این مشکل قبلاً در اتوبوسهای قدیمی شرکت واحد دیده میشد. سالها روی دیوارها و روی صندلیهایش را با ماژیک و خودکار مینوشتند و بعد از هر بازی فوتبال، اتوبوسها زخمی میشدند و رد چاقو، چرمهای روی صندلیها را میدرید و سنگها شیشهها را میشکستند.
- ما اشتباه کردیم.
فکر کردیم آن ناشناسهایی که روی درختها یادگاری مینوشتند و روی بناهای تاریخی اثری از خود میگذاشتند، دیگر رفتهاند. اما نه، وندالها برگشتهاند، به جایی هم برگشتهاندکه مدرن است و زیباییاش هم به تمیزیاش بسته است.
جایی که با صرف هزینه، وقت، کار و زحمت بسیار ساخته شده است و برای همهی ماست؛ مترو.
- بر ماست
با روابط عمومی مترو تماس میگیریم. آنها هم متوجه این مسئله هستند و ما میخواهیم بدانیم چهطور میشود خراشهای روی در و دیوارهای قطارهای مترو را پاک کرد؟
یکی از کارشناسان میگوید:«البته در این صورت فضای داخلی قطارهای مترو باید دوباره رنگ شود و به این سادگیها نیست.
اینها رنگهای پلاستیکیِ چند لایهاند و کلاً مونتاژشده وارد کشور میشوند.»
- پس برای ترمیم آنها چه باید کرد؟
- دیوارهی قطارهای قدیمیها را میشود «بتونه کاری» کرد و رنگ موقت زد، اما دیوارهی قطارهای جدید پلاستیکی است و فقط درها اگر خراشی داشته باشند با بتونه میتوان حل کرد که آن هم مثل سابق نخواهد شد.
- بعد این واگن را برای تعمیر از خط خارج میکنند؟
میشنویم:« البته مثل ماشین است اگر دستگاه ترمز، ریلها غلطکها و... خراب شوند، قطار را برای تعمیر میبرند و این وسیلهها را عوض میکنند، اما برای بدنهی قطار اتفاقی نمیافتد که بخواهند آن را برای تعمیر ببرند.»
- اگر معلوم شد این خط و خراشها کار کیست، این کار مجازاتی هم دارد؟
میشنویم:« ما نمیتوانیم نیرویی را در واگن برای این جور مراقبتها بگذاریم و اگر قانونی تصویب شود که ما بتوانیم فردی را برای مراقبت بگذاریم و دسترسی به داخل واگن داشته باشیم اول دستفروشها را جمع میکنیم.
خود مردم بهترین گزینهاند و بهترین راه این است که مردم با دیدن چنین رفتارهایی واکنش نشان دهند و یا از هم بخواهند که از مترو مراقبت کنند.»
- این خراش میماند
هنوز زیاد نشده اما همین اندازهاش هم نگران کننده است. روبهروی در ایستادهام و قطار در تونل توقف کوتاهی دارد. آنجا بود که شیارهای روی در را دیدم. کسی روی در را خراش داده است و باید کار سختی بوده باشد. روی خراشها دست میکشم عمیقاند و با وسیلهی تیزی، چیزی مثل کلید کشیده شدهاند. به خودم میگویم این همه زحمت کشیده که این در را خراش بدهد برای چه؟
انگار بلند با خودم صحبت کردم و بقیهی مسافران مترو صدایم را شنیدند و همین شد موضوع بحث داغی در مترو و هیچ کسی هم تا به حال فردی را در حال انجام چنین کاری ندیده بود. دختر دانشجویی میگفت: «اینها وندال هستند» و بعد هم خاطرهای تعریف کرد از روزی که دو تیم آبی و قرمز بازی داشتند و او بعد از بازی در ایستگاه بعد از استادیوم مترو سوار شده و... چه اتفاقهایی که در آن قطار نیفتاده است.
- وندالها کیستند؟
وندالیسم، مشتق از واژهی وندال است. وندال نام قومی از اقوام ژرمن است که در قرن پنجم میلادی در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانهی اودر و ویستول زندگی میکردند.
آنان مردمانی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که به نواحی و سرزمینهای اطراف قلمروی خود تخطی و تجاوز و این مناطق را غارت، تخریب و ویران میکردند. آنان در اواسط همان قرن به سرزمین ایتالیا یورش بردند و موجب سرنگونی وفروپاشی امپراتوری بزرگ روم غربی شدند. در تاریخ آمده است که سرکوب و چپاول پایتخت امپراتوری روم توسط وندالهای ژرمن دو هفته به درازا کشید. آنان ضمن چپاول شهر، تمامی فضاهای شهری را ویران و تندیسهای باارزش را خرد کردند، کتابها را سوزاندند و ساختمانها را به آتش کشیدند.
روحیهی ویرانگر قوم وندال سبب شده که همهی رفتارهای بزهکارانهای که به منظور تخریب آگاهانهی اموال، اشیا و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری، تاریخی و علم و صنعت انجام میشود را وندالیسم بخوانند.
با یک تفاوت که آن وندالها، چیزی را ویران میکردند که به سرزمین همسایه تعلق داشت، اما وندالهای امروز، چیزی را نابود میکنند که متعلق به جامعهی خودشان است.
این خیلی بد است. اما اغلب صاحبنظران و پژوهشگران «وندالیسم» را نوعی بزهکاری جوانان و نوجوانان میدانند، که به طور معمول بیشتر در میان افراد 10 تا 25 سال شایع است. پس موضوع کاملاً به ما ربط دارد.
- از نگاه آمار
ما در کشورمان آمار دقیق نداریم. اما کشورهای توسعهیافته آمار دقیقی از میزان خسارتهای وارده از سوی «وندال»ها دارند. برای مثال، شرکت اتوبوسرانی پاریس چندی پیش گزارش داد که سالانه پنج هزار شیشهی اتوبوس بر اثر «وندالیسم» تخریب میشود. روزنامهی لوموند هم در گزارشی، هزینههای ناشی از وندالیسم در بخش مخابرات و به خصوص تلفنهای عمومی را تنها در پاریس، سالانه بیش از 200 میلیون یورو برآورد کرده است.
- مسئولیت همگانی
امیدواریم روزی نرسد که مترو از این شکل و شمایل، خارج شود بعد آنها که تخریب کردند و ما که نگاه کردیم و اعتراضی نکردیم در مترو ننشینیم و از زیبایی و تمیزی متروهای کشورهای دیگر سخن برانیم و روزهای خوب متروی خودمان را فراموش کنیم. چون همه مسئولیم.
- پایان
در سفر به یکی از کشورهای آسیای میانه، در پارکی نشسته بودم و فرزند سه سالهام یکی از تابلوهای کوچک داخل چمن را برداشت. چند دقیقهای کشید، تا متوجه شدم، خودم را به او رساندم تا تابلو را سر جایش بگذارم و در این چند دقیقه یک زن، یک مرد جوان و یک دختر نوجوان با زبانی که من نمیدانستم، به من و کودکم اعتراض میکردند.
کار آنها درست بود و من فکر میکنم فقط به این شکل میشود از شهر و اموال شهر مراقبت کرد....