چندی پیش حجتالاسلام حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات هشدار داد اینکه اقدامات کوری در برخی جاها صورت میگیرد به این معنا نیست که مجموعه اطلاعاتی استکبار یا موساد یا مجموعههایی که در کنار ما لانه کردهاند، سلطه اطلاعاتی بر ما دارند؛ بههیچوجه اینگونه نیست. در واقع اشاره مصلحی به اقدامات کور عملیاتهای تروریستی بود که بعد از پیشرفتهای هستهای ایران، در داخل کشورمان به اوج خود رسیده بود. حالا در جنگ دستگاههای اطلاعاتی غرب با ایران، سلسله عملیات های سنگین اطلاعاتی سربازان گمنام یکی پس از دیگری به بار مینشیند و جاسوسها و تروریستهایی که علیه نظام جمهوری اسلامی اقدام میکنند در دامهای اطلاعاتی ما گرفتار میشوند. در این گزارش مروری بر عملیاتهای دستگیری برخی جاسوسها و تروریستها توسط وزارت اطلاعات داریم.
مهر سال 87 ؛ دستگیری حین خروج از کشور
فروش اطلاعات طبقهبندی شده به موساد
دیماه سال89 خبری درباره یک جاسوس منتشر شد. علیاکبر سیادت، عامل سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، به دار مجازات آویخته شد. علیاکبر سیادت از سال 1383 با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کرده بود. سیادت حاضر شده بود در مقابل دریافت 60 هزاردلار، اطلاعات طبقهبندیشده کشور را به رژیم صهیونیستی منتقل کند. او در مهرماه سال 1387 زمانی که قصد داشت به همراه همسرش از کشور فرار کند دستگیر و مشخص شد که وی از طریق تلفن اعتباری با سرویس اطلاعاتی اسرائیل تماس مستمر دارد. او در تحقیقات بعدی اقرار کرد که بهمنظور فعالیت تجاری با بیگانگان، مرتبط و پس از آن ارتباطش با اسرائیل برقرار شده و کمکم اطلاعاتی را درباره یکی از واحدهای نظامی به دشمنان ارائه داده و در ملاقاتهای بعدی مدارکی را در دوربین دیجیتال به روشی که آنها به او یاد داده بودند، جاسازی کرده و برده است. سیادت در بازجوییهای بعدی، به ارائه اطلاعات به افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اقرار کرد. وی در یکی از سفرها، یک عدد ساک مسافرتی پایهدار که قابلیت جاسازی اسناد و مدارک را داشته، تحویل میگیرد و حین دستگیری، 29 صفحه اطلاعات جاسازیشده که برای سفر خود جاسازی کرده بود، از وی کشف شد.
آبان سال 87؛ تاجر تجهیزات مخابراتی
ایران زرنگتر از آن است که. . .
جملهای که علی اشتری در دادگاه در شرح اعترافاتش گفت گوشهای از اشراف اطلاعاتی کشورمان به تحرکات جاسوسی دشمنان را نشان میدهد. او در دادگاه خطاب به دشمنان گفت: «ایران زرنگتر از آن است که فریب سرویسهای اطلاعاتی شما را بخورد».
علی اشتری در سال1387 دستگیر و در دادگاه به اعدام محکوم شد. او در دادگاه خود را مدیر یک شرکت تجاری معرفی کرد که محصولات مخابراتی، حفاظتی و امنیتی میفروخته و بهعلت فروش همین محصولات هم مشتریان خاصی در داخل کشور داشته و در جریان یکی از سفرهایش به دام موساد افتاده است. وی در دادگاه به روند آموزشهایی که از سوی مأموران موساد برای پنهانکردن اسناد و مدارک همکاریاش گذرانده اشاره کرده و گفته بود آنها تجهیزات خاصی از جمله نرمافزار رمزگذاری ایمیلها را دراختیارم قرار دادند که با آن میتوان از هر کامپیوتری ایمیلهای رمزشده ارسال کرد. این جاسوس رژیم صهیونیستی گفته بود آنها یک جاسوئیچی به من داده بودند که بتوانم یک کارت رم برای انتقال اطلاعات در آن قرار بدهم و بهراحتی به خارج از کشور ببرم. در آن زمان مدیرکل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات درباره اشتری گفته بود: 16ماه قبل، وی را دستگیر کردیم. وضعیت وی بهصورتی بود که یک سال او را زیر نظر داشتیم و در برخی موارد با قراردادن افرادی در مسیرش سرویس اطلاعاتی حریف را به بیراهه کشاندیم اما در نهایت مجبور به دستگیری او و سپردنش به مراجع قضایی شدیم.
اسفند سال 88؛ سرکرده گروهک تروریستی
شوک بزرگ به دستگاه اطلاعاتی غرب
دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک موسوم به جندالله شوک بزرگی بود که به دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد شد. حمله به یک پاسگاه نیروی انتظامی در نزدیکی شهر سراوان و دستگیری 9نفر از نیروهای انتظامی کشورمان، بستن جاده زابل - زاهدان در منطقه تاسوکی و به شهادت رساندن 22نفر از هموطنانمان، بمبگذاری در مسیر اتوبوس حامل اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به شهادت رساندن 13نفر، گروگانگیری و بهشهادت رساندن 16نفر از سربازان وظیفه پاسگاهی در سراوان، انفجار بمب در یکی از مساجد شیعیان زاهدان و به شهادت رسیدن 25نفر، عملیات تروریستی در منطقه سرباز و به شهادت رساندن جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه از جمله اقدامات جنایتکارانه شرور ریگی بود. ریگی در آسمان دستگیر شد. سربازان گمنام اطلاعات که ماهها بهدنبال ریگی بودند در دبی او را پیش از نشستن بر صندلی پرواز دبی- بیشکک زیر نظر میگیرند و با او سوار همان هواپیما میشوند. عملیات تعقیب و گریز شروع میشود و چون هواپیمای خارجی حاضر به نشستن نبود در نهایت ساعت 3 بامداد چهارم اسفند هواپیمای فانتوم نیروی هوایی برای نشاندن هواپیمای حامل شرور ریگی مجبور به شلیک 200 گلوله به سمت آن میشود بهگونهای که هواپیما سرنگون نشود. این هواپیمای مسافربری با کمک دو فانتوم و یک اف14 به زمین نشانده میشود و ریگی به دست نیروهای اطلاعاتی میافتد.
فروردین 89؛ آزادی از جهنم وزیرستان
حیرت سیا و موساد
حشمتالله عطارزاده، دیپلمات ایرانی آبانماه سال87 به دست عدهای ناشناس در پاکستان ربوده شد. آنچنان که عطارزاده بعد از آزادیاش گفت، او در مدت 17ماه اسارتش، 16بار جابهجا شده و مدام در حال تحویل از یک گروه به گروه دیگر بوده است. بعدها وزیر اطلاعات درباره علت این جابهجاییها گفته بود بهدلیل اینکه این گروهها، زندانی را که بتوانند عطارزاده را آنجا نگه دارند و منطقه امنی برایشان باشد نداشتند، هراز چندی او را جابهجا میکردند. او مدام در حال تحویل از گروهی به گروه دیگر بوده و بنا به گفته خودش تا لحظه آزادی توسط سه گروه جابهجا شد. گروه چهارم که در حال تلاش برای تحویل عطارزاده ازگروه سوم بودند توسط مأموران وزارت اطلاعات ردگیری میشوند. حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در این باره میگوید: زمانی که عطارزاده در منطقه وزیرستان بود، مطلع شدیم که درحال جابهجایی میان گروههای مسلح است... . برادران در این جابهجایی، آن گروهی را که بنا بود عطارزاده را تحویل بگیرد در جایی مشغول کردند و بعد از مشغول کردن آن گروه، خودشان بهعنوان گروه تحویلگیرنده، ایشان را دراختیار گرفتند. آقای عطارزاده در بخش عمدهای از مسیری که او را به سمت کشور میآوردند متوجه اینکه چهکسی او را جابهجا میکند، نبود و احساس میکرد که همان گروههای مسلح او را برای نگهداری جابهجا میکنند. حیدر مصلحی در آن زمان گفته بود این عملیات، سیستم اطلاعاتی آمریکا و موساد را متحیر کرد.
دی ماه 89؛ دستگیری، یک سال پس از ترور
تیمی که هیچکدام همدیگر را نمیشناختند
22 دیماه سال88 مسعود علیمحمدی از دانشمندان هستهای کشورمان مقابل منزل خود به شهادت میرسد. یکسال پس از این حادثه وزارت اطلاعات از دستگیری عوامل ترور شهید علیمحمدی خبر میدهد. عامل اصلی ترور شهید علیمحمدی شخصی به نام مجید جمالیفش بود که سحرگاه 27اردیبهشت ماه امسال اعدام شد، اما به غیراز او تیمی 9نفره در عملیات ترور این استاد فیزیک دست داشتند که به گفته مسئولان اطلاعاتی کشورمان هیچکدام از حضور همدیگر خبر نداشتند. «فردی که خرید موتور را برعهده داشت به هیچوجه از کسی که ریموت بمب را ساخت یا کسی که موتور را به در منزل شهید برد، اطلاعی نداشت و حتی اجارهکننده خانهای که برای جاسازی بمب روی موتور اجاره شده بود، از کسی که قرار بود بمب را روی موتور جاسازی کند اطلاعی نداشت». جمالی فش در اعترافاتش گفته بود: «طبق آموزشهایی که دیده بودم باید پنج ترور را انجام میدادم». او گفته بود: صحنه تروری که در اسرائیل برای من بازسازی کرده بودند کپی برابر اصل بود؛ موتورسیکلتی که باید در کوچهای به درخت میبستم، حتی رنگ در خانه، نوع پل و میلگرد به کار رفته در آن و موزاییک کوچه تماما مانند صحنه واقعی ترور بود. جمالیفش در پادگانی واقع در جوار اتوبان تلآویو - بیتالمقدس آموزشهای تعقیب و گریز، تعقیب ماشین، جمعآوری اطلاعات از یک محل خاص و چسباندن بمب به زیر ماشین را دیده بود.
آذرماه سال 90؛ شکست پروژه نفوذ
دستگیری پهپاد انسانی
مدتی بعد از آنکه ایران پهپاد جاسوسی آمریکا را که به داخل خاک کشورمان نفوذ کرده بود سالم در اختیار گرفت و از آن رمزگشایی کرد، جاسوس دیگری نیز دستگیر شد که بنا به اشراف و تسلطش به تجهیزات مخابراتی و سیستمهای رایانهای به پهپاد انسانی معروف شد. ماموریت حکمتی، نفوذ در سیستم اطلاعاتی ایران بود؛ همان کاری که دستگاه اطلاعاتی ایران در میان گروههای اپوزیسیون و سیستم اطلاعاتی غرب انجام میدهد اما پروژه نفوذ سیا در سیستم اطلاعاتی ایران با دستگیری امیر میرزای حکمتی شکست خورد. امیر میرزای حکمتی سابقه یک دهه آموزشهای فشرده اطلاعاتی را در رزومه خود دارد. او بارها تست دروغسنجی و روانشناسی و معاینات پزشکی را با موفقیت پشتسر گذاشته تا سیا با وی تماس بگیرد و اعلام کند که تحقیقات خاتمه یافته و حکمتی باید ماموریت اصلی خود را در ایران انجام دهد. از پایگاهی در افغانستان وارد ایران میشود. قرار بود خود را بهعنوان یک دلال اطلاعاتی به ایران معرفی کند. حجم اطلاعاتی که حکمتی آورده بهگونهای است که هر سرویس اطلاعاتی در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعی مهم میبیند و سعی میکند هر طور شده این منبع را از دست ندهد و نیاز اطلاعاتیاش را به وسیله آن برآورده کند و این همان دامی است که برای ایران پهن شده است اما دستگاه اطلاعاتی ایران با ارزیابی درست، به فرعیبودن کار پی میبرد و با شناسایی مسیرها و راههای اعزام حکمتی پروژه نفوذ را کنترل و مهار میکند.
فروردین 91؛ تیم 15 نفره جاسوسان دستگیر شدند
یک برگ دیگر از اشراف اطلاعاتی
وزارت اطلاعات ایران روز سهشنبه ۲۲ فروردین با صدور اطلاعیهای اعلام کرد یکی از شبکههای بزرگ ترور و خرابکاری اسرائیل و تعدادی از هستههای حفاظتشده عملیاتی آن شناسایی و گروهی از تروریستها و مزدوران همکاریکننده با آنها بازداشت شدهاند. در اطلاعیه تکمیلی وزارت اطلاعات درباره این تیم 15نفره آمده بود که از جمله ماموریتهایی که بازداشتشدگان بهعهده داشتهاند، شناسایی و ترور یکی از متخصصان کشورمان بوده است. بمبگذاری در برخی تاسیسات زیربنایی کشور، ماموریت دیگر تعدادی از بازداشتشدگان یاد شد. از دیگر اطلاعات واصله، آگاهییافتن از قصد دشمن برای انجام یکی از عملیاتهای تروریستی مورد نظر، در روز 21بهمنماه سال گذشته بوده است. در این اطلاعیه آمده بود: در خلال جمعآوریهای گسترده اطلاعاتی که منجر به شناسایی تیمهای تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی شد، اطلاعات موثقی به دست آمد که دلالت بر بهرهبرداری نامشروع و گسترده رژیم متجاوز صهیونیست از امکانات، تسهیلات، پوششها و نمایندگیهای دیپلماتیک مستقر در خاک تعدادی از کشورهای غربی پرمدعاست. مستندات رسوایی مدعیان دروغین حفظ امنیت بینالمللی و حقوق بشر که در واقع حامیان اصلی تروریسم بینالمللی هستند، پس از رفع محذورهای امنیتی و حفاظتی افشا خواهد شد.
25 خرداد 91؛ دستگریی عاملان ترور هسته ای
حفر نقبی اطلاعاتی به دژ دژخیمان
25 خرداد وزارت اطلاعات کشور در اطلاعیهای خبر از دستگیری عامل ترور سه شهید هستهای کشور داد.
وزارت اطلاعات از این عملیات بهعنوان حفر نقبی اطلاعاتی به دژ دژخیمان صهیونیستی یاد کرد و نوشت سلسله عملیات سنگین و همهجانبه اطلاعاتی که پس از وقوع نخستین ترور هستهای آغاز شده بود، با ترورهای بعدی هرچه شدیدتر و گستردهتر و متهورانهتر استمرار یافت تا به حصول اشراف اطلاعاتی بر تعدادی از پایگاهها و ایستگاههای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی و با گستراندن تور اطلاعاتی بر آنها به شناسایی عدهای از افسران اطلاعاتی رژیم جعلی حاکم بر سرزمینهای اشغالی و تروریستهای مزدور آنها انجامید و با تعقیب و مراقبتهای شبانهروزی و رهگیری سوژهها و سرنخها در داخل و خارج از کشور، نهایتا عوامل اصلی ترور شهید شهریاری، شهید احمدیروشن و شهید قشقایی شناسایی شده و طی سلسله عملیات برقآسا و مقتدرانه در مناطق مختلف دستگیر شده و به بازداشتگاهها منتقل گردیدند.
وزارت اطلاعات درباره این عملیات اعلام کرد که در روزهای آینده اطلاعات بیشتری در اختیار خواهد گذاشت. گفته میشود اعضای این شبکه ترور از مدت ها پیش تحت کنترل نیروهای امنیتی کشورمان بودهاند.
دهه 60؛ تفقد رهبری
انهدام شبکه بزرگ جاسوسی آمریکا
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به انهدام شبکه بزرگ جاسوسی آمریکا در سال1367، میگوید: زمان معاونتم در وزارت اطلاعات یکی از شدیدترین ضربهها به فعالیتهای جاسوسی آمریکا زده شد بهطوری که در تاریخ کشف جاسوسان آمریکایی در خارج از آمریکا یکی از بزرگترین ضربهها بود. نزدیک به 30نفر جاسوس را در نهادهای نظامی، نهادهای مهم سیاسی، در حوزههای عملیاتی، مراکز اداری و افراد آزاد شناسایی و دستگیر کردیم و چند منطقه را برای فرود هواپیما، برای فرود رنجرها و کماندوها کشف کردیم. کارهای خیلی بزرگی در کشور کرده بودند. گروهی از جاسوسان را در آمریکا آموزش جاسوسی و خرابکاری و همکاری با نیروهای اشغالگر داده بودند که مثلاً اگر نیروهای خارجی خواستند از طریق هلیبرن مانند طبس وارد کشور شوند و عملیات انجام دهند این نیروهای داخلی چگونه باید به آنها امکان و فضا بدهند. به لطف خدا آن شبکه بزرگ ضربه خورد و جمعآوری شد که در تاریخ فعالیت ضدجاسوسی بهعنوان بزرگترین ضربه به یک سازمان جاسوسی تعبیر شد. مقامات آمریکایی 16سال سکوت کردند دم برنیاوردند تا ناچار شدند اوایل سال84 اعتراف کنند به خاطر آن ضربه کاری که در آن تاریخ وارد شد هنوز ما از دسترسی به جامعه ایران محروم هستیم. همان زمان خدمت مقام معظم رهبری رفتیم و گزارش این کار را به ایشان دادیم و ایشان بسیار ما را مورد تفقد قرار دادند.
دهه 60؛ چالش های امنیتی جنگ
ارتباط با اسرای ایرانی در عراق
حجتالاسلام پورمحمدی، معاون اسبق وزارت اطلاعات در توضیح فعالیتهای خود در دوران دفاعمقدس نیز میگوید: از جمله کارهای خوب و جالبی که در آن دوره انجام شد، ارتباط وزارت اطلاعات با اسرای ایرانی در عراق بود که کار بسیار پیچیدهای بود و با امکانات بسیار کم و حساس این ارتباط را برقرار کرده بودیم بهخصوص با مرحوم آقای ابوترابی بهعنوان رهبر اسرا که حتی چندبار از حضرت امام(س) برای ایشان پیام گرفتیم و فرستادیم. اسرای ما هم وقتی میفهمیدند امام به آنها پاسخ داده قوت قلب میگرفتند. همچنین حجتالاسلام علی فلاحیان درخصوص فعالیتهای اطلاعاتی در ابتدای تاسیس وزارت اطلاعات در سال63 میگوید: زمان مسئولیت من، تشکیل وزارت اطلاعات و مقارن با دوران جنگ بود، مهمترین چالشهای امنیتی آن زمان مسئله منافقین، جنگ و جاسوسی بود. ما در کمیتههای انقلاب توانسته بودیم با اجرای طرح مالک و مستأجر، استقرار منافقین را در داخل به هم بزنیم و بعد از اینکه این استقرار به هم خورد آنها تیمهای خود را تشکیل دادند و به داخل کشور میفرستادند. ابتدای تشکیل وزارت اطلاعات با تیمهای وارداتی مواجه بودیم که چون من مسئول امنیت بودم مهمترین موضوع آن دوران را مبارزه با این افراد میدانستم و بعد از این هم مسئله جاسوسی در عراق خیلی مهم بود و خدماتی که برای جنگ انجام دادیم.