با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل سیاست خارجی در این خصوص گفتوگو کردیم.
- پیشبینی شما از نشست مسکو چیست؟
انتظار حل و فصل موضوع هستهای ایران که حدود 10 سال به طول انجامیده ظرف مدت کوتاه بسیار خوشبینانه است. با این حال میتوان گفت این مذاکرات زمانی میتوانند موفقیتآمیز تلقی گردند که یک گام مثبت در قیاس با مذاکرات بغداد در آن رخ دهد. حتی اگر این توافق تنها در یک موضوع از موضوعات مورد بحث اتفاق بیفتد.
- فکر میکنید این اتفاق در مسکو خواهد افتاد؟
بله، زمینه برای حصول توافقات حداقلی در مذاکرات مسکو وجود دارد به شرطی که غرب استراتژی «فشار - مذاکره» را کنار بگذارد و به سمت استراتژی «همکاری - مذاکره» گام بردارد. تجربه این سالها نشان میدهد، ایران بهرغم همه این فشارها برنامه هستهای خودش را توسعه داده و تحریمها تأثیری حداقل بر موضوع هستهای ایران نداشتهاند. از آن سو ایران نیز آمادگی دارد درصورتی که همکاری و تمایل غرب برای حل و فصل پرونده هستهای را مشاهده نماید، در این مذاکرات درخصوص پذیرش مطالبات غرب گفتوگو کند، البته مشروط به اینکه طرف غربی به خط قرمز ایران یعنی غنیسازی احترام بگذارد.
- پس چرا مذاکرات بغداد به نتیجه نرسید؟
این بستگی به شرایط مذاکره دارد. اگر غرب بخواهد از موضع بالا سخن بگوید و همچنان همان سیاستهای یکجانبه گرایی قبلی را دنبال کند، قطعا مذاکرات بینتیجه خواهد بود. روش فعلی مذاکره غرب نمیتواند سازنده باشد چرا که دو طرف باید در ازای همکاری طرف دیگر، همکاری متقابل و متوازن داشته باشند. من نمیخواهم بدبینانه به این موضوع نگاه کنم و بگویم غرب تمایل دارد مذاکرات به نتیجه برسد یا خواهان ادامه صرف مذاکرات هستند، بلکه معتقدم غرب در مذاکرات بغداد خواستههای حداکثری خودش را مطرح کرد تا ایران را تست بزند.
- آیا عدمبرگزاری جلسات معاونین به مذاکرات بغداد لطمه نمیزند؟
من نمیتوانم متوجه شوم که چرا خانم اشتون و معاون ایشان، خانم هلگا اشمیت مذاکره در سطح معاونین را نپذیرفتند. عدمبرگزاری این نشستها حداقل آسیبی که به مذاکرات مسکو خواهد زد، طولانی شدن مذاکرات است اما به معنای این نیست که این موضوع مانع از موفقیتآمیز بودن مذاکرات خواهد بود و همین که آقای جلیلی و خانم اشتون توافق کردند که در مسکو درخصوص سهبند درخواستی 1+5 و پنج بند درخواستی ایران گفتوگو شود، خودش یک گام مثبت است.