از این جهت توجه به چهار مقوله «وضعیت کنونی جهان اسلام»، «خطمشی در مواجهه با این وضعیت»، «تعیین چشمانداز» و «ارائه راهبرد» باید مورد توجه قرار گیرد.
۱ - اعلام وضعیت جهان اسلام: بازتولید «اسباب سبّ و تعصب»، بازسازی «ذهنیتهای پوسیده و منتهی به تکفیرهای کور و فزاینده» و بازآفرینی «فضاهای رویاروییهای حماقتبار رو به تزاید» مؤلفههای اصلی این شرایط را تشکیل میدهند.
۲ - گشودن افقی وسیع با عنوان ایجاد امت واحده اسلامی: تشکیل امت واحده اسلامی از اصلیترین آموزههای قرآنی است که بهدلیل سطحیاندیشیها، تعصبها و جهلها در طول تاریخ، کمفروغ جلوه کرده است.
۳ - طرح دیپلماسی وحدت اسلامی به مثابه راهبرد اصلی: دیپلماسی وحدت اسلامی فرایندی است از تعامل، تبادل و تفاهم همهجانبه و مستمر میان مسلمانان که فرصت میدهد تا پیروان مذاهب مختلف، افقهای ذهنی خود را نسبت به واقعیتها و امکانات طرف مقابل وسعت و ژرفا ببخشند و از بیرون حصارها و تنگناهای توطئههای رنگارنگ کنونی به تصحیح برداشتها، تکمیل ظرفیتها، تحکیم زیرساختهای اجتماعی، توزیع و تعمیم منافع و نهایتاً تشکیل امت واحده اسلامی همت گمارند.
سؤال این است که وقتی در حال گفتوگو برای یک فعالیت دیپلماسی با هدف دستیابی به منافع اختصاصی هستیم، چگونه میتوان به وحدت اسلامی رسید که یک وضعیت مشترک بین مسلمانان است؟ پاسخ این است که این ابتکار اضافهکردن دیپلماسی به وحدت اسلامی از چند جهت جالب توجه و به مثابه نسخهای برای درمان درد وضعیت کنونی جهان اسلام است:
الف - تخصیص منابع به منافع مشترک: وحدت اسلامی بهرغم آنکه مشترک است و کانونیترین و پرقدرتترین دایرهای است که میتواند مشترکات جهان اسلام را درون خود شکل دهد، امروزه وجهالمصالحه قرار گرفته است. به همین دلیل و در این شرایط باید از ابزار دیپلماسی استفاده کرد تا همگان این منفعت مشترک را باور کنند؛ یعنی دیپلماسی که در پی اقناع و تخصیص منابع است، اینجا در پی تخصیص منابع به منافع مشترک است و این یک ابتکار است.
ب - حرکت از نمادهای برپا به سمت نمودهای پویا: ما میتوانیم از نمادهای کنونی وحدت اسلامی بهره بجوییم. امکانات و مزایایی در دسترس ما و مورد قبول بسیاری از علمای اسلام، دانشگاهیان و بسیاری از ملتهاست. در سایه این امکانات بزرگ است که ما میتوانیم به سمت نمودهای پویای وحدت حرکت کنیم.
ج - حرکتی مربوط به نهادهایی از جهان اسلام:اصولاً اگر دولتها در دیپلماسی پا به میدان بگذارند، بهدنبال تأمین منافع ملی خود هستند. بنابراین دستیابی به منافع مشترک در این صورت یک «امکان» میشود و نه «هدف». اما اگر یک سازمان بینالمللی دیپلماسی را بر عهده بگیرد، دستیابی به منافع مشترک میسر خواهد بود. البته ایجاد چنین سازمانی ملزوماتی دارد که بدون تندادن به آن ملزومات، این هدف محقق نمیشود؛ یعنی باید قالبی ایجاد بشود که شیعه و سنی از یک وضعیت برابر در این سازمان برخوردار باشند.
از سوی دیگر باید گامهای اولیه و زیرساختهای اولیه چنین وحدتی را هر چه زودتر برداریم و هرچه سریعتر عقلای طرفین و دلسوزان و مصلحان جهان اسلام «تحریم بیحرمتی به مقدسات طرفین» را مورد توافق قرار دهند و این مسئله بهعنوان یک خط قرمز غیرقابل عبور اعلام شود.
د - خیزش فکری و جوشش فرهنگی نخبهگرایانه به مثابه خطمشی:رهبر معظم انقلاب این وظیفه را قبل از هر کس و قبل از هر قشر بر عهده فرهیختگان، حوزویان و دانشگاهیان میدانند.
* رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی