اگر مبارک و شورایعالی نظامیان چند سال پیش اخوانالمسلمین را کاملا قانونی اعلام میکردند و به آن اجازه میدادند بیهیچ دردسری در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری شرکت کند اکنون به این سرنوشت دچار نشده بودند. در آن صورت، بهاحتمال زیاد آنها هنوز بر قدرت سیطره داشتند، حتی شاید بیشتر از گذشته، همانطور که امروز نظامیان از چنین قدرتی برخوردارند.در ماههای گذشته انتقادهایی به برخی رفتارها و سیاستهای اخوانالمسلمین درون جامعه مصر شکل گرفتهاست. تمایل به چانهزنی و تعامل با شورایعالی نظامیان، بیتوجهی به دغدغههای کارگران و پایبند نبودن به قولشان مبنی بر عدمحضور در انتخابات ریاستجمهوری، طی چند ماه گذشته ضربههایی را به اخوانالمسلمین وارد کردهاست. با این وجود این گروه بعد از تصاحب پارلمان، کرسی ریاستجمهوری مصر را نیز در یک انتخابات آزاد از آن خود کرد.
در قسمت اعظم قرن گذشته، اخوانالمسلمین در قالب نهادی اساسی و مهم ظاهر شده و در عرصههای پزشکی، آموزشی و دیگر موارد به مردم خدمترسانی کرده است، خدماتی که دولت مصر یا از ارائه آن ناتوان بود یا از آن سر باز میزد. از همینرو میلیونها مصری حاضرند فرصت اداره کشور را به این سازمان اعطا کنند. نظر بسیاری از مصریها درباره انقلابیون یعنی همان گروههایی که از طریق شبکههای مجازی تظاهرات علیه مبارک را سازماندهی میکردند،همانطور که در انتخابات مجلس این کشور هم نمود داشت در این چند جمله خلاصه میشود: «ما از انقلابیون ممنونیم اما آیا آنها واقعا گمان میکنند ما به تعدادی بچه رأی میدهیم که هیچگاه تجربه اداره چیزی را نداشتهاند؟ اخوانالمسلمین حداقل سابقه اداره سازمانی بزرگ را دارند. آنها تنها گروهی هستند که تجربه رهبری دارند و ما آنقدر به آنها مدیون هستیم که این فرصت را دراختیارشان بگذاریم».
در عبارات یاد شده توصیف آنتونیو گرامشی، نظریهپرداز ایتالیایی، از «درک عام» نمود مییابد. کشور مصر بهمنظور توسعه اقتصاد بهگونهای که اکثریت از آن سود ببرند تنها یک راه پیش رو دارد: اصلاحات اساسی از طریق ایجاد یک ساختار دولتی جدید که نظامیان و طبقه حاکم در آن نفوذ نداشته باشند.
افرادی که در طبقه حاکم جایی ندارند و آنهایی که برای ایجاد شبکههای سیاسی و اقتصادی متشکل از مردم عادی، از منابع و قدرت سازمانی برخوردار نیستند نمیتوانند اقتصاد سیاسی و ریشهدار مصر را تغییر دهند. حتی اگر نامزدهای انقلابیتر از تجربه سازمانی و اقتصادی بیشتری برخوردار بودند بهعلت کمبود وقت باز هم نمیتوانستند ساختارهای سازمانی برابر با دولت را پدید آورده و مردم را به مرور وارد آنها سازند. اگر این نامزدها رأی میآوردند در همان نظامی که ادعای نابودیش را داشتند محو میشدند اما اخوانالمسلمین در هر صورت با توجه به قدرت سازمانی و عقیدتی خود امکان ایجاد تغییرات اساسی را دارد. چند دهه خدمترسانی به مردم مصر در عرصههای گوناگون به این گروه اجازه میدهد اعتماد و رأی آنها را مطالبه کند.
اخوانالمسلمین طی 20سال گذشته به مرور خود را در میان نخبگان اقتصادی مصر جای داده، هر چند باید گفت که در این راه تابع آنها نشده است. در هر حال این گروه بخشی از اقتصادی شده که بهمنظور انجام اصلاحات اساسی باید با آن مقابله کند. اخوانالمسلمین به دو طریق در میان نخبگان اقتصادی مصر قرار گرفته است: ایجاد تشکیلات اقتصادی خاص خود که بسیار هم موفق بوده است و برقراری ارتباطات شخصی همچون ازدواج با خانوادههای طبقه حاکم.
چه شد که ارتش با انقلاب همکاری کرد؟در جریان اعتراضها علیه رژیم مبارک، ارتش دو راه پیش رو داشت. اول، همکاری با جنبشی که اشتراکات اقتصادی زیادی با آن داشت؛ در ضمن آن جنبش هم برای ایفای نقش سیاسی به پشتیبانی ارتش نیازمند بود اما راه دوم درافتادن با جمال مبارک و دیگر اعضای جوان گرداننده اقتصاد مصر بود، افرادی که هیچ علاقه و تعهدی به ارتش نداشته و از برنامه آزادسازی که دست ارتش را از اقتصاد کوتاه میکرد حمایت میکردند. مردم و ارتش هیچگاه «دست واحد» نبودهاند اما همواره هدفی مشترک داشتهاند: سرنگونی مبارک.
علت اقبال مصریها به احمدشفیق
اگرچه رأی مصریها به نامزد حزب عدالت و توسعه که بازوی سیاسی اخوانالمسلمین است دلایل منطقی دارد اما اقبال آنها به نامزد دوره مبارک، احمدشفیق در دور اول انتخابات ریاستجمهوری، بهراحتی قابل درک نیست. احمدشفیق با فاصلهای اندک از محمدمرسی در جایگاه دوم دور اول انتخابات ریاستجمهوری ایستاد. چگونه است که افراد بیرون از طبقه حاکم از نماینده این طبقه حمایت میکنند؟ همان طبقهای که ذینفعان نظام سابق هستند.خیلیها دلایل این امر را تبلیغ بیش ازحد احمدشفیق در حوزههای سکولاریسم و امنیت میدانند، یا بهعبارتی دیگر جلوگیری از اجرای احکام اسلامی به دست اخوانالمسلمین و غلبه بر رشد فزاینده جرم در کشور. سه گروه در مصر از اجرای احکام اسلامی نگران هستند: مسیحیان، مصریهای سکولار و افراد مرتبط با صنعت جهانگردی که در مصر جایگاهی ویژه دارند.
بیتردید دلایل ذکر شده مهم هستند اما رأی مردم به شخصی که آخرین نخستوزیر حکومت سابق بوده، همان حکومتی که همین رایدهندهها را سرکوب میکرد دلیل دیگری هم دارد: نوع سیاسی سندروم استکهلم. [پدیدهای روانی که براساس آن گروگانها با گروگانگیر همکاری کرده و نسبت به آن احساسات مثبت بروز میدهند. در سال 1973، سرقتی در یکی از بانکهای استکهلم (پایتخت سوئد) به وقوع پیوست که طی آن چهار نفر به گروگان گرفته شدند اما این گروگانها پس از پایان ماجرا به نفع یکی از گروگانگیرها شهادت دادند. ]
اگرچه خیلی از مصریها به خاطر ورود به دوران جدید خوشحال هستند اما به لحاظ روانی همچنان به حکومتی که گرداگرد زندگی آنها چنبره زده بود احساس وابستگی میکنند. حکومت سابق ازطریق گفتمان ثبات و ملیگرایی اعمال قدرت میکرد. این روش هرچند توهینآمیز بود اما مردم احساس میکردند از امنیت برخوردار بوده و به شمار میآیند. در دوره آشفته پس از مبارک جای تعجب ندارد که میلیونها نفر آرزوی امنیت دوران پیش از انقلاب را داشته باشند، حتی با وجود آنکه در آن دوران نظارتی شدید بر جامعه و زندگی افراد حکمفرما بود. این پدیده پس از حمله سال2003 آمریکا به عراق، در آن کشور هم دیده شد. علاوهبراین، بسیاری از مصریها پس از سرنگونی مبارک واقعا به سختی گذران زندگی میکنند که این مورد هم احساس تعلق به نظام سابق را تقویت میکند.
آینده انقلاب
در 16 ماه گذشته حداقل یک چیز در مصر مشخص شده است. قدرت عوامل پشت پرده در مصر بیشتر از آنی است که اکثر مردم تصور میکردند، درنتیجه شورایعالی نظامیان و نخبگان اقتصادی که بر عوامل پشت پرده نفوذ دارند به این راحتی از قدرت و ثروت خود نخواهند گذشت، مگر در یک نبرد خونین. در اقتصاد راکد مصر درآمد اکثر مردم روزی دو دلار یا حتی کمتر است. همچنین عوامل منطقهای و جهانی امکان الگوبرداری از موفقیت اقتصادی اسلامگراهای ترکیه را ناممکن میسازد.
با توجه به موارد یاد شده، مهمترین و تنها موفقیت انتخابات ریاستجمهوری و حتی انقلاب، نهادینهکردن یک نظام سیاسی دمکراتیک است. رأیدهندگان به مرسی و شفیق ممکن است از سر وفاداری، تعهد عقیدتی یا ترس از هرجومرج آنها را انتخاب کرده باشند اما اگر رهبر جدید نتواند در آینده نزدیک تغییر اساسی در زندگی مصریها ایجاد کند فقط تعداد کمی به انتخاب خود وفادار خواهند ماند. از همینرو است که بسیاری از جنبشها بهویژه گروههای انقلابیتر در این انتخابات سرمایهگذاری نکردند و در عوض مشغول درسآموزی از برنامهها و اقدامات اخوانالمسلمین هستند. هدف آنها برقراری ارتباط با دهها میلیون مصری است، همان مردمی که مشخص میکنند سرنوشت انقلاب در بلندمدت چگونه رقم خواهد خورد. این گروهها به قول گرامشی از عقل سلیم برخوردارند، چون به عوامل کنونی اقتصادی و سیاسی به دید انتقاد مینگرند، از مبارزهای پرهیز میکنند که برندهای ندارد و برای آیندهای برنامهریزی میکنند که ممکن است برخلاف تصور صاحبان کنونی قدرت خیلی زود از راه برسد.
الجزیره
ترجمه: احسان شریفروحانی