از همین رو، نامهها و بیانیههای اعتراضآمیز نسبت به آنچه اکنون در پارک ملی گلستان در حال انجام است، همچنان ادامه دارد. آنچه در پی میآید نامه حسین آخانی سنجابی، دانشیار دانشگاه تهران است که در همین رابطه به رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نوشته شده است:
بسمه تعالی
سرکار خانم دکتر جوادی
ریاست محترم سازمان حفظ محیط زیست
با سلام و احترام
در شب عید سال 1380 که به پارک ملی گلستان رفته بودم یکی از حوادث بسیار تلخ دوران زندگی ام را شاهد بودم. اولاً باورم نمیشد که آن همه زیبایی چگونه در اثر سیل نابود شده است، ثانیاً نمیتوانستم درک کنم، چرا در سطح گستردهای پاکتراشی کلیه درختان مسیر در حال انجام است.
در این عملیات صدها کارگر شب و روز در حال جمع آوری، قطع درختان و درآوردن ریشهها و بقایای آنها بودند. حتی به دلیل صدای ارههای موتوری از شب تا صبح نتوانستم بخوابم. روز بعد وقتی از کارگران دلیل این کار را سؤال کردم، گفتند از طرف استانداری ماموریت دارند، چون درختان باعث افزایش خسارت سیل میشوند! بسیار مشخص بود که سناریویی در جریان است.
امروز بعد از 5 سال شاهدیم که درست در آستانه سال نو در ادامه فعالیتهای به شدت مخرب و ویرانگر وزارت راه و ترابری بناست بیش از 40 تا 50 هزار درخت و درختچه در پارک ملی گلستان قطع شود تا جای آنها را بتون، آسفالت و پل بگیرد. سرکار خانم دکتر جوادی، من از شما نه به عنوان ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، بلکه به عنوان یک همکار دانشگاهی خواهش میکنم مجوز قطع درختان پارک ملی گلستان را صادر نفرمایید.
من به خوبی با شما احساس همدردی میکنم که بلایی که اکنون بر سر پارک ملی گلستان آمده است حاصل عملکرد شما نیست. این بذر ناصوابی است که به دلیل کوتاهی مسئولین سابق سازمان حفاظت محیط زیست کاشته شده است و امروز شما به عنوان ریاست کنونی این سازمان آن را درو میکنید.
برای این سخن خود شاهدی دارم، درست چند روز بعد از تصویب مصوبه خروج جاده از پارک در سال 1382 به طور تصادفی یکی از وزرای دولت قبلی را که جهت استراحت به ویلای مقامات در کمپینگ تنگه گل آمده بودند را ملاقات کردم. وقتی با ایشان در مورد مصوبه تغییر جاده به خارج پارک صحبت کردم، ایشان تلویحاً به بنده گفتند این مصوبه اجرا نمیشود! وقتی که در این خصوص با یکی از مدیران مسئول سازمان محیط زیست صحبت کردم پاسخ دادند که وزیر وقت (آقای خرم) زیر بار این مصوبه نمیرود.
درست چند روز بعد مصوبه دیگری در همان هیأت دولت مبنی بر اختصاص بودجه، جهت ترمیم جاده قبلی صادر شد. البته آن بودجه صرف شد و سیل دیگری آمد و همه چیز را با خود برد. اما امروز شما به عنوان ریاست سازمان در مقابل کار انجام شده قرار گرفتهاید که ما از شما انتظار داریم آنطور که در مصاحبه رادیویی خود گفتید حداقل ادامه فعالیتهای وزارت راه را فقط در مسیر جاده قدیم محدود کنید و این روزها که بودجه سال آینده در مجلس در حال تصویب است نماینده پارلمانی خود را مامور کنید تا هزینه احداث جاده جایگزین را در بودجه 86 منظور کنند تا برگ سبزی در کارنامه خدمتتان ثبت گردد.
خانم دکتر جوادی ساخت جاده پارک ملی گلستان با تخریب در این سطح گسترده خلاف کلیه قوانین ملی و بینالمللی است و اگر قطع 50-40 هزار درختی که شمارش شدهاند به مجموعه تخلفات قبلی افزوده شود دیگر آبرویی برای سازمان حفاظت محیط زیست باقی نمیماند. اینجانب فقط به عنوان یک متخصص که علاوه بر پایاننامه دکتری سالهای مدیدی در پارک تحقیق کردهام نکات زیر را به عرض میرسانم:
1- در اثر سیلهای قبلی کلیه جنگلهای رودخانهای پارک در مسیر رودخانه تخریب شدند. در اثر جمعآوری درختان و بقایای آنها متأسفانه امکان تجدید جنگل گرفته شد. با فعالیتهای تخریبی گسترده وزارت راه آنقدر خاک آنجا زیر و رو شده که دیگر نه بذری و نه ریشهای و نه ماده غذایی در آن ویرانه باقی مانده است تا حداقل امکان تجدید جنگل ممکن گردد. به دلیل وجود پوزههای صخرهای فقط لکههایی از آن جنگلها باقی مانده است که درست وزارت راه قصد نابودی این لکهها را گرفته است.
توجه داشته باشید که گونههای رودخانهای با درختان مناطق شیبدار کاملاً فرق دارند و اگر این لکههای باقیمانده نیز نابود شوند ذخیره بذری این گونههای جنگلی به کلی نابود میشود و این امر منجر به انقراض بسیاری از جوامع گیاهی و گونههای نادر میشود. در ضمن چون ذخیره بذری از بین میرود امکان شروع توالی در منطقه میسر نشده و نتیجه آن ادامه فرسایش و سیلهای جدید خواهد بود.
2- آماربرداری و شناسایی درختان در زمستان که هنوز درختان دارای برگ نمیباشند کار بسیار مشکلی است. حتی متخصصان حرفهای گیاهشناسی نیز قادر به شناسایی درست این گونههای درختی در زمستان نیستند، مضاف بر آنکه شناسایی گونههای علفی و غیر درختی در این فصل غیر ممکن است. بخصوص مشکل اصلی درختان نادری هستند که اگر قطع شوند ممکن است به طور کامل منقرض گردند. از آنجایی که کل جنگلهای رودخانهای مسیر نابود شدهاند اهمیت حفظ لکههای جنگلی باقیمانده صد چندان است.
3-شما به عنوان ریاست سازمان حفاظت محیط زیست میدانید که ایران عضو کنوانسیون تنوع زیستی است. تحقیقات دقیق علمی نیز ارزش بالای ذخایر ژنتیکی و اکوسیستمهای پارک و انحصاری بودن آنها را ثابت کرده است. بر اساس تحقیقات دقیق این نگارنده تا به حال 1362 گونه گیاه آوندی، معادل یک پنجم کل فلور ایران در مساحت پنج صدم درصدی نسبت به ایران در پارک شناخته شده است.
کشف تعداد زیاد گونههای جدید گیاهی منحصر به فرد و در حال انقراض نشان از ارزش فوقالعاده پارک ملی گلستان دارد. شما که اخیراً برای حفاظت از انقراض گونههای گیاهی و جانوری طرح احداث بانک ژن را دنبال میکنید آیا باید از حفاظت در محیط (in situ)که به صراحت در کنوانسیون ذکر و تعهد به مفاد آن امضا شده است کوتاهی کرد؟ آیا همین تعهدات بینالمللی کافی نیست تا در مقابل مخربین اولین و مهمترین پارک ملی ایران و ذخیرهگاه زیستکره زیر نظر یونسکو مقاومت کنید؟
4- این ادعا که درختان در جای دیگری جایگزین میشوند غیر علمی است. بستر رودخانهای که تا این حد تخریب شده است را نمیتوان درخت کاری کرد. اگر هم فرد یا افرادی چنین ادعایی دارند شک کنید که ممکن است کیسهای دیگر برای سرمایههای ملی دوختهاند. در یک پارک ملی اگر هم یک حادثه طبیعی باعث تخریب شود بایستی اجازه داد تا روند توالی باعث احیای مجدد پوشش گیاهی منطقه شود، که این فرایند بسته به شرایط موجود ممکن است از 5 تا 100 سال طول بکشد.
بر اساس عکسها و شواهدی که اینجانب دارم قبل از شروع تخریب بسیار گسترده وزارت راه، بازسازی طبیعی جنگل در بخشهای مختلفی از مسیر رودخانه شروع شده بود، ولی نمیدانم چرا مدیران پارک و مسئولین در مقابل فعالیتها و تخلفات وزارت راه کوتاهی کردند. فکر نمیکنید گماردن مدیران ناآشنا به مسایل محیط زیست یکی از دلایل این کوتاهی باشد؟
تا کی باید دانش متخصصانی که با خون دل و صرف سرمایههای بیتالمال اندوخته شده است به دور ریخته شود و حتی یک بار هم از این افراد سؤال نشود؟ راستی چرا این نگارنده که تا بهحال بیش از ده بار در مورد پارک ملی گلستان در کنفرانسهای معتبر بینالمللی یا به دعوت دانشگاههای معتبر خارجی ارائه سخنرانی کرده است و حدود هزار صفحه مقاله و کتاب در مورد پارک منتشر کرده حتی یک بار هم که شده توسط سازمان محیط زیست (چه در دوره قبلی و چه حال) از من خواسته نشده است به طور رایگان دیدگاه تخصصی خود را در اختیار مدیران بگذارم؟! زیستشناسان شاید زبانشان تند باشد، اما قلبشان رئوف است.
مطمئن باشید اگر از توان تخصصی فرزندان این مرز و بوم استفاده نکنید نمیتوانید در مقابل متعدیان محیط زیست مقاومت کنید. امروزه برای حفظ محیط زیست همه مسئولند نه تنها شما و سازمان تحت مدیریت شما.
سرکار خانم دکتر جوادی، در پایان از شما عاجزانه درخواست میکنم در صدور مجوز قطع درختان پارک تعجیل نکنید و اجازه دهید درختان یک بار دیگر بهار را تجربه کنند. من تردیدی ندارم که اگر یک بررسی اکولوژیکی شود و ترکیب گونههای درختی و علفی شناخته شود آن وقت بهتر میتوان در مورد خسارات این عملیات قضاوت کرد.
امروز درختان در خوابند و از بین بردن موجودی که خواب است مروت نیست! بگذارید این موجودات بیگناه از خواب بیدار شوند و یک بار دیگر در این روزهای آخر سال سبزی نگاهشان هفت سین گلستان را رنگین کند. شما که بسیار بیشتر از من میدانید که حفظ و نگهداری درختان از جایگاه خاصی در فرهنگ اسلامی برخوردار است.
هنوز بسیاری از روستاییان پاکدل ما درختان نادر را قطع نمیکنند و اعتقاد دارند که این کار بدیمن است. درختان نشانههای عظمت خداوندند که نزد ما به امانت گذاشته شدهاند. وظیفه ما به عنوان خلیفه خدا روی زمین حفاظت از آنها است. این امانت به دست شما سپرده شده است; چه عبادتی بزرگتر از حفظ سبزی آنها است.
شما قبل از هر چیز معلمید و معلمی نیز شغل انبیاست پس بیایید تا با زندگی بخشیدن به 50 هزار درخت و درختچه و البته صدها هزار گل و گیاه دیگری که ماهها انتظار بهار را کشیدهاند تا با سبزی شان بقای من و شما را تضمین کنند در حلول سال نو در کنار آنها بگوییم: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال.