اما افزایش هزینه مواد غذایی از جهتی دیگر هم جریانساز شد و با جلب توجه سرمایهداران، بازرگانان، الیگارشها و شیخهای کشورهای نفتخیز عربی، آنها را به فکر سودجویی از این ماجرا انداخت. بعد از بحران ورشکستگی بانکها و حراج خانههای در رهن بانک، زمین بهعنوان سرمایهای ارزشمند مورد توجه قرار گرفت. در این میل به سرمایهگذاری در زمین، دولتها هم وارد شدند؛ مثلا سرجان بدینگتون دانشمند نزدیک به دولت انگلیس اخیرا اعلام کرد، تنها راه تأمین غذای جمعیت رو به رشد کرهزمین، اختصاص دادن زمینهای کشاورزی جهان به شرکتهای بزرگ کشاورزی است.
درحالیکه نیمی از مردم فقیر و گرسنه جهان در مزارع کوچک زندگی میکنند، چطور میتوان این زمینهای حاصلخیز را از آنها گرفت و به شرکتهای بزرگ کشاورزی داد؟ این گرفتن زمین، تأثیر بیشتری بر زندگی مردم جهان میگذارد تا تغییرات آب و هوایی. مردم به راحتی و با یک حکم دولتی یا بخش خصوصی، زمین و زندگیشان را از دست میدهند.
فروش زمین در اتیوپی
در اتیوپی، دولت تصمیم دارد سه میلیون هکتار از زمینهای حاصلخیز را تا سال2015 به سرمایهگذاران خارجی اجاره دهد. بخش عمده این زمینها در یکی از فقیرترین و توسعهنیافتهترین بخشهای کشور واقع است. این خندهدار است که کشوری که با بحران خشکسالی روبهرو است، خودش بهترین زمینهایش را به خارجیها میدهد تا کار کنند و بهره ببرند و این در حالی است که مردم اتیوپی از گرسنگی رنج میبرند.
اما وضعیت اتیوپی یک نکته دیگر را هم نشان میدهد و آن اینکه، این زمینفروشیها چه بلایی بر سر محیطزیست میآورد. فروش و اجاره زمین به خارجیها در اتیوپی، بزرگترین و مهمترین مسیر مهاجرت حیوانات در آفریقا را تهدید میکند.
در خاورمیانه، عربستان سعودی با ثروت هنگفت نفتیای که دارد از تکنولوژی بهره گرفته و میلیاردها دلار صرف تبدیل بیابان به زمین کشاورزی میکند. شنهای بیابان به نقاط دیگر منتقل میشود و جای خود را به بزرگترین زمینهای کشاورزی میدهد.
میلیونها هکتار از این زمینها زیرکشت گندم رفتهاند تا جایی که عربستان سعودی به یکی از بزرگترین صادرکنندگان گندم و غلات در جهان تبدیل شود. اما منابع آب زیرزمینی عربستان مانند نفت این کشور به سرعت رو به پایان است. به همین دلیل شاهزادههای نفتی عربستان توجه خود را معطوف به خرید زمین در سودان، مصر، ویتنام، کامبوج، فیلیپین و پاکستان کردهاند. در دیگر بخشهای خاورمیانه هم وضعیت به همین صورت است. از قطر تا امارات، همه به فکر سرمایهگذاری برای کشاورزی هستند. خرید زمین فقط به اعراب ثروتمند و شاهزادههای نفتی محدود نمیشود. در سودان جنوبی یک سرمایهگذار والاستریتی مقدار زیادی زمین از یک جنگسالار منطقه خریداری کردهاست. در کنیا، کارآفرینان آمریکایی مشغول کار هستند و برای کارشان از کارگران محلی هم استفاده میکنند. به همینخاطر مردم از شرایط نارضایتی ندارند.
اما موضوع فقط این نیست. آن سوی حصارهای مزارع کشاورزی، مشقت و رنج و خشم هم هست. روستائیان میگویند زمینهایشان به زور از آنها گرفته شده، با تغییر مسیر رودها و آبها، کروکودیلها به دردسری برای مردم تبدیل شدهاند و مردم محلی برای رفتوآمد در راههای روستاها باید از صاحبان جدید مزارع اجازه بگیرند.
این وضعیت در سراسر جهان وجود دارد؛ مثلا در لیبریا، از سال2005 نزدیک به 16میلیارد دلار سرمایه خارجی برای خرید و اجاره و کار روی زمین سرازیر شدهاست. در اوکراین با وجود قانون ممنوعیت فروش زمین کشاورزی به خارجیها، بین سالهای 2008 تا 2010 بیش از هشتمیلیارد دلار برای اجاره زمین هزینه شدهاست. در برزیل دولت بهشدت در مقابل قلعوقمع آمازون مقاومت کرده اما از ثروت محیطزیستی دیگری غافل شدهاست؛ دشتهای سرادو، جایی که به اندازه آمازون دارای تنوع اکولوژیک است اما تجارت سویا، این منطقه را به نابودی کشاندهاست.
در پاراگوئه، یک جنگل مهم و دوردست زیرکشت چندین هزار هکتاری رفتهاست بهطوری که در هر روز هزار هکتار یا در هر 90ثانیه به اندازه یک زمین فوتبال، زیرکشت میرود. در گینه نو، سرمایهگذاران بخش کشاورزی به یکی از بکرترین مناطق روی کره زمین رخنه کردهاند. در کامبوج، قانون اروپا که به کشورهای فقیر جهان اجازه صادرات نامحدود با تعرفه صفر به اتحادیه اروپا را میدهد، باعث شده که هزاران نفر از خانه و زمینشان بیرون رانده شوند تا نیشکرکاران در زمینهای آنها کشاورزی کنند. در لائوس، مزارع سنتی برنج جای خود را به مزارع عظیم کائوچوی چینی دادهاند. وضعیت فاجعهبار اندونزی را هم که دیگر همه میدانند. حتی استرالیا، کشوری که بهشدت از زمینش حفاظت میکند، شاهد تصاحب میلیونها هکتار زمین توسط خارجیها بوده زیرا زمینداران استرالیایی با مشکل خشکسالی و بلوکهشدن خطوط اعتباری روبهرو بودهاند.
البته مواردی هم از مدیریت خوب زمین در بعضی نقاط جهان وجود دارد که در آن، سرمایهگذاران خارجی با مدیریت خوب خود به نفع مردم محلی و توسعه پایدار عمل کردهاند. اما این پدیده گسترده چنان با شتاب پیش میرود که به درستی مایه نگرانی بسیاری در جهان شدهاست. بهزودی باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چهکسی صاحب کره زمین است؟ بنگاههای ثروتمند تا کجا به خرید زمین ادامه میدهند؟
پشت پرده بسیاری از این فعالیتها و خرید زمین و کشاورزی، سرمایهگذاران ناشناس و سهامداران بینام هستند. کسی نمیداند اینها چه کسانی هستند، به کجا وابستهاند و ملیتشان چیست. فقط میدانیم که بسیار ثروتمندند و میلیاردها دلار ثروت دارند. همین امسال سازمان ملل پیشنهاد کرد کشورها برای فروش زمینهایشان و اختصاص آنها به کشاورزی، حد و حدودی قائل شوند. اما به هر حال این موضوع، پدیده شگفتآور قرن21 باقی میماند.