مهر امسال کلاس پایه اول راهنمایی تشکیل نمیشود و دانشآموزان پایه پنجم بهجای رفتن به پایه اول دوره راهنمایی به پایه ششم ابتدایی میروند. پایه ششم ابتدایی حواشی خاص خود را دارد؛ کتاب درسی، آموزش معلمان و تامین فضای آموزشی، ازجمله مسائل پایه ششم ابتدایی است. از سوی دیگر با ابلاغ بخشنامه، مدارس کشور روزهای پنجشنبه تعطیل است؛ افزون بر این دانشآموزان پایه دوم نیز کتابهای درسی جدیدالتالیف را تجربه میکنند و... . همه این طرحها با استناد به سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در حال اجراست بدون اینکه الزاماتی که در سند بر آنها تاکید شده آماده شده باشد. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت براین نکته تاکید میکنند که در اجرای تغییر ساختار نظام آموزشی، شتابزدگی وجود دارد. از طرفی راهکارهای مصوب در متن سند مصوب تحول بر پایه تحلیل محتوا و تطبیق دادههای علمی موجود، باید پیش از اجرا، دستهبندی شوند. برخی کارشناسان نیز با توجه به ضیق وقت، خواستار ورود رؤسای قوا برای جلوگیری از اجرای شتابزده طرح تغییر نظام آموزشی هستند تا این طرح به صورت نسنجیده و خام اجرا نشود و عواقب و پیامدهای منفی آن طی چند سال آینده گریبان دانشآموزان کشور را نگیرد.
برای بررسی ابعاد مختلف تغییر نظام آموزشی و مسائل پیرامون آن با دکتر علیاصغر کاکوجوبیاری، پژوهشگر، محقق، رئیس پیشین پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزشوپرورش و دبیر سابق شورای سیاستگذاری تحقیقات وزارت آموزشوپرورش گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
- آیا تغییر ساختار نظام آموزشی، بر سایر بندهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ارجحیت دارد؟
آنچه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده است سند تحول بنیادین آموزشوپرورش است که بخشهای مختلفی دارد؛ از کلیات گرفته تا چارچوب نهادی که راهکارهای متنوعی دارد. چیزی که اکنون در حال رخدادن است، اتفاق ششساله دوره دبستان است و طرح معروف به 3-3-6 که در حال اجراست. من معتقدم آنچه از محتوای سند تحول برمیآید3-3-6 نیست بلکه چهار دوره سهساله است. اگر این طرح هم بخواهد اجرا شود به احکام قانونی نیاز دارد که این احکام قانونی هنوز توسط مراجع قانونگذار تدوین و تصویب نشده ولی متاسفانه اقدامات اجرایی آن شروع شده است.
راهکارهای پیشنهادشده در سند تحول بنیادین متنوع است ولی هسته اتفاقی که رخ میدهد اجرای مبهم یکی از راهکارهاست که میگوید ساختار نظام آموزشی باید تغییر کند و بیانیه ماموریت است که در آن نظام آموزشی به صورت چهار دوره سه ساله آمده است. از طرفی میدانیم که بیانیه ماموریت مستقیما قابل اجرا نیست. بیانیه ماموریت باید تبدیل به راهکار شود که در آن راهکار هم که به تغییر ساختار اشاره کرده است نامی از 3-3-6 و 3-3-3-3 به میان نیامده است. باوجود اینکه بیانیه ماموریت مستقیما قابل اجرا نیست اما شاهد اجرای آن هستیم.
- اشاره به احکام قانونی برای اجرای سند شد، این احکام در چه مرجع قانونگذاریای باید مصوب شود؟
وقتی که صحبت از مراجع قانونگذاری میشود، شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد بالادستی تبیین سیاست کلی در حوزه فرهنگ مطرح است باید گفت که شورای عالی آموزشوپرورش یک نهاد سیاستگذاری اجرایی است. وقتی که یک سیاست کلان نیاز به حکم قانونی داشته باشد، حکم قانونی در نظام کلان کشور منحصرا از اختیارات مجلس شورای اسلامی است و هیچنهاد دیگری نمیتواند قانون تصویب کند.
پس دولت باید لایحهای تنظیم کند بهنام «لایحه اجرای جزئیات نظام آموزشوپرورش کشور» و آن را تقدیم مجلس کرده و مجلس هم با طی تشریفات آن را تصویب کند تا وزارت آموزشوپرورش قانونا مجاز باشد پایه ششم ابتدایی را راه بیندازد. اتفاقی که الان در حال رخدادن است، با قانون منطبق نیست.
- با توجه به آنچه بیان شد میتوان گفت تشکیل پایه ششم ابتدایی غیرقانونی است و آموزشوپرورش مجوز قانونی برای این کار ندارد؟
بله، دقیقا همین است و آموزشوپرورش بهلحاظ قانونی مجاز به راهاندازی پایه ششم ابتدایی نیست.
- آیا نگاه تکبعدی به سند تحول آموزشوپرورش، آفت سند نیست؟
تجربه اخیر بیانگر آن است که وزارت آموزشوپرورش طرح را پیشبینی و اهدافی را اعلام و اجرا میکند. آنچه اتفاق میافتد، آن چیزی نیست که پیشبینی شده است و آنچه موجب پیامدهای بعدی میشود مسائل پیشبینی نشده است. برای مثال سال گذشته وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد که با تصویب شورای عالی آموزشوپرورش، قصد دارد روزهای پنجشنبه، مدارس را تعطیل کند. شما محتوای مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش در این باره را بررسی کنید. هیچ اشارهای به تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس نه در نام و نه در محتوا نشده است. روح مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش این است: ساعات رسمی آموزش در پنج روز ساماندهی میشود و روز ششم اختصاص دارد به فعالیتهای پرورشی، آموزش جبرانی، آموزش خانواده، آموزش معلمان، اردو و مسائلی از این دست.
مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش «ساماندهی زمان سازمان آموزش» است؛ محتوای آن هم پنج روز کلاس رسمی است و روز ششم، سایر فعالیتها ولی آنچه در سال گذشته تحصیلی (91-90) اتفاق افتاد، قفلزدهشدن به در دهها هزار مدرسه در کشور بود. پرسش این است که آیا آموزش خانواده، معلمان و اردوی دانشآموزان اجرا شده؟ آیا پنجشنبهها کلاس جبرانی برگزار شده؟ اقدام پیشبینی شده، چیز دیگری بود که با آنچه اتفاق افتاده کاملا متفاوت است و تبعاتی که این تصمیم در دوره متوسطه داشته بسیار وسیع بودهاست. برای مثال در دوره متوسطه، دانشآموز در ساعت هفتم یا هشتم ناگزیر است فیزیک یا شیمی بخواند، چون دبیر فیزیک یا شیمی از صبح تا آخر وقت در مدرسه حضور دارد و باید کلاسهای فیزیک یا شیمی برگزار شود. طرحی که آموزشوپرورش پیشبینی و اعلام میکند با آنچه اتفاق میافتد یا پیامدهای آن بسیار اختلاف دارد و حتی خارج از پیشبینی آموزشوپرورش است.
مثال دیگری از طرحی که اکنون در حال اجراست میآورم؛ صورت مسئله این است که کلاسهای پایه ششم ابتدایی میخواهد تشکیل شود و پرسش سادهای که به ذهن متبادر میشود کمبود کلاس درس و فضای آموزشی و معلم است. راهحلی که در دسترس است اینکه احتمالا مربی پیشدبستانی کلاسش حذف میشود و میرود در پایه ششم ابتدایی تدریس میکند. یک اتفاقاتی ممکن است رخ دهد اینکه دوره پیشدبستان حذف شود.
اگر تصمیم ویژهای برای جلوگیری از اجرای این طرح تا دو ماه آینده گرفته نشود و این طرح اجرا شود باید صبر کنیم و ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد. اما ما میتوانیم پیشبینی کنیم چه اتفاقاتی میافتد. یکی از پیشبینیها حذف آموزش پیش از دبستان خواهد بود که آسیب است. پرسش این است که ما اعلام کردیم به دلایل متعدد پس از پایه پنجم، دانشآموزان به جای رفتن به پایه اول راهنمایی به پایه ششم ابتدایی بروند. آیا منفعت پایه ششم ابتدایی بیشتر از آسیبهایی است که به آموزش دوره پیش از دبستان وارد میشود؟ یقینا به این نکته اندیشیده نشده است.به عنوان یک محقق میگویم که به این پرسش اندیشیده نشده است که آیا منافع راهاندازی پایه ششم بیشتر از آسیبهایی است که به دوره پیشدبستانی وارد میشود؟
دوستان آموزشوپرورشی برای کاهش این آسیب به نظر میرسد در حال طراحی راهکاری هستند که آن راهکار بهمراتب هزینههای بیشتری را تحمیل میکند، زیرا از اول به پیامدها توجهی نکردهاند. قرار است به احتمال فراوان در دوره راهنمایی، مدارس به ویژه غیردولتی که کلاس اضافی دارند دوره پیشدبستانی راهاندازی کنند؛ این در حالی است که دوستان آموزشی اعلام میکردند که با توجه به ملاحظات روانشناختی سن است که نمیخواهیم پایه پنجم ابتدایی را به دوره راهنمایی ببریم، یعنی نمیخواهیم دانشآموز 12ساله را کنار دانشآموز دوره راهنمایی قرار دهیم. برای حل این موضوع تصمیم گرفتند که بچه شش ساله کنار بچه 15-14 ساله قرار بگیرد و من مطمئن هستم که به این نکته هرگز توجهی نکردهاند.
اینکه بخواهیم برای جلوگیری از خالیماندن فضای مدارس راهنمایی غیردولتی به دلیل تشکیلنشدن پایه اول راهنمایی، دراین مدارس، دوره پیشدبستانی تشکیل شود و کودک ششساله در کنار دانشآموز 14ساله قرار بگیرد، خطا و اشتباه فاحشی است که رخ میدهد.
- آیا مزایای تشکیل پایه ششم ابتدایی به حدی است که سایر پایهها نادیده گرفته شود؟
وزارت آموزشوپرورش ارزیابیای از پایه ششم کرده و ممکن است راهاندازی پایه ششم ابتدایی منافع اندکی داشته باشد که من معتقدم این منافع اندک، ارزش معامله ندارد. برای دست یافتن به این منافع ناچیز شروع کردهاند به تخریب بقیه چیزها و معلوم نیست اگر طی دو ماهی که تا شروع سال تحصیلی جدید مانده دستگاههای تصمیمگیرنده، تدبیری نیندیشند و اقدامی نکنند، چه خسارت بزرگی به آموزشوپرورش کشور وارد میشود؟
امکان دارد به دلیل کمبود نیرو در دبستانها، دفتردار، معلم شود یا دبیر دبیرستان برای گرفتن انتقالی مجبور شود در دبستان تدریس کند. احتمال دارد راهرو یا نمازخانه یا کتابخانه برخی واحدهای آموزشی به دلیل کمبود فضای آموزشی پایه ششم ابتدایی، به کلاس درس تبدیل شود.
- مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کردهاند در 126کشور دنیا، پایه ششم ابتدایی دارند. آیا آنها هم مانند ما عمل کردهاند؟
من بهصراحت میگویم 45درصد کشورها پایه ششم ابتدایی ندارند. شما تاریخ آموزش این 45درصد کشورهای دنیا را بررسی کنید. کدام کشوری که پایه ششم ابتدایی نداشته حاضر شده ششم ابتدایی را از دوره تحصیلی بالاتر راهاندازی کند؟ این عمل آنقدر دور از ذهن است که هیچ کشوری حاضر نمیشود چنین تصمیمی بگیرد.
- اینکه گفته میشود اگر تغییر ساختار نظام آموزشی در دولت دهم اجرا نشود، احتمال اجرا نشدن آن بسیار است، آیا توجیه یا استدلالی قابل پذیرش است؟
سند تحول میگوید چهاردوره سهساله، آغاز سن تحصیل رسمی هم پنجسالگی است. اگر احکام قانونی مورد نیاز تصویب شود ممکن است در قانونگذاری بعدی از پنجسالگی دوره آمادگی داشته باشیم و در آن صورت اجرای آن پربازده و کمهزینهتر خواهد بود. سند نظام آموزشی، کشور را چهاردوره سهساله از پنجسالگی پیش بینی کرده است، آن هم در بیانیه ماموریت پیشبینی شده است که مستقیما قابل اجرا نیست.
اگر دولت بعدی بخواهد این کار را از پنجسالگی شروع کند و نیازهای قانونی آن را تدوین و مصوب کند یقینا به نفع کشور است. ما به این دلیل که تغییر ممکن است معوق شود و صورت نگیرد نمیتوانیم به تغییر شتابزده و نسنجیده مجوز اجرا بدهیم. این تغییر کنونی که اصرار بر اجرای آن وجود دارد از پختگی و سنجیدگی لازم و کارشناسی برخوردار نیست.
هنگامی که اعلام میکنیم نمیخواهیم بچههای 12ساله کنار 15سالهها باشند، الان یکباره میگوییم اشکال ندارد بچههای پنجساله کنار بچههای 15ساله باشند. این کار، نسنجیده است که اینگونه میشود. ما نمیتوانیم به کار نسنجیده به این دلیل که ممکن است تغییر معوق شود، مجوز کارشناسی اجرا بدهیم.
- چرا تغییر ساختار نظام آموزشی از وسط برش خورده است؟
وزارت آموزش و پرورش از قبل اختیاری که در سند تحول به شورای عالی آموزش و پرورش داده شد، راههای لغزش در اجرای سند و انحراف از آن را هموار کرد. یکی از راههایی که هموار کرد همین است که آمدند راهاندازی پایه ششم ابتدایی را هموار کردند که کتاب درسی پایه ششم بنویسند.
این جمله شما مشمول این پرسش است که کتابهای پایه ششم که امسال تدوین و چاپ شده است آیا طی4-3سال آینده که کتابهای درسی از پایههای درسی پایینتر اصلاح میشود دوباره اصلاح خواهد شد؟
پرسش دیگر اینکه کتابی که سال بعد برای دانشآموزانی که پایه ششم را گذراندهاند و به پایه اول راهنمایی میروند، نوشته میشود؛ به این دلیل که بر پایه این کتاب است 6سال بعد تغییر میکند؟ اینها مسائلی است که مورد توجه قرارنگرفته و پیش بینی نشده است که در این موارد چه باید کرد.
یک پرسش دیگر اینکه کتابی را که براساس پایه پنجم قدیم نوشته شده است دانشآموزی که براساس شیوه جدید آمده، میتواند بخواند؟ سهسال دیگر با این پرسش روبهرو میشویم که دانشآموزی که از پایه اول به پایه ششم ابتدایی آمده میتواند کتابهای ششم که از پنجم آمده را بخواند و برایش مفید باشد و قطعا پاسخ منفی خواهد بود. این موج پرسشها تا سال سوم متوسطه ادامه خواهد داشت و همه اینها معرف این نکته است که گفته میشود تغییرات شتابزده یک مفهوم پردازی کارشناسی است و نه خدای ناکرده کارشناسان امر قصد داشته باشند جایگاه عزیزان وزارت آموزش و پرورش را با این تغییر لحاظ نکنند. به این دلیل تعبیر «شتابزدگی» در اجرای سند تحول بنیادین کارشناسی است که ما به پرسشهای متعددی میرسیم و حدس میزنیم به آنها اندیشیده نشده است و شواهد کارشناسی دارد. شتاب زدگی یک واکنش بینافراد نیست.
- درباره نظام دوری (هر سه پایه دوره ابتدایی با یک معلم) نیز توضیح دهید. آیا امکان اجرای آن در سال تحصیلی آینده وجود دارد؟
بحث اجرای نظام تحصیلی دوری در سال تحصیلی 92-91 دور از دسترس است و عملا اتفاق نمیافتد. وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که سعی در اجرای آن دارد اما احتمال اجرای آن بسیار ناچیز است. بهتر است وزارت آموزش و پرورش اجرای این طرح را با سال تحصیلی معین کلید بزند و اعلام نکند که بخشهایی از این طرح را اجرا کردهایم و باز معلوم نباشد که از راهکارهای پیشبینی شده در سند تحول بنیادین کدام اجرا شده و کدام اجرا نشده است. اگر این طرح اجرا شود ابعاد مختلف آن قابلبحث و بررسی بیشتری است.
- به بهانه تغییر نظام آموزشی، سنتی که سالها در بحث تغییر و تدوین کتابهای درسی رعایت میشد نادیده گرفته میشود. آیا این کار به نوعی زیر پا گذاشتن استانداردها نیست؟
بله هست. اگر شما در اسناد پیشبینی شده مطالعهای داشته باشید ملاحظه میکنید که بین آنچه وزارت آموزش و پرورش برای اجرای سند پیشبینی کرده است با طرح مصوب تفاوت زیادی دارد در حالی که نباید اینقدر متفاوت باشد.
براساس سند تحول، پایه ششم باید در سال 1400 بنا شود اما این کار در سال 1391 انجام میشود. این جابهجایی زمان اجرای طرح از پیشبینی تا برنامه مصوب اجرا این مقدار تفاوت، قطعا بایستی بخشی از امور حذف شود تا قابل اجرا شود. یکی از کارهایی که حذف شده اجرای آزمایشی طرح است که در کشور ما مرسوم بود.
در دو دهه اخیر تغییرات با روش آزمایشی اجرا میشد و در سال 1370 که متوسطه اول اجرا شد با همه انتقاداتی که به آن میشود، اجرای آزمایشی داشت. طرحی که امروز نقد میشود، به لحاظ اجرای آزمایشی به این طرح فضل دارد.
اعلام میشود کتابهای درسی پایه ششم ابتدایی 29تیرماه 1391 رونمایی شده است؛ یعنی دستکم طی یک ماه آموزش معلمان در تابستان و کتاب درسی در کار نبوده است. باید بررسی شود که پس از رونمایی از کتابها آموزش معلمان با کتاب درسی،کتاب راهنما و بسته آموزشی همراه است یا چیزی در دست مدرس برای تدریس وجود ندارد، یا اینکه در دست مدرس وجود دارداما دست معلم چیزی وجود ندارد.
سال گذشته هم چنین وضعیتی وجود داشت و غالبا آموزش معلمان بدون اسناد آموزشی بود و کتابی وجود نداشت اما مدرس تدریس میکرد. ارزیابی کارشناسی از روند کنونی امور در اجرای تغییر ساختار آموزشی مبین این است که مفهوم شتابزدگی یک اطلاق کاملا کارشناسی است و همانطور که گفتم واکنش بین افراد نیست.
- چه دورنمایی از روند جاری در آموزش و پرورش دارید؟ اگرمسئولی با اصرار طرحی را اجرا کرد نباید پاسخگو باشد؛ زیرا عواقب و پیامدهای طرحی که امروز در دستگاه تعلیم و تربیت انجام میشود چند سال دیگر بروز میکند.
من معتقدم دو ماه زمان تا اول مهرماه فرصت مناسبی برای تصمیمسازان اصلی کشور است و حتی برای مجلس محترم شورای اسلامی، هیات محترم دولت و مسئولان محترم دستگاه قضایی که در این کار مداخله کنند و جلوی خسارات احتمالی که پیشبینی میشود را بگیرند.
با اینکه دو ماه به آغاز سال تحصیلی جدید مانده است بر این باورم که طرح اجرایی برای عبور از این مسئله قابل تدوین است که بتواند به تجدید نظر در اجرای طرح 3-3-6 منتهی شود و اگر خدای ناکرده زمان از دست برود و هیچ اتفاقی نیفتد پیشبینی میکنم که در هفتسال آینده وزارت آموزش و پرورش انرژی اصلی خودش را صرف کنترل پیامدهای منفی تغییر ساختار نظام آموزشی خواهد کرد.
اینکه آموزش و پرورش بتواند معلم و فضای آموزشی و کتاب درسی را تامین کند و معلم حداقل آموزش را ببیند، در بهترین وضعیت بعید به نظر میرسد و چیزی به نام تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش کشور بر پایه تعلیم و تربیت اسلامی تا 7-6 سال آینده چشمانداز وقوع نخواهد داشت.
- لزوم اجرای تغییر نظام آمـوزشی بـاتـوجه به تـراکم طـرحها چیست؟
وزارت آموزش و پرورش طرح ساماندهی زمان آموزش، طرح انتقال دانش آموزان به شیفت ثابت صبح، طرح مدارس قرآنی، طرح مجتمعهای آموزشی و طرحهای متعددی را همزمان در حال اجرا دارد. من معتقدم بخشهایی از طرح مانند طرح تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس یا راهاندازی پایه ششم ابتدایی، توجیه آموزشی و پرورشی ندارد.
دلایل اجرای این طرحها را نمیتوان در لایههای دلایل تعلیم و تربیتی یافت. باید کارشناسان سایر حوزهها دلایل غیرآموزشی و پرورشی این تصمیمات را بررسی کنند. باید پشت صحنه احتمالی این تصمیمات بررسی و روشن شود؛ برای مثال در طرح تعطیلی روزهای پنجشنبه، مبنا جلب رضایت معلمان بود با هزینه کردن از منافع تعلیم و تربیت. رضایت معلم به جای اینکه منافع تعلیم و تربیتی ایجاد کند،هزینه تولید کرد. به نظر میرسد راهاندازی پایه ششم ابتدایی هم ممکن است چنین اهدافی را دنبال کند؛ معلم و دانشآموز راضی شود و درس سبکتر شود.
- حذف مردودی از پایه تحصیلی آیا «پارو»کردن دانش آموزان به پایههای تحصیلی بالاتر نیست؟
چیزی که راجع به تشکیل نشدن پایه اول راهنمایی در سال تحصیلی 92-91 گفته شد این است که مردودی مطلقا حذف شده یا تحت شرایطی وجود خواهد داشت متاسفانه جزو نکاتی است که مبهم است و باید صبر کرد و دید چگونه عمل میشود؛ آیا مثل تعطیلی پنجشنبهها عمل میشود و دانشآموزی مردود نمیشود یا یک ضابطهای برای ارتقای پایه تحصیلی وجود خواهد داشت. آنچه دیده میشود چشمانداز یک گذر بسیار آسان و غیرمتعارف در پایههای تحصیلی اول راهنمایی است.