هرچند دولتمردان اماراتی خیلی زود متوجه خطای استراتژیک خود شدند و تلاش کردند تا به دور از فضای تهدید و تخاصم، ادعاهای خود را در محیط بینالمللی پی بگیرند اما بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران واکنش دستگاه دیپلماسی کشورمان نسبت به اقدامات همسایه کوچک جنوبی را نپسندیدند. درخصوص این موضوع با حسن قشقاوی، معاون کنسولی و پارلمانی وزارت امور خارجه به بحث نشستیم.
- ادعاهای امارات در مورد جزایر سهگانه ایرانی برچه مبنایی مطرح میشوند؟
معمولا اینگونه اظهارات فاقد هرگونه مبنای حقوقی، منطقی و قانونی بوده و صرفا ادعاهایی بیپایه و غیرمستند هستند.
- ظاهرا استناد آنها به اشغال این جزایر توسط انگلیس پیش از تاسیس کشور امارات است. این موضوع تا چه حد قابل پذیرش است؟
حتی اگر این موضوع قابلیت طرح در مجامع بینالمللی میداشت، انگلیس باید این ادعا را مطرح میکرد که الان چنین ادعایی ندارد. اساسا انگلیس خودش میداند سابقه تسلطش بر این جزایر، سابقهای استعماری بوده و حقی برای این کشور ایجاد نمیکند.
- علت تکرار دورهای این ادعاها و پشتپرده این موضوع چیست؟
راهبرد اساسی ما در مواجهه با کشورهای همسایه، راهبرد تعامل و دوستی است. بالاخره همه این کشورها مسلمان هستند و در اسلام هم به رعایت حق همسایه تاکید فراوانی شده است. تاریخ نشان میدهد در این منطقه صدها سال روابط برادرانه و دوستانه برقرار بود و تبادل تجاری و همکاریهای منطقهای وجود داشت. اما متاسفانه ورود کشورهای بیگانه و استعماری مخصوصا انگلیس که به فرمایش مقام معظمرهبری، متخصص تفرقهافکنی قومی و طایفهای هستند، موجبات جدایی و تفرقه میان کشورهای همسایه در این منطقه را به وجود آورد و هنوز هم این کشورهای بیگانه در قالب استعمار کهنه و استعمار جدید بر این اختلافات دامن میزنند. الان ایرانهراسی و معرفی ایران به عنوان یک تهدید و دشمن برای کشورهای منطقه جزو دستور کارهای اصلی غرب در خاورمیانه است و موضوع جزایر سهگانه ایرانی هم در همین راستا قابل ارزیابی است.
- حقوق بینالملل در این خصوص چه میگوید؟
همانطور که مطلع هستید دولت امارات و سایر کشورهای عربی همواره کنفرانسها و نشستهایی با هدف دادن رنگ و لعاب حقوقی به ادعای واهیشان برگزار میکنند اما تاکنون در هیچیک از این نشستهای دانشگاهی و سیاسی و سایر نشستهای حقوقی کسی نتوانسته مبنای حقوقی برای این ادعا مطرح کند یا به حقوق ایران در حاکمیت این جزایر خدشه حقوقی وارد کند. بنابراین این ادعاها در حقوق بینالملل جایگاهی ندارد.
- شما برای مقابله با این ادعاها چه اقداماتی انجام دادهاید و چه اقداماتی میتوانسته صورت گیرد که انجام نشده یا در دستور کار است؟
اعتقاد ما بر این است که در مواردی که موضوعات بیپایه و اساس با اهداف غیراز هدف ظاهری مطرح میشود، دلیلی وجود ندارد که ما و دولتمردان کشور یا حتی رسانهها و نخبگان ما در این مسائل ورود پیدا کنند و به این مجادلات لفظی دامن بزنند. اساسا مشخص است که تنها نتیجه این بحثها ایجاد تفرقه و اختلاف میان کشورهای همسایه است. شاید همین سیاست اصولی ما بوده که بعضا به انفعال و ضعف تعبیر شده اما واقعیت این است که ما نمیخواهیم به هر ماجراجویی سیاسی و بیپایه پاسخ دهیم و اتفاقا در خیلی از موارد هدف کسانی که این مسائل را مطرح میکنند همین است که ببینند پاسخ و واکنش ما چیست و با انحراف افکار عمومی از پاسخ ما بهرهبرداری سیاسی کنند. ما یقین داریم که این اهداف استعماری و تفرقهافکنانه وجود دارد، پس دلیلی ندارد که ما وارد این لفاظیها شویم و خودمان هم به این موضوع دامن بزنیم. این انفعال و سکوت نیست بلکه یک سیاست فعال و فریاد وحدت خواهی و دوستی است که متأسفانه برخی در داخل آن را به انفعال تعبیر میکنند. متأسفانه الان اتهام زدن به وزارت خارجه و زدن برچسب انفعال به آن مد شده است.
- آیا این باعث نمیشود که طرف مقابل گستاختر شود؟
ببینید، آنچه روی زمین اتفاق افتاد و ما شاهد آن هستیم این است که تاکنون تضییعی از حقوق ایران صورت نگرفته. من از شما سؤال میکنم، چه با سکوت و چه با فریاد، چه با دیپلماسی فعال و چه با انفعال، آیا تاکنون موردی مشاهده شده که دولتمردان ایران از حقوق حقه کشورمان عقبنشینی داشته باشند؟
- ما هم مدعی نیستیم که عقبنشینی صورت گرفته و در واقع امارات هم میداند که در شرایط کنونی امکان تصرف جزایر ایرانی برایش فراهم نیست اما بحث اصلی این است که هدف از طرح این ادعاها و تکرار آنها چیست؟ برخی کارشناسان حقوقی معتقدند امارات از تکرار این ادعاهای واهی، بهدنبال استفاده از آنها بهعنوان سند در سالهای دورتر است. بنابراین شاید نیاز به اقدامات جدیتری باشد.
وزارت امور خارجه همواره در موضوع واکنش به این ادعاها بسیار فعال بوده و اگر رسانهها و NGOها هم در این زمینه مثل وزارت امور خارجه فعال بودند خیلی بهتر بود اما متأسفانه الان فاصله عمیقی میان فعالیتهای وزارت امور خارجه در این مسائل با سایر نهادها و رسانهها مشاهده میشود.
- اما من با نظر شما موافق نیستم. برعکس معتقدم رسانهها در این زمینه از وزارت امور خارجه جلوترند.
نه. اصلا اینطور نیست. وزارت امور خارجه بسیار فعالتر است و من برای این حرفم مدارک مستندی دارم. هم در زمینه احقاق حقوق کشور و هم در زمینه احقاق حقوق ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه بسیار فعال است. این را بهعنوان یک کارشناس و بدون تعصب میگویم نه بهعنوان معاون وزیر امور خارجه. در حوزه بیداری اسلامی و همه حوزههای دیگری که گفته میشود وزارت امورخارجه منفعل است، درست عکس این قضیه است؛ یعنی همانهایی که اتهام میزنند نتوانستند همگام با وزارت امور خارجه پیش بیایند. میتوانیم در فرصت مناسبتری در این خصوص گفتوگوی مفصلتری داشته باشیم و من با سند به شما ثابت میکنم که این اتهامات مبنای واقعی ندارد. اما اینکه میگویم رسانهها فعال نبودهاند، به این معنا نیست که بنده از سردبیر روزنامه همشهری انتظار داشته باشم سفیر امارات را احضار کند.
معلوم است که وظیفه روزنامه این نیست اما در مقابل وقتی به وزارت خارجه اتهام انفعال زده میشود باید دید آن حوزههایی که به ما نسبت میدهند در آنجا کاری صورت نگرفته آیا اساسا در حیطه وظایف وزارت امورخارجه بوده یا نه. اگر ماموریتهایی که برای ما مشخص شده و جزو وظایف قانونی ما بوده را انجام نداده باشیم، آنوقت میشود گفت وزارت خارجه منفعل است. ما طبق قانون اساسی و اساسنامه وزارت امور خارجه در این سری موضوعات چهارکار میتوانیم انجام بدهیم. اول اینکه به ازای موضعگیریهای غیرواقعی طرف خارجی، دستگاه دیپلماسی باید موضع گیری رسمی داشته باشد. شما یک مورد هم سراغ ندارید که ما موضعگیری نکرده باشیم. دوم و سوم ارسال یادداشت اعتراضآمیز و احضار سفیر در مواقع مورد لزوم است. چهارم اینکه اگر موضوعی در یک مجمع رسمی حقوقی یا سیاسی مطرح شود و سفیر یا نماینده ایران در آن مجمع پاسخ ندهد. اگر این چهار وظیفه را انجام نداده باشیم شما حق دارید بگویید ما منفعل عمل کردهایم، اما اگر انجام دادهایم مشخص است که دیپلماسی کشورمان فعال است. خب ما در هر موضوعی که منافع کشورمان را تهدید میکرد از همه ابزارهای قانونی خودمان استفاده کردیم اما پاسخ دادن به مقالات و اظهارات غیررسمی وظیفه وزارت امور خارجه نیست.
- تصور میکنم ممکن است بر سر معنی انفعال با هم اختلاف نظر داشته باشیم. چون این مواردی که شما اشاره کردید از نظر بنده و سایر منتقدین جزو وظایف دستگاه دیپلماسی است. اما توقع از وزارت امور خارجه برخوردهای ایجابیتری مانند برگزاری کنفرانسهای حقوقی یا شکایت از شرکتها و نهادهایی که بهعنوان مثال از نام مجعول خلیج ع ر ب ی استفاده میکنند و اقداماتی از این دست است تا اساسا هزینه استفاده از این عناوین مجعول یا طرح ادعاهای واهی را در دنیا بالا ببرد.
نه، وزارت امور خارجه نباید این اقدامات را انجام دهد چون اساسا وقتی ما میدانیم پشت هر ادعای غیرمنطقی و غیرحقوقی این است که بهعنوان مثال اذهان را از مسئله فلسطین و بیداری اسلامی منحرف کنند، نباید این اجازه را به آنها بدهیم. اتفاقا اینجا اگر سکوت کنیم فعال هستیم و اگر پاسخ دهیم غیرعاقلانه است و دچار انفعال میشویم اما متأسفانه گاهی رسانهها با هدف دفاع از منافع ملی به جای اینکه اقدام طرف متخاصم را نکوهش کنند، نوک پیکان انتقاداتشان را به سوی وزارت امور خارجه میگیرند و دستگاه دیپلماسی کشورمان را متهم میکنند.
- حتی اگر بپذیریم که سیاست رسمی وزارت خارجه سکوت است، اما این نافی این نیست که بهصورت غیررسمی اقداماتی مانند حمایت از سازمانهای مردم نهاد فعال در این زمینه صورت بگیرد.
سمنها اساسا غیردولتی هستند در حالیکه ما دولتی هستیم. ضمن اینکه وزارت امور خارجه در این زمینهها از سمنها بسیار فعالتر است منتها ما زیاد اهل انتشار این اخبار نیستیم. من در یک جمع دانشجویی پیش از سقوط دولت حسنی مبارک در پاسخ به انتقاد برخی دانشجویان که ما را به انفعال در موضوع بیداری اسلامی متهم میکردند، گفتم مگر در میدان التحریر مصر دیپلماتهای مصری حضور دارند که ما در آنجا حضور داشته باشیم؟ اساسا عرصه حضور در انقلابهای بیداری اسلامی عرصه حضور جوانان و سمنها و وبلاگهاست. چرا خودتان را سرزنش نمیکنید؟ چرا جنبش دانشجویی و رسانهها را سرزنش نمیکنید. آنجا خیلیها این حرف ما را پذیرفتند.
- عرض بنده هم این نبود که شما سازمانهای مردم نهادها را راهاندازی کنید اما میتوانید از آنها حمایت کرده و آنها را در این موضوعات فعال کنید. بگذارید مثالی بزنم. در موضوع حذف عنوان خلیجفارس از نقشه گوگل رسانهها زودتر متوجه شدند و واکنش نشان دادند یا وزارت امور خارجه؟ آیا بهتر نیست مرکزی برای رصد اینگونه شیطنتها در وزارتخانه تشکیل شود؟
من خاطرهای از دوران سفارتم در سوئد بگویم که مربوط به حدود 5 سال پیش میشود. در آنجا یک انتشاراتی به نام لیبر که تقریبا تمام کتابهای درسی سوئد را چاپ میکند، نقشهای را به سفارش طرف خارجی چاپ کرده بود که در آن نام مجعول خلیج ع ر ب ی درج شده بود. نخستین بار همکاران ما در سفارت متوجه این مطلب شدند و به من گفتند. ما همزمان، هم بهعنوان سفارت یادداشت اعتراضی به آن مؤسسه فرستادیم و هم از راههای مختلف هموطنان ایرانیمان را در سوئد آگاه کردیم. یکی از این هموطنان که اتفاقا خودش رسانهای بود این موضوع را پیگیری کرد و یک نامه به زبان سوئدی به مدیر این مؤسسه نوشت و دیدیم که بعد از 3 روز اینها آن نقشه را جمعآوری و عذرخواهی کردند. مهم نیست اول چهکسی متوجه شد. اگر تنها بهصورت رسمی وارد میشدیم قطعا نمیتوانستیم جلوی اینها را بگیریم و واکنشهای غیررسمی هم بهتنهایی نمیتوانست مؤثر باشد. بنابراین با همکاری میان دستگاه رسمی و نهادها و اشخاص غیررسمی است که میتوانیم در چنین موضوعاتی موفق عمل کنیم. الان به محض اینکه یک ایرانی در کشور خارجی زندانی شود رسانهها شروع میکنند به انتقاد از ما که شما چرا فعال نیستید و باید اقدام کنید. ما میگوییم حرف شما درست است. ما باید اقدامات قانونی خودمان را انجام بدهیم اما شما میخواهید به طرف خارجی فشار بیاورید که هموطنان بیگناه ما را آزاد کند یا به وزارت امور خارجه؟ ما بهصورت اتوماتیکوار اقداماتی را که وظیفه ماست انجام میدهیم و این فشارها فقط به ما بار اضافی ناموجه وارد میکند.
- سفر آقای احمدینژاد به ابوموسی یک اقدام ایجابی قابل تقدیر بود. آیا میتوانیم امیدوار باشیم این دست اقدامات ادامه خواهد یافت؟
سفر آقای احمدینژاد در چارچوب سفرهای استانی بود و کسی برای سفر به مناطق داخلی کشورش از کشورهای دیگر اجازه نمیگیرد اما این نخستین باری نیست که چنین اقدامی صورت میگیرد. ما قبلا هم چنین سفرهایی داشتیم. بنده تاکنون 5 بار به جزایر سه گانه سفر داشتهام ضمن اینکه حتما انجام اقدامات ایجابی هم در دستور کار وزارت امور خارجه هست و ما این موضوع را پیگیری میکنیم.