به گزارش همشهریآنلاین به نقل از مهر محسن باقرزاده، مدیر انتشارات توس با اظهار تاسف از درگذشت زندهیاد اصغر الهی گفت: به نظرم او یکی از نویسندگان متبحر ما بود که از تخصص خود در حوزه روانپزشکی در داستانهایش بهره میبرد.
وی در ادامه از انتشار آخرین رمان این نویسنده فقید در آینده نزدیک خبر داد و افزود: چند روز پیش که میخواستم نکاتی را درباره این داستان با همسر آقای الهی مطرح کنم، او خبر ناگوار درگذشت الهی را به من داد.
به گفته مدیر انتشارات توس، عنوان آخرین رمان زندهیاد اصغر الهی «دخترکی با چشمان سیاهِ مشوش و ...» است. این داستان بلند 137 صفحهای درباره آدمی است اهل مشهد که لباسهایی را که از جنگ جهانی دوم در کشتیهای اروپایی باقی مانده، میآورده و در خراسان میفروخته است.
باقرزاده همچنین از تصمیم خود برای تجدید چاپ یک مجموعه داستان از اصغر الهی با عنوان «دیگر سیاوشی نمانده» خبر داد و ابراز امیدواری کرد، این اثر مهم اصغر الهی دوباره چاپ شود.
خبرگزاری ایسنا هم در گفت وگویی با طاهری،یکی از دوستان زندهیاد الهی از نزدیک 13 کتاب منتشر نشده یا نیمهکاره این نویسنده خبر داد و گفت:رمان «در باد میمیرم» و مجموعههای داستان «دخترکی با چشمان سیاه مشوش»، «بانوی اول»، «قیامت»، «مرد دوم»، «بیمارستان ملی»، «ما اینیم»، «دریا مرا بلعید» و «شعبدهبازان درد و لبخند» آثار منتشرنشدهی اصغر الهی هستند.
او افزود: همچنین کتاب «در شعر فارسی جایی برایش نیست» و مجموعهی داستان «در راه انتشارات ناروند» دو کتابی هستند که اقبال دریافت مجوز نشر را نداشتهاند. رمان «رؤیا تا رؤیا»ی الهی هم که در آمریکا منتشر شده، اجازهی نشر نگرفته است.
طاهری همچنین از دو کتاب نیمهکارهی اصغر الهی در حوزهی روانپزشکی خبر داد و گفت: «دانشنامهی روانپزشکی و روانشناسی» از آثار بسیار مهم اصغر الهی است که او تا حرف الف آن را نوشته بود که نیمهکاره باقی ماند. الهی همچنین در حال نگارش کتاب «زبان روانپزشکی» بود.
اصغر الهی جمعه گذشته به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان قلب تهران درگذشت و پیکرش صبح دوشنبه در تهران تشییع و در امامزاده سکینه کرج به خاک سپرده شد.
مجلس ختم آن مرحوم قرار است ساعت 14 و 30 تا 16 روز سهشنبه شانزدهم خرداد در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شود.
نویسنده و روانپزشک فقید در سالهای اخیر به شدت از بیماری قلبی رنج میبرد و پیشتر (در طول 9 سال گذشته) دو بار دیگر هم دچار حمله قلبی شده بود که هر بار با کمک به موقع همسرش از مرگ نجات یافته بود.