبیعتاً از وظایف صدا و سیما، ارتقاء معرفت دینى و ایمان دینى است. معرفت و ایمان با هم تفاوت دارد. هم ایمان مردم باید تقویت شود، هم معرفت و شناخت آنها. باید توجه داشت ایمانى که مردم پیدا مى‌کنند، سست، عوامانه، سطحى و قشرى نباشد؛ بشدت از این پرهیز شود. اکتفا نشود به تغلیظ احساسات مردم و تشریفات افراطى. تأکید بر این چیزها به‌طور افراطى، اصلاً مفید نیست و به‌هیچ‌وجه تبلیغ دین محسوب نمى‌شود. این را پایه‌ى کار قرار دهید و حالا برگردید به برنامه‌هاى دینىِ صدا و سیما؛ ببینید چه کار باید بکنید و چه کار باید نکنید.

برنامه‌ى دینى باید نسبت به دین شبهه‌زُدا باشد، نه شبهه‌زا. من گاهى بعضى از بیانات دینى را از تلویزیون یا از رادیو گوش مى‌کنم و مى‌بینم شبهه ایجاد مى‌کند! حدیث سستى، حرف نامعقولى، مطلبى که در جمع مثلاً بیست نفرى یا پنجاه نفره‌ىِ یک عده مؤمنِ مخلص، گفتنش خوب است و ایمان آنها را زیاد مى‌کند، در سطح میلیونىِ مردم به زبان آوردن، جز این‌که ایمان عده‌یى را سست و در ذهنشان تردید ایجاد کند، هیچ فایده‌ى دیگرى ندارد. از این چیزها باید پرهیز کرد.

بیان دینى و تبیین دینى باید شبهه‌زدا، روشن، قوى، هنرمندانه و متنوع باشد؛ شبهه‌زا و کلیشه‌یى نباشد. بیان دینى باید در همه‌ى سطوح، صحیح باشد. درست است که ما تبیین دینى را در سطح نخبگان، در سطح متوسط، در سطح پایین و در سطح کودکان داریم، اما همان چیزى که در سطح کودکان است، مطلقاً باید صحیح باشد. شما در کلاس اول به بچه یاد مى‌دهید دو بعلاوه‌ى دو، مى‌شود چهار؛ وقتى هم که بچه به منتهاالیه قله‌ى ریاضیات و دانش ریاضى مى‌رسد، باز هم دو بعلاوه‌ى دو، مى‌شود چهار؛ تغییر پیدا نمى‌کند. بنابراین آنچه در زمینه‌ى دین به کودک یا به انسانِ عامى تفهیم مى‌کنیم، مطلقاً نباید غلط باشد تا بعد در ارتقاء معرفت دینى ببیند آن حرف، نادرست بوده است؛ نه، باید درست گفت؛ منتها ساده. بنابراین، حرف دینى در همه‌ى سطوح باید صحیح باشد.

براى مراسم دینى، اعیاد و عزادارى‌ها برنامه‌ریزىِ هوشمندانه بشود. بعضى از برنامه‌هایى که اجرا مى‌شود، کاملاً ناهوشمندانه است. راجع به حضرت جواد چه صحبتى در تلویزیون یا رادیو مى‌کنید؟ راجع به امام جواد، امام هادى، امام عسکرى، امام رضا و دیگر ائمه مطالب خیلى خوبى نوشته شده است. بنده که عمرم را در این زمینه‌ها گذرانده‌ام، وقتى به این مطالب نگاه مى‌کنم، استفاده مى‌کنم و لذت مى‌برم؛ چرا از اینها استفاده نمى‌شود؟ نوشته‌هاى خوب، تحقیقات خوب و مطالب شیوا و ایمان‌آور در این زمینه‌ها فراوان است. گاهى انسان برنامه‌یى را مى‌بیند که شخصى با شدّ و مدّ و در قالب یک قطعه‌ى ادبى، فرضاً راجع به امام موسى‌بن‌جعفر حرف مى‌زند که هیچ معنا ندارد. این‌گونه برنامه‌ها نه ایمان کسى را زیاد مى‌کند، نه لذتى دارد و نه در آن، هنر نویسندگى - به معناى حقیقى کلمه - به‌کار رفته. چرا ما این برنامه‌ها را پخش مى‌کنیم؟

یک نفر با صداى نرم و ملایم و معصومانه - شماها متخصص این کارها هستید؛ هر صدایى براى هر برنامه‌یى مناسب نیست - به‌جاى صداى آن‌طورى، چند فضیلت ِ با سند درست و منطقى از امام موسى‌بن‌جعفر نقل کند و زندگى آن حضرت را شرح دهد؛ انسان گوش مى‌کند، لذت مى‌برد؛ معرفت و محبتش زیاد و دلش از شنیدن مناقب این بزرگواران روشن مى‌شود. اگر برنامه‌هاى دینى خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثى نیست؛ نتیجه‌ى بد دارد؛ مثل داستان آن مؤذن بد صدا.

مولوى مى‌گوید: دختر یک مرد مسیحى بشدت عاشق اسلام و دلباخته‌ى معارف اسلامى شد و اسلام آورد. این مرد مسیحى خیلى ناراحت بود. در آن شهر، یک عده مسیحى بودند و یک عده مسلمان. آن شهر، هم مسجد داشت و هم کلیسا. یک روز این مسیحى پیش مؤذن آمد و بعد از این‌که خیلى به او احترام گذاشت، پول و هدیه هم به او داد و گفت از شما خیلى متشکرم. مؤذن تعجب کرد که او از چه تشکر مى‌کند. مرد مسیحى گفت تو من را نجات دادى؛ چون دختر من عاشق و علاقه‌مند به اسلام شده بود؛ اما یک روز وقتى صداى اذان تو را شنید، از اسلام زده شد و گفت اسلامِ این مؤذن را نمى‌خواهم!

ما اگر بد اذان بگوییم، عشاق اسلام را از اسلام مى‌رمانیم. ما باید خوب و خوش‌صدا اذان بگوییم. اذان ما همین معارفى است که مى‌گوییم؛ همین صدا و سیماى ماست.

در این سخنرانی که بخش‌های کوتاهی از آن انتخاب شده، نکات جالب توجه دیگری از زبان رهبر معظم انقلاب نقل شده است که متن کامل آن پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری آمده است.

کد خبر 172188
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز