این سؤال وقتی جدیتر و مهمتر تلقی میشود که برخی اثر ناشی از تحریمهای بانکی و نفتی را پررنگ میبینند اما برخی کارشناسان معتقدند وضعیت کنونی اقتصاد و بروز گرانی و تورم و التهاب در بازار ارز بهعنوان شاه بیت نابسامانیها از قبل هم قابل پیشبینی و کنترل بود و ریشه آن را باید درون کشور جستوجو کرد تا بیرون از مرزها.
هدفمندی ، به عمق مشکلات افزود
دکتر مهدی تقوی اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بروز برخی نابسامانیهای اقتصادی را قابل پیشبینی میداند و میگوید: افزون بر ضعف در تیم اقتصادی و تضاد در سیاستها و برنامههای اقتصادی دولت، نحوه اجرای قانون هدفمندی یارانهها ، عامل اصلی تشدیدکننده گرانیها و برهم خوردن عرضه و تقاضا در بازار داخلی است، بهنحوی که اجرای این قانون بیش از آنکه به رشد اقتصادی کمک کند، به تعمیق رکود تورمی دامن زد.
او تأکید کرد: طبیعی است که عدماصلاح نرخ ارز در 10سال اخیر باعث شده تا واردات انواع کالاها و خدمات فاقد کیفیت به واسطه تخصیص ارز دولتی توجیه پیدا کند و تولیدات داخلی قدرت رقابتی خود را بهتدریج از دست بدهد و آنچه اکنون در بازار ارز شاهد آن هستیم بیشتر ناشی از بیتوجهی به مبنای علم اقتصاد در تعیین نرخ ارز و بهبود شرایط حاکم بر مناسبات تجاری بین کشورمان با دیگر کشورهاست.
اقتصاد ایران با عدمتعادل مواجه است
دکتر میثم موسایی، صاحبنظر در مسائل اقتصادی، توجه دادن نگاهها و تمرکز غیرکارشناسی نابسامانیهای اقتصادی به مسئله تحریم را مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید: واقعیت این است که هم گرانی و تورم و هم نابسامانی در بازار ارز و طلا از قبل هم قابل پیشبینی بود و اقتصاددانان صراحتا نسبت به خطرات تزریق نقدینگی به اقتصاد هشدار داده بودند اما تیم اقتصادی دولت به هر دلیلی نسبت به این هشدارها توجه نشان نداد تا آنجا که بازنگری در نرخ سود بانکی هم یک اقدام دیرهنگام برای جمعآوری نقدینگی سرگردان بود.
او اشراف نداشتن و ضعف مدیریت در بانک مرکزی را ریشه بسیاری از نابسامانیها در بازار ارزی و پولی میداند و میافزاید: انتظار مردم و کارشناسان اقتصادی این است که تعادل در بازار برقرار شود و اینگونه نباشد که بهدلیل بازدهی بالای اقتصادی در زمینه سوداگری، نقدینگی از بخشهای تولیدی و اشتغال آفرین به سمت فعالیتهای غیرمولد و متکی بر واردات سوق داده شود.
حاشیههای سیاسی ریشه اقتصادی دارد
دکتر بهاءالدین حسینی هاشمی کارشناس بانکی و ارزی با اشاره به ریشههای اقتصادی التهاب در بازار ارز تأکید میکند: تأثیر پذیری بازار ارز از حاشیههای سیاسی میتواند بازهم ریشه اقتصادی داشته باشد، چرا که نوسان قیمت ارز را باید در قدرت اقتصادی هر کشور، تعادل در بازارها و روند سرمایهگذاریها جستوجو کرد؛ به همین دلیل من مشکل را محدود به مسائل سیاسی نمیدانم.
او با انتقاد از پافشاری مسئولان اقتصادی بر نرخ دلار 1226تومانی بهعنوان نرخ واقعی و شکاف حدود 800تومانی در بازار ارز میگوید: بخشی نگری و احساسی برخورد کردن با نوسان قیمتها در بازار بهویژه بازار ارز، جواب نخواهد داد و ضرورت دارد مجموعهای از سیاستهای اصلاحی اقتصادی تدوین شود و در دستور کار قرار گیرد.