اول:
کلاس جبرانی او در مدرسه که تمام شد آنها یکدست والیبال هم بازی کردند و او دیرتر به خانه رسید. مادر نگران بود و اجازهی صحبت کردن را هم به او نداد. فقط اعتراض کرد و البته فرزانه هم حرفی نزد، مثل همیشه سکوت کرد.مادر فکر کرد خوب او را تنبیه کرده و بعد فکر کرد الآن است که فرزانه پشیمان شود و...
فرزانه فکر کرد که توضیح بیفایده است و حالا که دربارهی او اینطور فکر میکنند بگذار بکنند! او حوصلهی حرف زدن نداشت! و بعدها هم از مادر عذرخواهی نکرد. چون فکر میکرد که مادر خودش متوجه شده که اشتباه کرده. در حالی که همان موقع مادر فکر میکرد همین که فرزانه متوجه اشتباهش شده کافی است و این مسئله گنگ ماند و رفت در پستوی ذهنشان تا روزی دیگر دوباره بیرون بیاید!
روانشاسان معتقدند زمان شناسی و مکان شناسی مسئلهی مهمی در نوع حرف زدن و در واقع دفاع کردن از موقعیت و حقمان در برابر دیگران است. این مهم است که بدانیم چه زمانی حرف بزنیم و الآن که پدر ومادر عصبانیاند، سکوت کنیم و در زمان مناسبتری دربارهی این مسئله حرف بزنیم. ممکن است حرفهای خوبی برای گفتن داشته باشیم، ولی آن را در یک زمان نامناسب هدر بدهیم.
دوم:
حمید نمیتواند از خود دفاع کند. حق با او است. اما چون آنها بزرگتر هستند و قدرت دارند! زیر بار حرف او نمیروند. البته از او توضیح میخواهند اما توضیحش را نمیپذیرند. مسئله بر سر ارتباط حمید با یکی از دوستانش است که خانواده از او خواستهاند با او قطع رابطه کند. در واقع این اتفاق دربارهی دوستان قبلی هم افتاده و خانواده دربارهی دوستان قبلی حق داشتند و حمید هم این را میداند، اما این دوستش را نه، نمیشناسندش و حمید دلایل قابل قبولی برای ادامهی این ارتباط دارد.نگاه کنیم حمید چهطور از خودش دفاع میکند: اول بلند حرف میزند، بعد فریاد میکشد، بعد در اتاقش را میبندد و موسیقی را بلند میکند و بعد از خانه بیرون میرود و در حیاط مجتمع با دوستانش فوتبال بازی میکنند!
دکتر راحله حسینی، روانشناس و مشاور در گفتوگو با دوچرخه، دراینباره میگوید:« از خصوصیات دورهی نوجوانی مخالفت است. نوجوانان، با افراد ذینفوذ اطرافشان مخالفت میکنند و گاه بیدلیل در برابر تحکم و دستورات والدین مقاومت میکنند و در میان این مخالفتهاست که درست نمیتوانند حرفشان را بزنند؛ درحالیکه علت اصلی این مخالفتها تشخّصطلبی یا کسب استقلال یا جداسازی خود از دیگران است. اما به هر دلیلی که باشد در بین این مخالفتها، حرفها درست ردوبدل نمیشود و مسئلهای که در موقعیت آرامش با یک توضیح کوتاه قابل حل است، در این شرایط به یک مسئلهی بزرگ تبدیل میشود و پدر و مادر را بیشتر حساس میکند. مخالفت در پسران شدیدتر از دختران است. این امر شاید بهدلیل جرئت و قدرتی است که پسران در طول رشد خود کسب میکنند.»
سوم:
آتنا گریه میکند. هر وقت که میخواهد حرفش را بزند آنقدر گریه میکند که دیگر کسی متوجه حرفهای او نمیشود. همین دیروز او 15 دقیقه با تلفن صحبت کرد، اما مادر با یکی از دوستانش کمتر از یک ساعت حرف نمیزند و آتنا میخواست همین توضیح کوتاه را بدهد و اینکه با دوستش دربارهی مسئلهی مهمی حرف میزدند اما باز هم گریهاش گرفت و نتوانست بگوید. مادر هم که حوصلهی گریه نداشت همینطوری بیخیال ماجرا شد، نهاینکه قانع شده باشد.
دکتر محمد سلطانی، روانشناس هم در این مورد به دوچرخه میگوید:
« باید طوری حرف بزنیم که طرف مقابل با اطمینان صحبتهای ما را بشنود و مطمئن شود که با درک و همدلی با او صحبت میکنیم و حرفهای او را هم میشنویم .ما حتی اگر حرف هم نزنیم با حرکات و فیزیک و ظاهر خود میتوانیم آنچه را که در درونمان میگذرد، منتقل کنیم. پس بهتر است در صحبت کردن، ظاهر خود را همانند درونمان مثبت و محبتآمیز جلوه دهیم و با لحنی مناسب حرف بزنیم و به گفتههای خود اعتقاد عمیق داشته باشیم و در ضمن نظرها و عقاید آنها را هم بشنویم. در واقع خوب حرف بزنیم و خوب گوش کنیم. در صحبت کردن با تفکرات و نظرهای هم راجع به یک موضوع آشنا میشویم. درضمن ما باید نقدپذیری را در خود تقویت کنیم، باید بپذیریم ممکن است حرفمان تأیید یا رد شود تا بتوانیم ارتباط برقرار کنیم. سؤالها و جوابهای صحیح، روابط آسیبدیده را احیا میکند و باعث نزدیکی انسانها میشود.»
آخر:
حرف زدن، همان امتیاز ویژهای است که به ما داده شده است. با درنظر گرفتن شرایط سنی و رفتاری پدر، مادر، معلم و دوست و با درست حرف زدن میتوانیم به رابطههای پایدار و درست برسیم و البته به احساس رضایت از خود هم!وقتی درست حرف نمیزنیم خودمان هم نگرانیم و وقتی درست نمیتوانیم از خودمان دفاع کنیم در واقع تبدیل به یک محکوم همیشگی میشویم.