3این در حالی است که نگرانی طرف مقابل از شکست مذاکرات سبب شد تا دور سوم مذاکرات با هدف جلب رضایت طرف ایرانی از سوی 1+5 درخواست شود که به اواخر خرداد در مسکو موکول شد. در ارتباط با نتایج مذاکرات بغداد و نشست آتی مسکو با حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت امورخارجه گفتوگو کردیم.
- ارزیابیتان از مذاکرات اخیر ایران و 1+5 چیست؟
مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با 1+5 که بهنظر من باید آن را مذاکرات ایران با 2+5 نامید، با گذشته تفاوت محسوسی داشته است. علت اینکه گفتم 2+5 این است که خانم وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکا و معاون امور سیاسی وزارت خارجه این کشور بلافاصله پس از مذاکرات به فلسطین اشغالی رفت. این نشان میدهد که روح رژیم صهیونیستی بر اعضای 1+5 در مذاکرات مستولی بوده است. گروه 1+5 در این مذاکرات خودشان را ملزم میدانستند که سیاستهایشان اگر نگوییم هماهنگ ولی متفاوت با رژیم صهیونیستی نباشد. خانم شرمن به فلسطین اشغالی رفت و بر تعهد آمریکا به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی تأکید کرد. این سفر باسرعت بالایی که داشت نشان داد که برخی از کشورهای غربی ازجمله آمریکا منافع رژیم صهیونیستی را چهبسا اولی بر سیاستهای خودشان بدانند. در مورد فرانسه بهعنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و حاضر در مذاکرات با ایران نیز باید گفت به ریاستجمهوری رسیدن آقای اولاند در این کشور یک تغییر دولبه است؛ فاصله سوسیالیستها در فرانسه با آمریکا نسبت به جناح رقیب بیشتر است ولی بهلحاظ سنتی همیشه سوسیالیستها به رژیم صهیونیستی نزدیکتر بودهاند. دوستی سوسیالیستهای فرانسه با رژیم صهیونیستی از گذشته بوده و الان نیز وجود دارد همچنان که وزیر خارجه و برخی چهرههای دیگر دولت کنونی این کشور یا یهودی هستند یا یهودیزاده. برهمین اساس است که معتقدم نباید چندان به تغییرات سیاسی در فرانسه خوشبین بود؛ باید دید که آیا آقای اولاند میتواند مستقل تصمیم بگیرد یا نه. اینها تفاوتهای محسوس در گروه مذاکرهکننده نسبت به دور قبلی مذاکرات یعنی استانبول یک بودند.
- فضای عمومی کشور ما در پس هر مذاکرهای عموما بهدنبال یکسری نتایج مشخص که در قالب چند بند مکتوب میشود میگردد. براین اساس آیا درست است بگوییم مذاکرات بینتیجه بوده است؟
خیر. اتفاقی که در این دوره از مذاکرات افتاد و من بهعنوان یک شهروند ایرانی آن را مثبت میدانم این است که طرف مذاکرهکننده ایرانی توانست علاوه بر مسئله هستهای به برخی موضوعات منطقهای ازجمله بحرین نیز اشاره کند و این یک نکته قابل توجه محسوب میشود. من تصور نمیکردم چیزی بیشتر از آنچه الان به دست آمده حاصل شود. قبلا هم در یادداشتهایم گفته بودم که ما نباید در مورد استانبول دچار خوش بینی بیشازحد شویم، چون درطرف مقابل ما 6 کشور به نیابت از اسرائیل دارند مذاکره میکنند. ازسوی دیگر خود این کشورها نیز یک شکل فکر نمیکنند. نکته بسیار مهم در این دوره از مذاکرات این بود که آمریکا و سایر کشورهای غربی حق غنیسازی ما را پذیرفتند. آنها قبلا هیچوقت بهاینصراحت موضوع غنیسازی را نپذیرفته بودند. مشکل آنها در حال حاضر روی غنیسازی 20درصد است. در دورههای قبلی مذاکرات، غربیها خواستههایی داشتند که درازای آن حاضر نبودند چیزی بدهند یا حداقل متناسب با خواستهها چیزی بدهند. آنها چند موضوع درزمینه هستهای میخواستند ولی درطرف مقابل اعلام میکردند که تحریمها به قوت خودش باقی است. بهنظر میرسد آن چیزی که در بغداد به دست آمد، یعنی دور بعدی مذاکرات خود به تنهایی یک قدم به جلو است. من فکر میکنم تیمهای طرفین یعنی همکاران آقای جلیلی و خانم اشتون تا آنموقع بهگونهای مواضع را به هم نزدیک میکنند که بشود از مذاکرات به نکاتی رسید که برای هردو طرف راضیکننده باشد.
- برخی معتقدند گزارش اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی موج جدیدی از فضاسازی علیه ایران را ایجاد کرده است و این میتواند بر مذاکرات مسکو اثر بگذارد. آیا چنین برداشتی درست است؟
من چنین برداشتی ندارم که یک فضای جدید در موضوع هستهای ایجاد شده است. آنچه مشخص است چنین گزارشهایی قبلا هم داده شده است. تبلیغات و فضاسازی علیه برنامه هسته ایران هم بیسابقه نبوده است. تحریمها علیه ایران نیز وجود داشته است. برداشت من این است که 1+5 بهدنبال این است که هم دامنه تحریمهایی را که از قبل اعمال کرده گسترش دهد و هم اثربخشی آنها را افزایش دهد. در این فضا- اگرچه نمیتوان این را با قاطعیت گفت ولی بهنظر میرسد- آژانس هم بخشی از این سناریو است. بهطور کلی باید گفت از زمانی که آمانو بهجای محمد البرادعی مدیرکل آژانس شده است، تا حدی لایههای زیرین گزارشهای پادمانی به مواضع 1+5 در مقابل برنامه هستهای ایران نزدیکتر شده است. یعنی وی بیشتر از سلف خود گزارشهای منفیتر در مورد اجرای توافق پادمانی ارائه کرده و در مورد گزارش حاضر نیز این نکته صادق است.
- برخورد کشورهای غربی بهگونهای بوده که گویا هیچ چارچوب مشخصی برای پاسخهایی که ایران باید به آنها بدهد وجود ندارد و سؤالات به نوعی (باز) محسوب میشوند.
نکته بسیار مهم این است که ما در مذاکرات هستهای 3موضوع حق، تکلیف و مسئولیت داریم. اینسه موضوع باید با هم دیده شوند. ما و غرب حقوق، تکالیف و مسئولیتهای خاص خودمان را داریم. گروه 1+5 تاکنون اصرار داشته که حق جامعه این است که نگرانیها درباره فعالیت هستهای ایران برطرف شود ولی نمیخواهد مسئولانه برخورد کند و تکلیف خودش را انجام دهد. تکلیف قدرتهای غربی چیست؟ این است که اجازه دهند طبق انپیتی همه کشورها به انرژی صلحآمیز هستهای دست پیدا کنند. ایران همواره در قبال تکالیفش مسئولانه برخورد کرده است؛ به بازرسان آژانس اجازه بازرسی داده و طبق انپیتی عمل کرده است. همین حضور آقای آمانو در تهران حکایت از پیشرفت همکاری جمهوری اسلامی با آژانس دارد. یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مواضع بسیاری منفیتری نسبت به البرادعی، دبیر سابق آژانس علیه ایران داشته و بر همین اساس انتظار نمیرفت وی به این سرعت به ایران سفر کند. من فکر میکنم اگر طرف غربی این منطق را برای طرفین بپذیرد که حق، مسئولیت و تکلیف را با هم ببیند، مشکل حل میشود.
- برخی معتقدند دولتهای ایران و آمریکا ترجیح میدهند مذاکرات نتیجهبخش را به بعد از انتخابات ریاستجمهوری خود موکول کنند.
انتخابات ریاستجمهوری ایران خیلی بر این مسئله تأثیر نمیگذارد، چون موضوع هستهای فراتر از اراده دولتهاست. مسئله هستهای مکانیسم خاص خودش را دارد؛ اجماع ملی میخواهد و به مصوبات شورایعالی امنیت ملی نیاز دارد که این مصوبات نیز باید به تأیید مقام معظم رهبری برسند. از سوی دیگر همچنان یکسال دیگر تا پایان دولت دهم وقت باقی است. به همین دلیل انتخابات ایران خیلی نمیتواند در بحث هستهای تأثیر بگذارد.
- این سؤال را از این حیث پرسیدم که شاید 2 دولت نخواهند برچسب کوتاهی برسر موضوع هستهای برایشان ثبت شود.
نه. موضوع هستهای مثل رابطه با آمریکا از سیاستهای کلان و اجماعی نظام است و تغییر دولتها تأثیر تعیینکننده در آن ندارد. ولی انتخابات پیش روی آمریکا برمواضع نماینده این کشور در مذاکرات هستهای اثرگذار است. این انتخابات در ماه نوامبر صورت میگیرد و طبیعی است که هیأت حاکمه آمریکا به ملاحظات اسرائیل توجه زیادی کنند. رفتن خانم شرمن نماینده آمریکا در گروه 1+5 به رژیم جعلی اسرائیل بیجهت نیست چراکه لابی صهیونیستها در آمریکا قوی است.
- نتیجه مذاکرات در مسکو را چگونه پیشبینی میکنید؟
من تصور میکنم طرفین مذاکره به حلوفصل پرونده هستهای ایران در چارچوب طرح گامبهگام روسیه نزدیک شوند و این جدای از مسئله غنیسازی 20درصد در ایران است. آنچه در بغداد مورد مذاکره قرار گرفت پیشنهاداتی درباره موضوع غنیسازی 20درصد بود که از سوی غرب مطرح شد. ایران نیز دیدگاه خود را در این زمینه مطرح و اعلام کرده است هرگونه همکاری در این زمینهها مبتنی بر این است که ما بر حق غنیسازی اورانیوم در مورد اعضای انپیتی قائل باشیم. براین اساس با توجه به بدقولی گروه 1+5 در طرح مبادله سوخت با میانجیگری برزیل و سوابقی که از روسیه در راهاندازی نیروگاه بوشهر سراغ داریم، بعید بهنظر میرسد بحث واگذاری غنیسازی 20درصد به یک کشور دیگر مطرح شود.
- رفع تحریمها در ازای پیشرفت در پرونده هستهای چقدر از سوی غرب نزدیک به واقعیت است؟
اگر غربیها همچنان که تا الان نشان دادهاند بخواهند عمل کنند، واقعبینانه باید گفت رفع تحریمها قدری مشکل است. غربیها به استدلال ما کاری ندارند. آنها موضوع را سیاسی کردهاند. ایران به پرونده هستهای بهعنوان یک موضوع فنی و حقوقی نگاه میکند درحالیکه طرف مقابل اصلا چنین نگاهی ندارد. وقتی طرف مقابل ما موضوع را سیاسی میبیند دیگر توجهی به انپیتی ندارد. اگر بحث سلاح هستهای است که رهبر ما فتوا دادهاند تولید آن حرام است، ضمن اینکه اگر برای ما بد است برای رژیم صهیونیستی نیز باید بد باشد. غرب به این نقاط که میرسد موضوع را عوض میکند. این سیاسینگری در سایر مسائل همچون حقوق بشر در ایران نیز وجود دارد. براین اساس نمیتوان مطمئن بود حتی اگر پرونده هستهای حل شود، تحریمها بهسرعت از بین برود.
- با این وصف مذاکرات باید تا بینهایت ادامه یابد؟
نه. این مذاکرات الی الابد نیست. ما تاکنون توانستهایم حقوق خودمان را به طرف مقابل تحمیل کنیم. غرب غنیسازی اورانیوم تا 5درصد را برای ایران پذیرفته است. یادمان نرود ما تا الان هرچه که بهدست آوردهایم براساس مقاومت، پایداری و تلاش مسئولین و البته تدبیر مقام معظم رهبری بوده است.