او در تازهترین مصاحبه خود که دیروز خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد اظهار داشت: «بهنظرم در بحث مدیریت منابع وزارت بهداشت احتیاج داریم تا هدفمان کاهش فاصلهها و پر کردن شکافها باشد. برنامههایی که شعارهایشان نگاه یکساننگر به کشور یا به استانها و یا به طبقات اجتماعی است معمولا شامل برنامههایی میشوند که بهرهوری آنها پایینتر است.
یکی از مهمترین چالشهای بخش سلامت، چالش مالی است. وقتی نگاه میکنیم که وزارت بهداشت یک عقب ماندگی بودجهای تاریخی دارد، افزایش اعتبارات بخش سلامت را باید یک اقدام مبارک دانست، به شرطی که محقق شود و در اختیار نظام سلامت قرار گیرد اما اینکه تلقی بکنیم که صرفا موضوع و مشکل اعتبارات است، تلقی کاملی نیست.»
این نخستین بار نیست که یک وزیر سابق بعد از برکناری یا استعفا به منتقد همان وزارتخانه تبدیل میشود، شاید دلیلش این است که او بیش از هر کس دیگری به زیروبم واقعیتهای آن دستگاه آگاه است، اما سؤال این است که چرا این افراد تا زمانی که مسئولیت قانونی داشتند مدافع سیاستها و اقدامات آن دستگاه بودند و اکنون به منتقد سرسخت آن تبدیل شدهاند؟
وزارت بهداشت و درمان یکی از وزارتخانههای حساس است که با سلامت مردم در ارتباط است. بهرغم اتخاذ تدابیر قوی از سوی قانونگذاران بهمنظور حمایت از سلامت و بهداشت مردم، بهویژه در قالب سیاستهای برنامه چهارم و پنجم توسعه، این وزارتخانه یکی از ضعیفترین دستگاههای دولتی در اجرای قوانین برنامه بوده است.
وضعیت اسفناک بیمارستانهای کشور، بهویژه بیمارستانهای دولتی، پایین آمدن سن ابتلا به سرطان و سکتههای قلبی و مغزی در ایران، بالا رفتن سهم مردم در پرداخت هزینههای درمانی و ناکارآمدی نظام مدیریت بیمارستانی در ایران نشانه آشکاری بر این مدعاست که بهرغم رشد علمی ایران در حوزه علوم پزشکی، وضعیت سلامت مردم در دهه گذشته بهبود نداشته و دچار پسرفت و عقب ماندگی شده است.
ناکافی بودن نظام بیمههای درمانی و پوششهای عدالتگرایانه در حوزه بهداشت و سلامت عمومی نیز دلیل دیگری بر این ادعاست که وزارت بهداشت در این سالها هرگز نتوانسته به درستی به ماموریتهای قانونی خود عمل کند تا جایی که نمایندگان مجلس، بهویژه اعضای کمیسیون بهداشت مجلس همواره یکی از منتقدان سرسخت این وزارتخانه بودهاند.
در این میان برخی محدودیتهای موجود، مانند کمبود مواداولیه و تجهیزات درمانی و دارویی مورد نیاز بیماران بر اثر شرایط ناعادلانه تحریمها، باعث شده تا فشار مستقیم این شرایط بر دوش مردم بهویژه مردم مناطق محروم و مستضعف سنگینی کند. بهعنوان مثال از کار افتادن دستگاههای تصویربرداری پزشکی در بسیاری از شهرستانها باعث شده تا موج مراجعه بیماران نیازمند به شهرهای بزرگ را شاهد باشیم.
در برابر، این وزارتخانه و متولیان آن کوچکترین پاسخگویی در برابر رسانهها نداشته و با ابزارهای تهدید و شکایت، فضایی را در حوزه اطلاعرسانی سلامت ایجاد کردهاند که کسی نتواند وارد زمینه نقد این دستگاه شود.از سوی دیگر فقدان اهرمهای قدرتمند در این دستگاه باعث شده تا بهعنوان مثال در موضوعی مانند حذف ممنوعیت استعمال قلیان در اماکن عمومی، اصلیترین دستگاه متولی سلامت مردم، کوچکترین واکنشی در برابر کانونهای قدرت نشان ندهد.در چنین فضایی است که حتی وزیر اسبق نیز به جمع منتقدان این وزارتخانه پیوسته و پیشبینی میشود درصورت تداوم این روند، در آینده برخی از موانع وگرهگاههای سیاستگذاری در حوزه بهداشت و سلامت نیز توسط همین افراد افشا شود.