اصلاً تو چمدانت را چهطور پر میکنی؟
زهرا:« لباس، لپتاپ، دفتر یادداشت، یک جامدادی پر، مقدار زیادی کاغذ، کتاب، سیدی، وسایل شخصی و بهداشتی و بستگی دارد سفر به کجا باشد و چهقدر طول بکشد.
معمولاً زیادتر از نیازم میبرم. اگر هم چیزی نبرده باشم، حواسم بوده فقط آن را جا گذاشتهام، چون دقیقهی نود چمدانم را جمع میکنم.»
نه اینطور نیست؟ تو چمدان سفرت را اینطوری جمع نمیکنی؟ خب، یکبار دیگر امتحان میکنیم.
- چمدانت را بستهای؟
بعضی از ما: «من چمدان نمیخواهم. همان کیفدستی کوچکم بس است.»
جواب:« مگر میشود؛ یعنی یکدست لباس هم نداری؟ چمدان من که جا ندارد و...»
نمیبریم و بعد در سفر، تازه متوجه میشویم که چه وسایل شخصی مهم و ضروریای را برنداشتهایم.
حسین: «من اصلاً چمدان ندارم. یک کیف خیلی کوچک میبرم. اگر هم سفر طولانی باشد یک کوله. لباس هم اگر لازم شد از همان شهری که میروم میخرم. یک دوربین، حوله، مسواک و یک جفت جوراب، همین. همیشه هم چند ساعت بعد از حرکت متوجه میشوم شارژر موبایل را جا گذاشتهام.»
البته بهتر است پیش از هر چیز، فهرستی از لوازم مورد نیازمان تهیه کنیم تا در لحظهی آخر چیزی را جا نیندازیم. حالا این فهرست را چند بار مرور کنیم تا اگر چیزی اضافه بود، آن را حذف کنیم. یادمان باشد خیلی از چیزهایی که با خود میبریم هیچ وقت مورد استفاده قرار نمیگیرند و مهمتر از آن، خیلی ها را می توان در شهر مقصد با درد سر کمتری تهیه کرد.
فقط یادمان باشد اگر در این هوای تابستانی سفر رفتیم، آب همراه خود برداریم. یک اسپری کوچک آب هم در سفرهای گرم و خشک مفید خواهد بود. با اسپری کردن کمی آب بهسر و صورت، سرحال میآییم. خوب است لباسهایی بپوشیم که راحت شسته و خشک شوند. کفش راحت انتخاب کنیم. بدون کرم ضدآفتاب، عینک آفتابی وکلاه هم از خانه بیرون نرویم. اشعههای مضر خورشید، در تابستان، بیشتر از هر چیز روی چشم و پوست تأثیر میگذارند. کلاههای لبهدار هم به عینک و ضد آفتاب کمک میکنند.
یکی دو تا کیسهی پلاستیکی همراه داشته باشیم. برای لباسهای خیس یا تهماندههای مواد غذایی و زبالهها.
نه اینطوری نیستی؟ یکبار دیگر.
- چمدانت را نبستهای؟
بعضی دیگر از ما: «چرا بستهام، آماده است.»
از سه روز به سفر، زیپ چمدان را میبندیم و با خیال راحت مینشینیم. اینجا هم دو حالت دارد؛ یا وسایل اضافه زیاد برداشتهایم یا یادمان رفته وسایل ضروری را برداریم. شاید هم همهچیز را درست برداشتهایم؟
فرهاد:« کتاب میبرم و لباس. آدم کتاب میبرد اما نمیتواند بخواند. مثلاً فکر میکنی این داستان کوتاه را میتوانی بخوانی اما بعد نمیرسی. لپتاپ و مودم هم با خودمان میبریم. اگر سفر با ماشین شخصی باشد آدمها حرص میزنند همه چیز با خودشان ببرند. میگویند حالا توی ماشین است دیگر!»
اینها چیزهایی هستند که همراه نداشتنشان بهتر است؛ بطری کامل شامپو و مایع دستشویی، لوسیون و عطر... بهتر است در صورت لزوم از انواع مسافرتی آن همراه ببریم یا مقداری از هر کدام را در بطریهای کوچک پلاستیکی بریزیم و با خود ببریم. حتی اگر این وسایل را نبردیم هم مهم نیست؛ هر شهری که برویم شامپو آنجا پیدا میشود.
برای هر روز یک لباس نبریم! چند تکه لباس که قابل جورکردن با همدیگر باشند برداریم از مسافر انتظار خوشتیپی نمیرود!
سشوار و اتو هم فقط بار ما را سنگین میکنند.
نه این هم نبودی؟ یک بار دیگر.
- چمدانت را بستهای؟
بعضیهای دیگر: «تقریباً دارد تمام میشود، اما یک چمدان کم است. نیاز به یک ساک دستی هم دارم!»
اتاق را آنقدر پر کردهایم که دیگر نمیتوان آنها را در یک چمدان جا داد.
شیوا: «لباس. بی نهایت لباس برمیدارم. پیشبینی میکنم اگر باران آمد، اگر هوا سرد شد، اگر گرم شد. اشکالی که دارم این است که به خیلی چیزها فکر میکنم. کلی دارو میبرم، مبادا سرما بخورم یا معدهام درد بگیرد.
کتاب هم زیاد میبرم، نکند نیاز باشد. لپتاپم را پر فیلم و موسیقی میکنم ساعتها وقت میگذارم برای این کار و معمولاً هم در سفر، فرصت استفاده از آنها پیش نمیآید. قیچی، ناخنگیر، سوزن و نخ وکفشهای اضافه، شلوار اضافه، اگر هوا سرد باشد پوتین. البته در سفر جدیدم یاد گرفتم آن لباس و کفشی را ببرم که راحتتر است. تازه یاد گرفتم لباس کمتری بردارم.
معضل جدید سفرهای این دوره سیم است. سیم موبایل، سیم لپتاپ و...»
- حالا این وسایل را چهطور در چمدان جا میدهی؟
خانم هثرپول یک دستیار پرواز است که مبتکر طرحهای جدید بستن چمدان برای کسانی است که مسافرتهای طولانی میروند. مراحل چمدان بستن او به این شکل است که اول، همهی وسایل را در کف اتاق میچیند و بعد چون لباسهای تا زده، فضای بسیار زیادی را اشغال میکنند، لباسها را به صورت فشرده لوله میکند که در این صورت کمتر هم چروک خواهند شد و همه را بعد از لوله کردن خارج از چمدان، یک گوشه میگذارد.
به اعتقاد او میتوان گفت تقریباً از هر لباسی که ما احتیاج داریم حداقل سه دست، در یک ساک کوچک جا میشود. دو کفش هم میتوان با این حساب در ساک جا داد. در واقع سومین لباس و کفشی را که لازم میشود، بر تن خواهیم داشت. حالا ابتدا کفشها را در ساک میگذارد و بعد لباسهای دیگر مانند شلوار و شلوار جین که میتوانند شکل و نظمی به لایههای زیرین بدهند.
چیدن لباسها را ادامه بدهیم، لایه های بیشتری را شکل میدهیم و لباسها را مرتب و محکم در کنار هم قرار میدهیم. سبکترین وسایل و آنچه را که باید در دسترس باشد، آخرین چیزهایی هستند که اضافه میشوند و لایههای رویی را شکل می دهند. لوازم بهداشتی سبک مثل شانه و کیف دستی روی سایر لباسها قرار میگیرند. حالاچمدان به راحتی بسته میشود و نیازی به بالا و پایین پریدن یا نشستن روی آن نیست.
اگر مسافرت کوتاهتری در پیش داشتید و خیلی نیاز به تعویض لباس و استفاده از وسایل نبود، میتوان از روش دیگری استفاده کرد. اول لباسها را در کف چمدان قرار میدهیم، به طوری که کنارههای لباس از چمدان بیرون باشد. بعد وسایلی را که چروک شدن آنها کمتر مهم باشد به همراه لوازم بهداشتی در وسط میگذاریم. در آخر گوشههای لباسهای زیرین را با احتیاط و با نظم ودقت بر روی لباسها و بقیهی وسایل تا میزنیم.
***
این طور هم نبود؟ پس تو با خودت چه میبری؟
تو:« بچه بودم عروسکهایم را میبردم. الآن لپتاپم را میبرم.»
ستاره:« دمپایی یادم می رود. »
الهه:« بالش کوچکم را میبرم، چون بدون آن خوابم نمیبرد.»
فرید:« من دوست دارم توی سفر فقط گشت و گذار کنم. ببینم، بازی کنم، بهم خوش بگذرد.»
باز هم تو:« از خیلی روز قبل چمدانم باز است، هرچه بخواهم ببرم میگذارم توی آن.»
اینها هم نبودی؟ میخواهی باز امتحان کنیم؟
- چمدانت را بستهای؟
بعضی از ما:« کدام چمدان؟ کدام سفر؟ دلت خوش است! ما امسال سفر نمیرویم، مثل پارسال!»