فارس نوشت: سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا به تشریح نقش مقام معظم رهبری در دفاع مقدس و ابعاد رهبری ایشان پرداخت و با اشاره به شرایط سیاسی پس از رحلت حضرت امام (ره) گفت: از نظر سیاسی دشمنان ما میگفتند که ردای ولایتفقیه فقط برای قامت حضرت امام دوخته شده است و پس از ایشان، دیگر کسی نمیتواند این ردا را به تن و انقلاب را رهبری کند. انتظارشان این بود که اوضاع ایران به هم بریزد.
صفوی ادامه داد: در داخل کشور، عدهای نقشه کشیده بودند که پس از امام، شورای رهبری کشور را اداره کند و بحث شورای رهبری در خبرگانی که پس از رحلت امام تشکیل شد تا ظهر ادامه داشت. من این را از قول کسی که خودش در خبرگان بود نقل میکنم. بعد از ظهر که رأیگیری کردند، شورای رهبری رأی نیاورد، آنگاه مطرح شد که پس چه کسی رهبر باشد؟ از اطراف مجلس گفتند: «آقای خامنهای! آقای خامنهای!» ایشان از جا بلند میشوند و در حالی که عبایشان داشت از روی شانههایشان میافتاد، پشت تریبون آمدند و گفتند: «صبر کنید! صبر کنید! خود من موافق نیستم». تلویزیون پارسال یک قسمتی از این جلسه را گذاشت. دیگران گفتند: «شما بفرمایید بنشینید، رأی میگیریم» و حضرت آقا با اکثریت قاطع آرا به رهبری انقلاب اسلامی انتخاب شدند.
وی افزود: من اعتقادم را عرض میکنم. همان طور که ورود حضرت امام به کشور و پیروزی انقلاب اسلامی را بجز عنایات خداوند متعال و توجهات حضرت بقیةالله اعظم «ارواحنا له الفداء» نمیدانستم و نمیدانم، این انتخاب را هم جزو عنایات خداوند و توجهات حضرت (ع) میدانم. این اعتقاد عمیق قلبی من است. به هر حال خداوند متعال به قلب عزیزان خبرگان رهبری انداخت که حضرت آقا را انتخاب کنند و الان که 23 سال از رهبری ایشان میگذرد، واقعاً باید به آن عزیزانی که در خبرگان بودند و در میان آنها، به روح مطهر حضرت آیتالله مشکینی و خبرگانی که به رحمت خدا رفتند، سلام ودرود بفرستیم، چون واقعاً یک انتخاب شایسته و الهی و همراه با هوشمندی بود و آرامش زیادی برای تمام مردم ایران به ارمغان آورد. آقا هشت سال رئیسجمهور بودند و مردم، ایشان را از نزدیک میشناختند و انتخاب ایشان، مایه تسلی و آرامش مردم شد و مسلمانان سایر کشورها هم امیدوار شدند.
صفوی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در تصویب طرح شکست حصر آبادان گفت: حضرت آقا از اوایل شروع جنگ تا قبل از ریاست جمهوری، در جبههها حضور مستمر داشتند. در دوران جنگ، در شورای عالی دفاع نیز خدمت ایشان می رسیدیم. اوایل سال 60 بود و من با مسئولیت فرماندهی عملیات سپاه در جنوب، اولین طرح شکستن حصر آبادان را به شورای عالی دفاع که در دزفول و با حضور بنیصدر تشکیل شده بود، بردم. بنیصدر با طرح شکستن حصر آبادان مخالفت میکرد. حضرت آقا از ما شناخت داشتند و با اصرار ایشان آن طرح تصویب شد و آقا با بنیصدر که رئیسجمهور و فرمانده کل قوا بود، برای تصویب این طرح -شکستن حصر آبادان- برخورد بسیار قویی کردند.
وی ادامه داد: در آن جلسه بنیصدر پشت سر هم ایراد میگرفت، از جمله این که میگفت این فقط طرح سپاه است و باید ارتش هم در این عملیات شرکت داشته باشد. آخر سر هم بنا شد با هماهنگی لشکر 77 این عملیات صورت بگیرد. من در آن زمان فرمانده عملیات جنوب بودم و سردار رشید جانشین من، شهید حسن باقری معاون اطلاعاتی و سردار سید محمد حجازی که الان در ستاد کل هستند، مسئول اعزام نیرو بودند و با کمک آنها، ستاد عملیات جنوب را سامان داده بودیم. به هر حال با همکاری لشکر 77 و در 5 مهر سال 60، پس از فرار بنیصدر، طرح شکستن حصر آبادان اجرا شد.
مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا یکی از جریانهای اوایل جنگ را سازش با آمریکا عنوان کرد و گفت: در اوایل جنگ در جلسات شورای عالی دفاع دو تا خط وجود داشت. یک خط سیاسی بود که معتقد بود ما باید با امریکاییها سازش و این جنگ را از طریق سازش متوقف کنیم. یک خط هم خط مقاومت و در واقع خط امام بود که نظری خلاف گروه اول داشت. در جلسات شورای عالی دفاع آن زمان، حضرت آقا، شهید رجایی، نخستوزیر وقت، شهید چمران این خط را دنبال میکردند که بعد از فرار بنیصدر، غلبه پیدا کرد. بعد از بنیصدر، آقای رجایی رئیسجمهور شدند که چند وقتی بیشتر طول نکشید.
صفوی با تشریح فرازهایی از حضور مقام معظم رهبری در جنگ تحمیلی ادامه داد: حضور حضرت آقا در جبههها برای پاسدارها و بسیجیها امیدآفرین و روحیهآفرین و تالی حضور امام در جبههها بود. همچنین حضور آقا در مقاطع مهم و سرنوشتساز، تعیینکننده بود. عراقیها یک بار سوسنگرد را تصرف کردند و فرماندار عراقی هم برای آنجا گذاشتند و بعد سوسنگرد آزاد شد. دفعه دوم که آنجا را محاصره کردند، قرار بود تعداد زیادی پاسدار و بسیجی، با تدبیر حضرت آقا به همراه نیروهای ستاد جنگهای نامنظم و یک تیپ از ارتش وارد عملیات شوند، ولی بنیصدر نمیگذاشت. آقا ارتباطی با حضرت امام و آسید احمد آقا برقرار کردند و امام دستور ورود ارتش را به این عملیات دادند. اگر اصرار آقا و نامه ایشان به فرمانده لشکر 92-سرهنگ قاسمی- نبود و آن تیپ بالاخره وارد عملیات نمی شد، محاصره سوسنگرد شکسته نمیشد.
صفوی تدابیر و فرامین مقام معظم رهبری، را از مقاطع سرنوشت ساز جنگ دانست و افزود: تدابیر و فرامین حضرت آقا در دو مقطع شکستن حصر آبادان و شکستن محاصره سوسنگرد، از مقاطع سرنوشتساز جنگ است که حضور ایشان و تصمیمگیری و دخالت بموقع و قاطعانهشان سرنوشت جنگ را تغییر داد. پاسدارها، بسیجیها و ارتشیها به حضرت آقا ارادت قلبی داشتند، منتها بنیصدر نمیگذاشت، چون فرمانده کل قوا بود و مسئولیت اجرایی داشت. آن هم اوایل جنگ که یک نوع روحیه یأس در شورای عالی دفاع حاکم بود و برخی میگفتند مهمات نداریم، سلاح نداریم. آقا میفرمودند شاه این همه سلاح و مهمات خریداری کرده. بروید و توی انبارها را بگردید. در آن ایام، روحیهها، روحیه ناامیدی بود، اما حضرت آقا در شورای عالی دفاع به همه روحیه میدادند. در مسائل سیاسی هم همین طور بودند.
وی ادامه داد: بنیصدر آدم بداخلاق و مغروری بود و شئونات را رعایت نمیکرد، ولی حضرت آقا با صبوری و بردباری و منطق محکم، رفتار او را تحمل میکردند. فکر میکنم ماههای دوم و سوم جنگ بود که کویتیها یک میلیارد دلار به عراق کمک کردند. در شورای عالی دفاع بحث شد که با کویت هم برخورد بشود. آقا فرمودند نباید جنگ را گسترش بدهیم، ضمن این که عراق به کویت هم نظر دارد و روزی به سراغ کویت هم خواهد رفت... هوشمندی و فهم عمیق سیاسی- نظامی ایشان را نسبت به مسائل عراق و کویت و منطقه خلیج فارس ببینید. ایشان در شورای عالی دفاع و در سال 59 چنین نظری را بیان کردند.
وی افزود: این فهم عمیق از مسائل سیاسی منطقه را نه بنیصدر داشت، نه دیگران، ولی حضرت آقا دید جامعی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی و نظامی و حضوری شجاعانه در جبههها داشتند. من در خرمشهر حضور نداشتم، اما دوستانی که بودند میگویند هر چه به آقا میگفتیم شما به خط مقدم نروید، ایشان با کلاشینکوفی که داشتند، به خط مقدم که هر آن تیر و ترکش انسان را تهدید میکرد، میرفتند و اصلاً از اینکه صدمه ببینند، ترسی نداشتند.
صفوی، حضور مقام معظم رهبری در جبهه ها را امری تعیین کننده دانست و افزود: حضور حضرت آقا در خط مقدم خرمشهر، خط مقدم جبهه سوسنگرد و جبهههای دیگر از جمله دُبّ حردان در نزدیکی اهواز امر بسیار مسلمی است. ایشان نهتنها خودشان در جبههها حضور پیدا میکردند، بلکه بعد هم که رئیسجمهور شدند، دو فرزند بزرگ ایشان، آسید مصطفی و آسید مجتبی در خط مقدم حضور داشتند. در عملیات بدر، فرزند بزرگ ایشان، آسید مصطفی را در کنار دجله دیدم. گفتم: «اگر شما در اینجا شهید بشوید، میگویند پسر رئیسجمهور را شهید کردیم». در مهران، عملیات کربلای 1، فرزند دیگر ایشان آسید مجتبی حضور داشتند. اینها مشاهدات شخصی من هستند. در حضور شجاعانه حضرت آقا در خطوط مقدم جبهه های نبرد در جنوب و غرب کشور و حداقل این دو فرزندشان را که خودم دیدهام، تردیدی نیست.
صفوی با اشاره به هماهنگی بوجود آمده میان ارتش و سپاه در جنگ تحمیلی ونقش مقام معظم رهبری در ایجاد این هماهنگی، گفت: هماهنگی ارتش و سپاه در ابتدای جنگ، یکی از برکات حضور حضرت آقا بود. ایشان فرماندهان سپاه را مثل فرزندان خود دوست داشتند. فرماندهان ارتش هم رابطه عاطفی خوبی با ایشان برقرار کرده بودند. پیوند دادن ماهیت ارتش با سپاهی که به هر حال هویتی متفاوت با ارتش داشت، کار بسیار مشکلی بود که آقا در آن بیش از همه سهم داشتند. در زمان بنیصدر، او نمیگذاشت این کار انجام شود. او به دنبال اختلاف بین سپاه و ارتش بود و سپاه را هم تجهیز نمیکرد یعنی به ما سلاح و مهمات نمیداد. اولین پارتیهای آر.پی.جی که وارد شد، با دخالت حضرت آقا نصفش را به سپاه و نصف دیگرش را به ارتش دادند.
وی افزود: با حذف بنیصدر و پس از شهادت شهید رجایی که آقا رئیسجمهور شدند، با دخالت حضرت آقا و البته آمدن فرماندهانی مثل صیاد شیرازی و محوریت آقا و نقش پررنگ حضرت امام، نزدیکی فرماندهان سپاه و ارتش به همدیگر ممکن شد که بسیار مؤثر بود. با شروع رهبری حضرت آقا، در نیروهای مسلح تحول بزرگی ایجاد شد.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به طرح ادغام ارتش و سپاه در اواخرعمر حضرت امام (ره) و نقش رهبری مقام معظم رهبری در جلوگیری از این طرح، گفت: اواخر عمر شریف حضرت امام، یک خط سیاسی به دنبال ادغام ارتش و سپاه بود. در رأس این خط سیاسی، آقای هاشمی رفسنجانی بود که بعد از ادغام جهاد کشاورزی و وزارت کشاورزی، نیروهای انتظامی، ژاندارمری و شهربانی و کمیته به دنبال ادغام ارتش و سپاه بودند که خطر بسیار بزرگی بود و همه ما بشدت مخالف بودیم. البته در سپاه بعضی از فرماندهان موافق بودند، ولی من جزو مخالفان بودم و میگفتم این، هم به ضرر سپاه است، هم به ضرر ارتش و هم به ضرر انقلاب.
وی افزود: بهمحض اینکه حضرت آقا رهبر شدند، آن موضوع را که کار میدانی آن به عهده آقای عبدالله نوری بود، تعطیل کردند و فرمودند من اعتقاد به این کار ندارم. ارتش و سپاه دو بازوی انقلاب هستند و باید به همین شکل هم باقی بمانند. این یک تصمیم استراتژیک و راهبردی، هم برای سپاه و هم برای ارتش بود و تصمیم دوم تفکیک مأموریتها بود، یعنی تفکیک مأموریتهای نیروی زمینی ارتش از نیروی زمینی سپاه، نیروی دریایی ارتش از نیروی دریایی سپاه و نیروی هوایی ارتش از نیروی هوایی سپاه. حضرت آقا این کار را به ستاد کل واگذار کردند. تفکیک مأموریتهای قوای مسلح، جزو تدابیر حضرت آقا و از تصمیمات بسیار کلان نظام است.
صفوی در ادامه برخی خطرات و مشکلات ادغام ارتش و سپاه را تشریح کرد و گفت: حالا که 20 سال از این تجربه گذشته و نتیجه ادغامها معلوم شده، مخصوصاً با نتایج بد برخی از این ادغامها، معلوم میشود چه خطری از سر کشور گذشته و بر سر جهادسازندگی که آثاری از آن نمانده. جهادیها خیلی به انقلاب و دفاع مقدس خدمت کردند. آنها بیش از 500 هزار نیرو به جبهه آوردند و بالای سه چهار هزار شهید دادند ، ولی الان همه نیروهای جهاد پراکنده شدند. اساساً جهاد سازندگی را آن هم با آن توان میدانی قوی از بین بردند.
صفوی در خصوص تسلط و اشراف مقام معظم رهبری، به مسائل سیاسی و نظامی گفت: اطلاعات و تسلط ایشان در این حوزه هم نه در تنها در میان روحانیان و مراجع بلکه در میان رهبران جهان هم بینظیر است. من حضرت آقا را یک رهبر جامع، شجاع، مدیر، مدبّر، عادل و یک فقیه عارف میشناسم. در میان رهبران سیاسی 192 کشور، به اعتقاد من، ایشان آگاهترین رهبری هستند که شأن فرماندهی کل قوا را دارند و نیروهای مسلح را چه در بعد هوایی، چه دریایی و چه زمینی میشناسند و به استراتژیها و تاکتیکهای نظامی در سطوح مختلف آگاهی دارند. ما چنین رهبری نداریم که در مسائل مختلف صاحبنظر باشد و این قدر هم، نه فقط نسبت به ملت ایران که نسبت به ملتهای اسلامی و بلکه بشریت، محبت و عاطفه انسانی داشته باشند. ایشان در باب سلاحهای اتمی و سلاحهای شیمیایی فتاوی درخشانی دارند و اینها را حرام اعلام کردهاند. بایستی خدا را سپاس بگوییم که بعد از حضرت امام، با عنایات حضرت مهدی«عج»، خبرگان رهبری چنین فردی را برای ملت ایران انتخاب کردند و این جز عنایات خداوند و عنایات حضرت مهدی«عج» نبود. حضرت امام ده سال رهبری کردند و حضرت آقا بیست و چند سال است که این مسئولیت را به عهده دارند. ملاحظه کنید که در این مدت چه خطراتی از سر کشور ما رد شد.
وی افزود: در این 23 سال چنددولت آمدند و رفتند و مسائل زیادی بر کشور ما گذشت. مسئولیت عالی اداره کشور به عهده رهبر معظم انقلاب است که هم فرمانده کل قوا هستند و هم بر سه قوه کشور نظارت عالی دارند. حضرت آقا هم در مدیریت مسائل داخلی کشور و هم در عرصه بینالمللی با هوشمندی و درایت بسیار عمل کردند. ما مشکلات داخلی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی فراوانی داشتیم ودر منطقه نیز با مشکلات بسیاری روبهرو بودیم.
صفوی با اشاره به حمله نظامی عراق به کویت و اتخاذ تدابیر توسط مقام معظم رهبری افزود: در بحث سیاست خارجی در سال 1990 میلادی عراقیها به کویت حمله و در کمتر از 7 ساعت، کل این کشور را اشغال کردند. در سال 1991 امریکاییها و متحدان آنها و برخی از کشورهای دیگر، ارتش عراق را از کویت بیرون کردند، و این حمله را تا داخل خاک عراق ادامه دادند. حضرت آقا هم عراق را در تجاوز به کویت و هم حمله امریکا به عراق را محکوم کردند. مردم عراق قیام کردند و امریکاییها که دیدند اوضاع عراق دارد از دستشان خارج میشود و در انتفاضه عراق، بصره و الاماره وتعداد دیگری از شهرهای عراق بدست مردم آزاد شد، آمریکائیها ادامه عملیاتشان را متوقف کردند و صدام با سرکوب شدید همه شهرها را پس گرفت. رهبری داهیانه حضرت آقا در آن برهه خطیر، ایران را از درگیر شدن در جنگی تازه حفظ کرد. در آن دوران شورای عالی امنیت ملی تشکیل میشد، ولی در نهایت حضرت آقا تصمیم گرفتند که چه مواضعی اتخاذ شود.
وی ادامه داد: دو جنگ دیگر پیرامون ما، یکی حمله امریکا در سال 2001 به افغانستان و دیگر به عراق در سال 2003 بودند. استراتژی امریکاییها این بود که بعد از افغانستان و عراق به سراغ ایران بیایند. باز روی این نکته تأکید میکنم که امریکاییها قصد داشتند پس از عراق و افغانستان به ایران حمله کنند. امریکاییها میخواستند ظرف حداکثر دو سال، مسائل عراق و افغانستان را حل کنند و به اهداف استراتژیک مورد نظرشان برسند، ولی حدود 10 سال است که در افغانستان گیر کردهاند و بیش از 8 سال هم در عراق ماندند و تلفات سنگینی هم دادند. خودشان میگویند در عراق حدود 5000 کشته دادهاند و هزینه اقتصادی و نظامی بسیار بالا که نه تنها تنفر مسلمانان که تنفر مردم جهان و حتی خود مردم امریکا را برانگیخت و علیه بوش و جنگطلبان تظاهرات کردند.
صفوی تاکید کرد: امریکاییها به بهانه تولید سلاح کشتار جمعی به عراق حمله کردند. آقای بوش در استراتژی عملیاتی که اسمش را پیشدستانه گذاشت، گفت: «ما منتظر نمیمانیم کسی به ما حمله کند؛ همین قدر که احساس کنیم کسی میخواهد به ما حمله کند، به او حمله میکنیم» که البته این استراتژی شکست خورد. تشکیل خاورمیانه بزرگی که خانم کاندولیزا رایس وعدهاش را داده بود، این روزها دیگر بر زبان هیچ یک از امریکاییها نمیآید. هم استراتژی جنگ پیشدستانه و هم طرح خاورمیانه بزرگ شکست خورد و به لطف خداوند متعال، هم اکنون خاورمیانه اسلامی شکل گرفته است. این بیداری اسلامی، نشاندهنده تشکیل خاورمیانه اسلامی است.
صفوی در بخش دیگری از سخنان خود، مدیریت و مواضع سیاسی مقام معظم رهبری را شگفت آور دانست و به تشریح برخی از این مواضع پرداخت و گفت: در جریان افغانستان و عراق، در آن برهه، رهبر معظم انقلاب واقعاً مواضع عالمانه، حکیمانه و مقتدرانهای اتخاذ فرمودند. امریکاییها قدرت شیطانی و قدرت بزرگ نظامی وسیاسی هستند و میتوانند آسیب بزنند، کما این که در بلایی که سر عراق آوردند، فقط سه میلیون از مردم عراق آواره و نزدیک به یک میلیون نفرشان کشته و زخمی شدند. آنها تمام زیرساختهای عراق را نابود کردهاند. رهبری حضرت آقا در این که ایران در این جنگ افغانستان وعراق مصون ماند و آسیبی ندید، شگفتآور است و مدیریت و خردمندی و حکمت بالایی میطلبید تا خطر از ایران دفع شود.
وی تصریح کرد: مدیریت و مواضع سیاسی حضرت آقا، در نحوه اداره دولتمردان ما و در جنگ 33 روزه حزبالله لبنان و جنگ 22 روزه غزه نیز بینظیر است. به نظر من صهیونیستها آمده بودند که حداقل تا رودخانه لیتانی پیشروی کنند و پشت رودخانه بمانند و حزبالله را نابود کنند. در جنگ 33 روزه، مواضع جمهوری اسلامی و مواضع حضرت آقا و آنچه که حزبالله لبنان با فداکاری و شهادتطلبی به دست آورد، باعث شد تا رژیم غاصب و اشغالگر قدس، برای اولین بار در طول تاریخ ننگین خود، طعم شکست را بچشد، آن هم از گروهی که نظامی رسمی نیستند و لباس شخصی میپوشند، گروهی که به نام خدا و به نام امام حسین«ع» و تحت تأثیر انقلاب اسلامی و حمایت ایران، در طی 33 روز، طعم شکست را به صهیونیستها چشاندند و امید را در دل همه مسلمانان، از جمله مسلمانان مصر و همه اعراب منطقه زنده کردند.
وی اضافه کرد: همچنین در طول جنگ 22 روزه غزه، حضرت آقا دو بار موضع گرفتند و بیانیه دادند، درحالی که مصریها و سعودیها سکوت کردند و حتی به صهیونیستها گفتند تمام نیروهای حماس را در غزه از بین ببرید، چون اینها از سوی ایران حمایت میشوند. آنها با سکوت خود، از کشتار مردم اهل سنت غزه حمایت کردند. اینها که دیگر شیعه نبودند، ولی تنها ایران و رهبری ایران بود که در طی 22 روز از مردم غزه، از حماس و از جهاد اسلامی دفاع کردند.
وی افزود: خداوند متعال رهبری حکیم، شجاع و مدبر را نه تنها برای ایران اسلامی که برای مسلمین جهان عنایت فرموده است. اگر خصوصیات رهبران 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی و 192 کشور مستقلی که در کل جهان داریم، مطالعه کنیم و ببینیم کشورشان را چگونه اداره میکنند، حوزه نفوذ منطقهای و جهانی آنها چقدر است و دیگر مردم جهان را چقدر تحت تأثیر قرار میدهند، خواهیم دید که بعد از حضرت امام، خصوصیاتی که رهبر عزیزمان دارند را در هیچ یک از رهبران دنیا نمیتوان مشاهده کرد و این نیست جز عنایات خداوند متعال.
صفوی خاطرنشان کرد: انصافاً مردم ما هم به آقا عشق میورزند و محبت آقا در دل مردم ما ریشهدار و عمیق است. در همین انتخاباتی که برای مجلس شورای اسلامی نهم انجام شد، به اعتقاد من مردم هوشمند ما به عشق رهبری آمدند. هیچ کس تصورش را هم نمیکرد بیش از 64% مردم در انتخابات شرکت کنند. البته عربدهکشیهای دشمنان هم مردم ما را منسجمتر کرد و تحت لوای رهبری و ولایت، انتخابات بسیار باشکوهی برگزار شد.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در خصوص تهدیدات دشمن و میزان آمادگی جمهوری اسلامی در قبال آن گفت: از نظر تحلیل نظامی، احتمال اینکه یک جنگ کامل نظامی، چه از سوی امریکاییها چه از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران در آینده نزدیک رخ بدهد، ضعیف است ولی نیروهای مسلح ما همواره باید آماده باشند و خودشان را تقویت کنند و آمادگیهای هجومی و دفاعی خود را بالا ببرند، چون از آینده اطلاع قطعی نداریم و باید هر آن منتظر یک حادثه غیرمنتظره باشیم.
وی ادامه داد: همین قدر بگویم که شرایط سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی و شرایط سیاسی داخل امریکا و همچنین شرایط اقتصادی و نظامی این دو کشور به صورتی نیست که بخواهند جنگ جدیدی را در منطقه شروع کنند. البته شاید بتوانند شروع کنند، ولی ختمش در کنترل آنها نخواهد بود و دست ایران است. آمریکائیها در آبانماه انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارند و آقای اوباما میخواهد دوباره انتخاب شود، بنابراین نمیخواهد جنگ جدیدی راه بیندازد، چون مردم امریکا و کنگره حمایت نمیکنند. حتی نظامیهای امریکا رسماً اعلام کردهاند که وارد جنگ با ایران نمیشوند.
وی افزود: در مورد رژیم صهیونیستی، کابینه نتانیاهو یک کابینه شکننده است. او با حزب "اسرائیل بیتنا" به رهبری لیبرمن ـ وزیر فعلی امور خارجه که یک یهودی روسیالاصل است و مواضع بسیار تندی هم دارد- کابینه ائتلافی تشکیل داده است. اینها اگر بخواهند هر حرکت نظامیی علیه ایران بکنند، ممکن است قسمتی از ائتلاف از کابینه خارج شود. شرایط داخلی صهیونیستها به صورتی است که اگر بخواهند جنگی علیه ایران راه بیندازند ممکن است در همان یکی دو هفته اول، یهودیان آنجا که بسیار آسیبپذیرند، یک میلیون نفرشان از اسرائیل فرار کنند.
صفوی با اشاره به آسیب پذیری صهیونیستها، گفت: من دست کم برای آینده نزدیک جنگ بزرگی را پیشبینی نمیکنم چرا که صهیونیستها بسیار آسیبپذیرند. قبلاً حزبالله و حماس در مقابلش صف کشیده بودند، اما الان 75 میلیون نفر مردم مصر هم اضافه شدهاند و خط لوله گاز را هم بستهاند. مردم مصر مثل ایران ضدصهیونیستها هستند و خطر بزرگی بیخ گوش اسرائیل محسوب میشوند. درست است که هنوز انقلاب مردم مصر به نتیجه نرسیده، ولی با حضور حزبالله و حضور حماس، صهیونیستها دوام خود را در خطر میبینند و لذا بعید است که حماقت کنند و یک حرکت نظامی بزرگی را علیه ایران سامان دهند.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر هم ارتش و هم سپاه برای هر خطری طرحهای موثری دارند و خود را برای مواجهه با هر خطری آماده کردهاند. ملت ما هم یک ملت شجاع و از صهیونیستها متنفر است. هر کسی که مسلمان باشد، ضد این رژیم جعلی خونخوار کودککش است. تحلیل و تصور ما این است که ما امسال خطر بزرگ نظامی نداریم، اما باز تأکید میکنم که نیروهای مسلح ما بایستی طبق وظایفشان آماده مقابله با هر خطر نظامی باشند. نیروهای مسلح باید مقتدر، آماده و با اشراف اطلاعاتی بالا باشند و عِدّه و عُدّه خود را همواره آماده نگه دارند. این وظیفه ماست.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با تبیین استراتژی دفاعی و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در قبال تهدیدات، گفت: ما هوشمندانه در مقابل هر عملیات نظامی و تهدید آنها، متناسب با هر آسیبی که به ما بزنند، به آنها آسیب خواهیم زد، ولی هوشمندانه عمل خواهیم کرد. یعنی در همان سطحی که آسیب بزنند، به آنها ضربه میزنیم. ما دسترسی مستقیم به سرزمین امریکا نداریم، ولی امریکاییها در منطقه پایگاهها و منافع متعدد دارند. امریکاییها بیش از 20 پایگاه و بیش از 100 هزار نیروی نظامی در منطقه دارند که تمام آنها در معرض خطر ایران هستند. امریکاییها هم این را خیلی خوب میدانند. همین الان بیش از 60 ناو امریکایی در خلیج فارس و دریای عمان است؛ همه این ناوها آسیبپذیرند. سیاسیون و نظامیهای خودشان هم این را خوب میدانند. همه پایگاههایشان در تیررس موشکهای ایران قرار دارند. به هر جهت نیروهای نظامی امریکا در منطقه، بسیار آسیبپذیر هستند.
صفوی درتشریح عمق و عقبه استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی ایران، گفت: حزب الله لبنان میتواند با خمپاره 60 اسرائیل را بزند و الان چندین هزار موشک در اختیار دارد. اگر اسرائیلیها بخواهند آسیبی به ما بزنند، به احتمال قوی حزب الله علیه آنها عملیات خواهد کرد. من آقای سید حسن نصرالله را سرباز رهبر معظم انقلاب میشناسم. از سمت ایران هم محدودیتی نداریم و موشکهای دوربرد ما میتوانند بخوبی مقابله کنند. هیچ نقطهای از رژیم صهیونیستی نیست که در تیررس موشکهای ما نباشد.
وی ادامه داد: البته باید توجه داشت که دشمنان میخواهند وضعیت ایران را یک وضعیت نامطمئن و وضعیت کشوری که به سمت جنگ پیش میرود و در آن عدم ثبات وجود دارد، جلوه بدهند. در صورتی که ایران یک کشور باثبات و قدرتمند است. ما یک کشور امن هستیم.
صفوی القاء عدم ثبات سیاسی و اقتصادی در کشور راتلاش دشمنان دانست و اضافه کرد: آنها میخواهند در ایران عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و حالت نامطمئنی باشد تا مانع از سرمایهگذاریهای خارجی در ایران بشوند و میگویند ایران دارد در این تحریمها از بین میرود، ولی ما به لطف خداوند متعال قادریم هم کشورمان را اداره کنیم، هم در مقابل تهدیدات خارجی ایستادگی کنیم .اساساً این تفکر که ایران در معرض هجوم نظامی است، چیزی است که آنها میخواهند و دائماً میگویند همین فردا پس فردا، در حالی که ما میدانیم نه امریکاییها نه صهیونیستها تصور حمله نظامی به ایران را هم نمیکنند، چون میدانند ایران، به هر گونه عملیاتی با قدرت پاسخ خواهد داد. البته انسجام سیاسی داخل کشور و حل مشکلات اقتصادی مردم و حمایت مردم از نظام مهمترین عامل بازدارندگی است.
صفوی درتشریح مسائل بین الملی و وضعیت منطقه، خصوصا تلاش برخی کشورها در برخورد با سوریه گفت: از نظر من امریکاییها، اسرائیلیها، برخی از کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای خلیج فارس بهطور خاص قطر و عربستان، برای دستیابی به اهدافشان یعنی تضعیف و تسلیم حکومت بشار اسد و یا سرنگونی آن، به ترکیه نمایندگی دادهاند. هدف اصلی آنها تضعیف محور مقاومت و حفظ بقای رژیم صهیونیستی است. آنچه که قطر، عربستان سعودی و ترکیه دارند در سوریه عمل میکنند، به نفع امریکاییها و صهیونیستها و در جهت تضعیف محور مقاومت، یعنی سوریه، حزب الله لبنان و ایران است.
وی افزود: تصور آنها این بود که سوریه ظرف یکی دو ماه از هم میپاشد، ولی همین که با حمایت معنوی ایران، چین و روسیه، حکومت بشار اسد تا کنون پابرجا مانده، این خود نشاندهنده شکست استراتژی آنهاست؛ اما تصور من این است همان گونه که سعودیها در مسئله دخالت در انتخابات عراق و دخالت در وضعیت لبنان با شکست مواجه شدند، در سوریه هم با شکست مواجه خواهند شد. البته این به مدیریت سیاسی رهبری سوریه و مردم سوریه هم برمیگردد، والبته ایران دخالتِ نیروهایی از بیرون از سوریه را برای سرنگونی این حکومت قانونی، محکوم میکند و حمایت سیاسی خود را از حکومت قانونی بشار اسد که در خط مقدم مقاومت است، ادامه خواهد داد و سیاستهای ترکیه را سیاستهایی در راستای اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی میبیند. این بازی را ترکیه به نیابت از آنها دارد انجام میدهد.
صفوی در پایان اظهار داشت: البته ترکیه منافعی هم دارد، هم منافع سیاسی و هم منافع اقتصادی، در عین حال که رقیب استراتژیک ایران هم هست، ولی بیش از 500 سال است که مرزهای ایران و ترکیه مرزهای امنی بودهاند. ما ملت ترکیه را یک ملت مسلمان میدانیم. روابط ایران و ترکیه، روابط خوبی است و امیدواریم امریکا و صهیونیستها نتوانند این روابط خوب را به هم بزنند. البته دخالت ترکیه در مسائل سوریه، خود مردم ترکیه را هم نسبت به دولت ترکیه مسأله دار خواهد کرد.