هفتهنامه آمریکایی نیوزویک در گزارشی باعنوان "سر و صدای جنگ سرد روسیه" نوشته است: قدرت نماییهای اخیر روسیه که یادآور دوران جنگ سرد است با این هدف انجام میگیرد که مسکو میخواهد بار دیگر به یک قدرت بزرگ تبدیل شود.
ایرنا از نیویورک خبر داد که نیوزویک چهارشنبه نوشته است: روسیه که از مدتها قبل به دنبال احیای مجدد نقش خود در جامعه بینالمللی است اخیرا بیش از گذشته به قدرت نمایی پرداخته است.
هرچند "سرگئی ایوانوف" معمولا کسی نیست که مورد تشویق و تمجید قرار گیرد ولی وزیر دفاعسابق روسیه ماه گذشته با حضور در پارلمان این کشور و اعلام بودجه ۱۸۹میلیارد دلاری برای بازسازی توان نظامی روسیه توانست مورد تشویق قرار گیرد.
بر اساس این برنامه، موشکهای جدید بالستیک بین قارهای، زیر دریایی ها و ناوهای هواپیمابر، سیستم رادار هشدار سریع و هواپیماهای جنگنده اسرار آمیز "نسل پنجم" به توان نظامی روسیه افزوده خواهد شد.
ولی آیا این تصادفی بوده است که چند روز پس از آن ژنرال "نیکولای سولووستوف" فرمانده نیروی موشکهای استراتژیک روسیه تهدید کرده بود برخی از این موشکها ممکن است به سمت لهستان و جمهوری چک هدف گرفته شوند؟
این در حقیقت هزینهای است که اگر این کشورها بپذیرند آمریکا سیستم دفاع موشکی خود را در اروپا مستقر کند باید پرداخت کنند.
اگر امروزه وزشی از جنگ سرد در هوای ژئوپولتیکی کنونی وجود داشته باشد قطعا این مساله با انگیزه مسکو برای احیای مجدد قدرت روسیه در جهان مرتبط است لذا چنین مسالهای نیازمند یک ارتش در سطح جهانی (یا دست کم چیزی شبیه به آن) است زیرا طی یک دهه گذشته به اراضی روسیه تجاوز کرده و با پذیرفتن برخی از جمهوریهای سابق شوروی در سازمان ناتو، هم اکنون طرح استقرار سیستم دفاعی ABMدر مرزهای آن را اعلام کرده است.
هرچند آمریکا اطمینان داده است که هدف از استقرار این سیستمهای دفاعی مقابله با حمله احتمالی کشورهایی همچون ایران و کره شمالی است ولی روس ها آن را نخستین قدم برای خنثی کردن توان استراتژیک خود میدانند.
همانگونه که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه گفته است، این برای "آغاز اولین حمله" خواهد بود.
ژنرال "لئونید ایواشوف" معاون سابق رییس کل کارکنان ارتش روسیه نیز با اشاره به اینکه جنگ سرد هرگز پایان نیافته است ، گفت :
"روسیه همیشه دشمن استراتژیک آمریکا باقی خواهد ماند."
باوجود تمامی این مسائل هنوز اختلافات بزرگی بین وضعیت کنونی و دوران جنگ سرد وجود دارد. در آن زمان سازمانهای اطلاعاتی آمریکا همواره تهدید شوروی را بزرگ تر جلوه میدادند و امروز واشنگتن این اشتباه را تکرار نخواهد کرد.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به دنبال سخنان پوتین در نشست مونیخ ، تنها سعی کرد از این اتهامات عبور کند و او نیز همچون دیگر کشورهای اروپایی بیشتر نگران فروش بسیار عظیم تسلیحاتی روسیه (فروش بیسابقه ۶ میلیارد و ۷۰۰میلیون دلاری با سفارشهایی از ایران و سوریه) و تمایل آن به استفاده از انرژی به عنوان یک سلاح سیاسی است لذا گذشته از این مساله وزیر دفاع آمریکا درک کرده بود که هرچند ممکن است روسیه به بلندی حرف بزند، ولی در حقیقت از توان زیادی برخوردار نیست.
این ارقام را در نظر بگیرید
۱۸۹میلیارد دلار پول زیادی است. افزایش درآمدهای نفتی باعث شده است بودجه دفاعی مسکو برای سال ۲۰۰۷به ۳۱میلیارد و ۳۰۰میلیون دلار افزایش یابد این درحالی است که در سال ۲۰۰۱بودجه دفاعی روسیه تنها ۸میلیارد و ۲۰۰میلیون دلار بوده است.
در عین حال این مبلغ بسیار کمتر از یک سوم بودجهای است که کرملین در دوران شوروی خرج کرده بود. به عبارت دیگر ارتش روسیه دو دهه پیر تر شده است و ارتش سرخ که زمانی بسیار خودنمایی میکرد، هم اکنون در وضعیت قدرتمندانهای قرار ندارد.
البته مشکل کنونی مشکل سخت افزاری نیست که با پول نقد قابل حل باشد.
در عوض روسیه بار دیگر برتری خود در تسلیحات بسیار پیشرفته را با موشک های ضد تانک ,Kometجنگندههای MKI Sukhoi-30و نسل جدیدی از موشکهای کوتاه تا میان برد به دست آورده است.
خیر، مشکل روسیه یک مشکل نفر افزاری است که از سربازان فقیر گرفته تا افسران فاسد را شامل میشود. ماه گذشته نیز سرگرد ولادیمیر میخایلوف فرمانده نیروی هوایی روسیه با یک سخنرانی بیپرده باعث سراسیمگی کرملین گردید.
به گفته وی از ۱۱هزار نیروی جوانی که در سال ۲۰۰۶وارد نیروی هوایی شدهاند بیش از ۳۰درصد از نظر روانی بیثبات بودهاند، ۱۰درصد دیگر مشکلات مواد مخدر یا الکل داشتهاند و ۱۵درصد دیگر نیز مریض بوده یا سوء تغذیه داشتهاند.
یک چهارم از آنها هرگز پدر خود را نشناختهاند، ۳درصد مادران خود را نمیشناختند و ۳درصد دیگر نیز یتیم بودهاند. بسیاری از آنان خواندن و نوشتن بلد نیستند بسیاری از آنها حتی بلد نیستند رانندگی کنند چه برسد به تانکهای بسیار پیشرفته.
ایوانف در سخنرانی که در پارلمان روسیه ایراد کرد اعلام کرده بود قوای تعدادی نیروهای مسلح هم اکنون بهینه است و آنها را نمیتواند کمتر از یک میلیون و ۱۳۰هزار سربازی کند که هم اکنون مشغول به خدمت هستند.
هرچند ارتش روسیه ارتش بزرگی است و مسکو از منابعانسانیخوبی برخوردار است، ولی بر اساس آمار حدود ۸۹درصد از جوانان روسیه از خدمت سربازی فرار می کنند که این کار را یا با پرداخت رشوه به افسران جذب نیرو انجام می دهند یا با پرداخت پول به پزشکان. در نتیجه تنها فقیرترین و بیسوادترین جوانان روسیه به خدمت گرفته میشوند.
سرلشگر "ادوارد وروبیوف" معاون سابق فرمانده نیروهای زمینه روسیه که از حامیان قدیمی طرح یک ارتش کاملا حرفهای است نیز اظهار داشت با به خدمت گرفتن پس ماندههای جامعه ما این تصور را بوجود میآوریم که در ارتش همه چیز به خوبی پیش میرود.
ولی الکساندر گولتز از تحلیلگران دفاعی روسیه نیز معتقد است برای رسیدن به یک ارتش کاملا حرفهای کارشکنی شده است.
یکی از دلایلی که ارتش روسیه این اندازه به سربازان وظیفه آن وابسته است این است که آنها منبع سودمندی از نیروی کار بردهداری و رشوه هستند.
"ویکتور بوبروف" فرمانده یگان پیاده نظام موتوری در یادداشت خودکشی خود نوشته بود "ارتش یک باتلاق بدبو است که از بالا تا پایین کاملا تنزل پیدا کرده است. هیچ کس برای هیچ چیز مسئول نیست. تنها کاری که افسران انجام میدهند گرفتن پول از سربازان و اولیای آنان است تنها چیزی که آنها به آن فکر میکنند دزدی بیشتر است."
وی بلافاصله پس از آن با شلیک گلولهای خودکشی کرد تا از اتهاماتی که به گفته وی مقامات ارشد علیه او مطرح کرده بودند تا اشتباهات خود را بپوشانند جلوگیری کند. در ژانویه ۲۰۰۷همه ۶۷پرسنل ارتش خودکشی کردند.
در ماه گذشته نیز کمیته مادران سربازان سنت پیترزبورگ که یک سازمان غیر دولتی است و به حمایت از حقوق سربازان وظیفه میپردازد اقدام به افشای داستان سرباز "دمیتری اکس" Dmitry Xنمود که در سال ۲۰۰۵برای خدمت در یگان ارتباطات ارتش روسیه در سنت پیترزبورگ به خدمت گرفته شد.
این جوان ۱۸ساله پس از گذراندن دوره دو ماهه آموزشی خود متوجه شد که شغل اصلی او روسپیگری خواهد بود. دمیتری در شهادت ویدیویی خود که در اختیار نیوزویک قرار گرفته، گفته بود من هر شب میبایستی یک هزار روبل (حدود ۳۵دلار) کار میکردم و اگر چنین پولی را جمع نمیکردم مرا کتک می زدند.
دمیتری در نهایت از یگان خود فرار کرد و هم اکنون با اتهامات جنایی مواجه است. "والتینا ملنیکووا" از سازمان مادران سربازان که از سال ۱۹۸۹تا کنون زندگی ارتش روسیه را مورد مطالعه قرار داده است اظهار داشت "ارتش روسیه موشکهای هستهای در اختیار دارد که می تواند زندگی انسانها در کره زمین را نابود کند ولی این در حقیقت یک سازمانی است که در آخرین مراحل تجزیه خود قرار دارد."
در ارتش یا کاخ کرملین سازمان مادران سربازان چندان مورد حمایت نیستند وزارت کشور روسیه نیز انتشار چنین خبرهایی را تنها تلاشی برای بیاعتبار کردن ارتش خوانده است.
همچنین این اقدامات به دلیلی برای کرملین تبدیل شده است که سازمانهای غیر دولتی ناجور را تعطیل کند.
کرملین در تلاش است با تبلیغاتی به سبک دوران شوروی جایگاه ارتش در این کشور را بهبود بخشد هرچند ممکن است پرچمها و پوسترهایی از مهین پرستی باعث بهبود وجهه ارتش گردد، ولی این مساله قطعا به مشکلات عمیق تر تواناییهای استراتژیک روسیه اشاره نمیکند.
ممکن است مهندسان روسی در تولید تانکها یا هواپیماها عالی عمل کنند، ولی تنها بخشی از ارتش روسیه که از توان استراتژیک واقعی برخوردار است موشکهای بالستیک بین قارهای روسیه است که قابلیت حمل کلاهکهای هسته ای را دارا هستند.
سال گذشته پوتین تولید نسل جدیدی از ICBMها را اعلام کرد که هر کدام از آنها با کلاهکهایی مجهز هستند که مستقلا میتوانند به محض ورود به جو زمین مانور داده شوند. تندروهای کرملین این را پاسخی به طرحهای آمریکا برای سیستم دفاع موشکی جدید آن میدانند که با استفاده از ماهواره ها خط سیر موشکها را تشخیص و آن را هدف قرار میدهد.
"پاول فلگنهاور" از تحلیل گران نظامی روسیه نیز اظهارداشت کلاهکهای هستهای جدید روسیه برگرفته شده از طرحهای قدیمی دهه ۱۹۸۰هستند.
به گفته وی آنچه واقعا باعث نگرانی طراحان دفاعی آمریکا باید گردد این است که روسها موشکهای جدیدی را تولید کنند که از سرعت شلیک بسیار بالایی برخوردار باشند و به این ترتیب ردیابی آنها غیرممکن باشد ولی در حال حاضر حرفها در مورد نسل جدید این تسلیحات در حد حرف است.
شاید واقعا مساله همین باشد. پوتین ممکن است از ارتش کنونی خود خشنود باشد، اولویت فوری رییس جمهوری روسیه حصول اطمینان از این است که میراث خوبی برای جانشین احتمالی خود که ممکن است ایوانف باشد (که اخیرا به سمت نخست وزیری رسیده است) باقی بگذارد"".
نیوزویک در پایان گزارش خود نوشته است :بخشی از علت این تبلیغات نیز تظاهر به داشتن ارتشی قدرتمند و طغیانکننده است لذا خطری که وجود دارد این است که روسای کرملین ممکن است در نهایت به لفاظیهای خود اعتقاد پیدا کنند.