آیا تزریق بودجه از سوی وزارت ارشاد میتواند مشکل بخش خصوصی را حل کند؟ نگاهی به تولیدات امسال نشاندهنده این نکته است که در بسیاری از پروژهها بخش خصوصی بهعنوان پیمانکار بخشدولتی حاضر میشود، اما آیا تولید فیلم سفارشی با پول وزارت ارشاد زخمهای عمیق بخش خصوصی را التیام میبخشد؟ وقتی صحبت از تولیدات خصوصی سینما میشود برخی به یاد سینمای عامهپسند میافتند و عدهای هم فیلمفارسی برایشان تداعی میشود؛ آیا این پیشفرضها (که گاهی اوقات خالی از حقیقت نیز نیستند) نمیتواندقضاوتی را بههمراه داشته باشد که درنهایت به رنجورتر شدن سینمای ایران بینجامد؟ برخورد دفعی با محصولاتی که نازل و عامهپسند نامیده میشوند، به ارتقای سطح کیفی فیلمها میانجامد؟ بهنظر میرسد صنعت سینمای ایران و فعالان بخش خصوصی روزهای سختی را سپری میکنند و سیاستهای مدیران سینمایی نتوانسته کاری از پیش ببرد.
حضور بخش خصوصی را در شرایط فعلی سینمای ایران چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ اگر بخواهیم تولیدات سینمایی را ملاک قرار دهیم میتوان گفت در پنج ماه اول سال 91یکی از ضعیفترین حضورهای بخش خصوصی سینما به ثبت رسیده است، بهطوری که بخش قابلتوجهی از تولیدات امسال را آثاری تشکیل میدهند که با سرمایه و سفارش دولت جلوی دوربین رفتهاند. آنچه کاملا مشهود بهنظر میرسد تحلیل رفتن مداوم بخش خصوصی سینماست و با توجه به سیاستهای سینمایی چند سال اخیر میتوان گفت هرچه سایه دولت بر سینما سنگینتر میشود، بخش خصوصی هم بیشتر به حاشیه میرود.
بخش دولتی باید بازوی بخش خصوصی باشد
حبیب اسماعیلی درباره وضعیت بخش خصوصی در سینمای ایران گفت: من وضعیت خوبی را برای بخشخصوصی ارزیابی نمیکنم. انکار نمیکنم که برای انجام هر فعالیت فرهنگی و هنری به حمایت دولت نیاز هست اما باید قدرت تصمیمگیری را به بخش خصوصی واگذار کرد. تولیدات بخشدولتی نباید بهمثابه یک رقیب برای فیلمهای بخش خصوصی باشند.
این تهیهکننده باسابقه سینما در ادامه افزود: ورود نهادهای مختلف انقلابی و دولتی به فیلمسازی و مشغولشدن اعضای آنها، میتواند اتفاق خوبی باشد اما به این شرط که به تضعیف بخش خصوصی منجر نشود. درحال حاضر ما شاهد هستیم که فیلمهای بخشدولتی از بودجههای کلانی برای ساخت و اکران برخوردار هستند و شاید امکاناتی در همان سطح را هیچ وقت برای فیلمهای بخش غیردولتی سراغ نداشته باشیم. من فکر میکنم بهتر است پس از گذشت سه دهه یک تقسیمبندی خوب در زمینه فیلمسازی داشته باشیم که به مدد آن بتوان در عرصه تولیدات به یک مرکزیت دست یافت.
به این طریق میتوان فعالیت ارگانها و نهادهای غیرخصوصی را در جهت کمک و توانبخشی به بخش خصوصی ساماندهی و بستری را فراهم کرد که بخش دولتی بهعنوان بازوی بخش خصوصی عمل کند. بخش دولتی صاحب سالنهای سینماست و علاوه بر آن در موارد دیگری میتواند مستقلا تصمیمگیری داشته باشد. این امکانات اگر قرار باشد تنها به صاحبانش کمک کند نوعی رقابت بین بخش دولتی و خصوصی ایجاد میشود که برای سینما مفید تمام نمیشود. بخش دولتی باید چتر حمایتی بخش خصوصی باشد و به پیشرفت آن کمک کند، در غیراین صورت از تعداد تولیدات خصوصی کاسته میشود و اندک فیلمهای ساختهشده در این بخش هم ممکن است بهخاطر عدمبرخورداری از موقعیت اکران مناسب، با استقبال خوبی مواجه نشوند.
اسماعیلی با اشاره به اینکه درحال حاضر اکثر فیلمهای تولیدی متعلق به بخش دولتی هستند، اضافه کرد: چنین اتفاقی به سبب چرخیدن مقطعی چرخ سینما و مشغول بهکار شدن عدهای، میتواند برای یک دوره کوتاه مفید باشد، اما قطعا آینده خوبی را برای سینما نمیسازد. ما درماه مبارک رمضان به سر میبریم و شاهد هستیم که طرح اکران رمضان در جذب مخاطب آنطور که انتظار میرفت، موفق عمل نکرده است. چرا فیلمهای تولیدشده در بخش خصوصی نتوانستند آثارشان را به پرده بسپارند؟ نه به کمکهای تبلیغاتی تلویزیون امیدوار بودند و نه میتوانستند چشم امید به شهرداری و بیلبوردهای خیابانی داشته باشند. درج خبر در دو نشریه نمیتواند بهمعنای یک اطلاعرسانی راضیکننده باشد. گذشته از آن، ما سراغ داریم فیلمهایی را که با صرف هزینههای زیاد تبلیغات، باز هم در گیشه موفق نبودند؛ به این دلیل که مهمتر از هر چیزی، وجود یک فیلم خوب است. باید توجه داشت که مردم گول نمیخورند و اگر کار جذابی روی پرده نباشد، به سینما نمیروند.
اسماعیلی درباره اینکه گاهی بخش خصوصی در سینمای ایران تبدیل به پیمانکار دولت میشود، به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: اظهار عقیده درمورد خوب یا بد بودن چنین اتفاقی بستگی زیادی به شرایط موجود دارد. اگر تقسیم کار به درستی صورت بپذیرد و دولت بودجه خود را در اختیار یک تهیهکننده کاربلد در بخش خصوصی قراربدهد، چه اشکالی میتواند وجود داشته باشد؟ اگر عدهای بنا به برخورداری از روابطی خاص بودجه دولت را دریافت کنند و انتخاب آنها از روی شایستگیها صورت نگیرد، این بهاصطلاح پیمانکار شدن بخش خصوصی منفی ارزیابی میشود اما وقتی حاصل کار یک فیلم خوب و قابلقبول مثل «طلا و مس» باشد، باید با سعه صدر بیشتری به موضوع نگاه کرد.
حبیب اسماعیلی در پایان تصریح کرد: در محیط سینما، افراد قائل به تقسیمبندیهایی هستند که شاید ریشه درستی نداشته باشد. چهکسی باید این تقسیمبندیها را اصلاح کند؟ ممکن است نام بردن از فیلمسازی در بخش خصوصی عدهای را یاد آثار نازل و سطحی بیندازد، اما مشکل از نوع نگاه ما و ترویج آن است. نمیتوان انکار کرد که طی سالهای پس از انقلاب، فیلمهای خوبی در بخش خصوصی به تولید رسیده است. گاهی مشت نمونه خروار نیست و نمیتوان به استناد چند فیلم ضعیف کلیت بخش تولیدکننده آن را زیر سؤال برد. تداوم چنین نگاهی سینمای خصوصی را به سمت لزوم تجاریبودن پیشمیبرد و این عادلانه نیست. با مقایسهای در زمینه فعالیت افراد مختلف دربخش خصوصی و ارزیابی آثار آنها میتوان به این نتیجه رسید که جایگاه فیلمسازانی با دغدغههای سینمایی کجاست و در مقابل، افرادی با رویکردهای صرفا تجاری به کجا رسیدهاند؟
انتخابهای همیشگی بخش دولتی
محمد نشاط نیز درخصوص شرایط فعالیت بخشخصوصی در سینمای ایران اینگونه توضیح داد: من اصلا اوضاع این بخش را خوب ارزیابی نمیکنم. با این وضعیتی که سینما به آن دچار است، بخش خصوصی بهزودی از گردونه تولید خارج خواهد شد. هزینههای ساخت فیلم بهشدت بالا رفته و تولید یک فیلم خوب کمتر از یک میلیارد تومان نخواهد بود. در حال حاضر بازیگران دستمزدهای آنچنانی طلب میکنند و ادامه این روند به ایجاد توقعات غیرمنطقی برای دیگر عوامل میانجامد. آیا این انصاف است که یک کارگردان با سابقه کاری 40ساله، ماهها درگیر ساخت یک فیلم باشد و دستمزدش معادل 20روز از کار یک بازیگر باشد؟
این تهیهکننده سینما در ادامه افزود: شرایط بد اکران بر هیچکس پوشیده نیست و اهمیت بازگشت سرمایه هم اجتنابناپذیر است. در این اوضاع ناآرام حاکم بر جو سینما و در میان اختلافات گوناگون نهادها و ارگانهای مختلف، تکلیف سینماگر چه خواهد شد؟ گذشته از تمام این مسائل، در زمینه تبلیغات هم بین بخش دولتی و خصوصی تفاوتهای زیادی وجود دارد و تیزرهای رایگان تلویزیون تنها شامل فیلمهای بخشدولتی میشود. البته اخیرا صدا و سیما تسهیلاتی هم برای فیلمهای خصوصی قائل شده و من بابت آن از رئیس صداوسیما متشکرم اما در قیاس با حمایتهای صورت گرفته از بخش دولتی، این مقدار در واقع هیچ است. بخش خصوصی چه انگیزهای برای فیلمسازی دارد؟ در مقابل تهیهکنندگان بخش دولتی چه دغدغهای برای اکران آثارشان دارند؟ سینماداران بارها عنوان کردهاند که سالنها همواره توسط بخش خصوصی چک میشود و صاحبان فیلمهای دولتی هیچ نگرانیای بابت نمایش فیلمهایشان نشان نمیدهند.
نشاط با ابراز تأسف از اینکه بودجههای دولتی اگر قرار باشد به بخش خصوصی تعلق بگیرد، افراد بخصوصی از این امتیاز برخوردار میشوند، توضیح داد: مشکل تلویزیون و سینما در تخصیص بودجههای دولتی، عدم شایستهگرایی است. حتی اگر افرادی با توانایی قابلقبول مورد توجه دولت قرار بگیرند، روا نیست که دیگران برای سالهای متمادی از آن محروم شوند. متأسفانه تقسیم بندی عادلانهای در بخش خصوصی وجود ندارد و میتوان گفت آدمهایی برای تمام فصول وجود دارند که حتی با تغییر مدیران و مسئولان هم همچنان انتخاب میشوند!
محمد نشاط در پایان اضافه کرد: من قبول ندارم که فیلمهای بخش خصوصی یادآور آثار نازل باشند. باید توجه داشته باشیم که این بخش از هیچ حمایت خاصی برخوردار نیست و مجبور است برای تداوم فعالیت خود به سراغ سوژههایی برود که« بفروش» باشد. به هر حال سرمایه باید بازگردد تا این بخش بتواند نفس بکشد. گذشته از آن نمیتوان چند فیلم ضعیف را نمونه خوبی برای معرفی این بخش قلمداد کرد. سؤال من این است: آن دوستانی که بودجههای چند میلیاردی دریافت کردند، چه چیزی ساختند؟ فیلمهای ژانر دفاعمقدس در حوزه رسالتهای بخش دولتی قرار دارد اما آیا در همین زمینه هم حق مطلب ادا شده است؟ بهترین سالنهای سینمایی کشور چطور؟ متعلق به کدام بخش هستند؟ و در آخر در زمینه تبلیغات، امکانات این دو بخش را میتوان با هم مقایسه کرد؟
سینمای مستقل معنای خود را از دست میدهد
غلامرضا آزادی معتقد است سینما بهعنوان یک صنعت که هم بعد تجاری دارد و هم از منظر هنری بررسی میشود، مورد بحث ما قرار گرفته است و باید توجه داشت که درصدی از تهیهکنندگان فعال در بخش خصوصی آن، جزو تهیهکنندگان مستقل بهحساب میآیند؛ به این معنا که دارای تحصیلات و تجربه در این زمینه هستند و منبع ارتزاق و حرفه اصلی آنها هم همین سینماست. تهیهکنندگان مستقل کل سرمایه مورد نیاز یک فیلم را یا از جیب خود میپردازند یا از افراد حقیقی وام میگیرند. در دهه اخیر پای دولت به تولیدات سینمایی بازشده و این ورود موجب حاکمیت یک نگاه خاص شده است که شاید چندان به سود این سینما نباشد.
آزادی در ادامه توضیح داد: موضوع این است که باید یک فیلم به ساخت برسد و توسط مردم دیده شود. هدف معرفی کردن یک بودجه یا به هم رساندن سرو ته یک مسئله نیست. در این سالهایی که بخش مستقل سینما دچار جراحتهایی شده، هرگز قدم جدی برای بهبودی آن برداشته نشده است. بخش دولتی سود خود را در پروسه تولید کاسب شده است و دیگر به اکران فکر نمیکند، به خاموش ماندن آپارات یک سالن در چند سانس متوالی فکر نمیکند و در مورد ذائقه مردم هیچ دغدغهای ندارد. ما در حال حاضر نمیتوانیم فیلمهایی را که نقش پیمانکار سفارشهای دولت را دارند، متعلق به بخشخصوصی قلمداد کنیم.
بودجهای که باید به کلیت یک سینما تعلق بگیرد، صرف تولید اینگونه آثار سفارشی میشود و با تداوم همین روند است که سینمای کودک ما از بین رفته است. باید ژانرهای مختلف سینما مجال فعالیت پیدا کنند و به این شکل نباشد که همهچیز در گرو افراد خاصی باشد. آزادی در پایان اضافه کرد: یکی از شرایطی که به کسب سود میانجامد بر پایه همان جمله معروف «تفرقه بینداز و حکومت کن» شکل گرفته است. به همین دلیل شاید این باور را در میان سینماییها ترویج دادهاند که فیلمهای بخش خصوصی اغلب از کیفیت خوبی برخوردار نیستند. من درمورد این مسئله به منتقدان سینما انتقاد دارم و از بعضی مسئولان سینما هم گلهمند هستم. آیا فیلم تجاری، معنای منفی و بدی دارد که آن را برای توصیف بعضی آثار بهکار میبرند؟ تجارت به چه معناست؟آیا چرخیدن چرخ یک سینما مبارک و پسندیده نیست؟ آیا یک فیلم به جرم مردم پسند بودن باید با عنوانهای نامطلوب مثل فیلم عامه پسند نامگذاری شود؟ فیلم را باید کسانی بسازند که بلد باشند به شعور فرهنگی و هنری مردم احترام بگذارند. تنها امر مورد اهمیت همین نکته است.