این در حالی است که هماکنون 12محیطبان به جرم شلیک به شکارچیان متخلف در زندان بهسر میبرند. شهادت عبدالله یاری، محیط بان ملایری نشان داد که سناریوی قتل محیطبانان بهدست غارتگران حیات وحش سکانس پایانی ندارد و در واقع این سریالی است که گاهی بخشی از آن با مرگ یکی از مدافعان حیات وحش کشور به نمایش درمیآید. محیطبانان در حالی هدف گلولههای متخلفان قرار میگیرند که بدون کمترین حمایتی ناگزیر به دفاع از عرصههای حفاظت شده کشورند؛ نیروهایی که شمارشان 2700نفر است اما وظیفه آنها حفاظت از 13میلیون هکتار عرصه حفاظت شده کشور است؛ درحالیکه بنا به استانداردهای جهانی برای حفاظت از عرصهای به این وسعت به 11هزار محیطبان نیاز است. نکته جالب آنکه اگر بخواهیم مساحت عرصههای حفاظت شده کشور را به استاندارد جهانی یعنی 11درصد کل مساحت کشور برسانیم باید شمار محیطبانان به 17هزار نفر افزایش یابد. این در حالی است که همین محیطبانان کم شمار با دشواریهای فراوانی ازجمله کمبود تجهیزات و سختی معیشت مواجهند.
ضرورت حمایت قانون از محیطبانان
دکتر اسماعیل کهرم، استاد حیات وحش در اینباره به همشهری گفت: طبق مقرارت سازمان حفاظت محیطزیست، محیطبانان مسلح هستند؛ با وجود این قوانین بهگونهای نیست که محیطبانان در محاکم قضایی از حمایتهای لازم برخوردار باشند. وی افزود: برای نمونه پنج محیطبان با سه اسلحه عازم مأموریت میشوند درحالیکه برای هر پنج نفر آنها مجوز استفاده از سلاح صادرشده است. در نتیجه وقتی اتفاقی رخ میدهد و محیطبانی در درگیری با شکارچی متخلف دست به اسلحه میبرد و ناخواسته متخلفی را به قتل میرساند، وکیل مدافع مقتول ادعا میکند که محیطبان مجوز اسلحه نداشته است درحالیکه محیطزیست برای هر پنج نفر مجوز استفاده از سلاح صادر کرده است. این مدرس محیطزیست تصریح کرد: ما در شرایطی محیطبانان را مسلح میکنیم که با وجود آنکه این افراد ضابط دادگستری محسوب میشوند اما حق استفاده از اسلحه را ندارند درحالیکه بارها در همین تهران اتفاق افتاده است که پلیس حین تعقیب و گریز سارقان با تیراندازی متخلفی را از پای درآورده و با این حال، ضارب حتی یک روز هم زندانی نشده است زیرا پلیس حق استفاده از اسلحه را دارد؛ ضمن آنکه دورههای آموزشی لازم را طی کرده و تعلیم دیده است.
کهرم گفت: مشکل اینجاست که ما به محیطبانانی اسلحه میدهیم که اغلب حتی یک روز آموزش ندیدهاند و اجازه استفاده از سلاح را هم ندارند؛ در چنین شرایطی وقتی شکارچی متخلف در عرصه با محیطبانی مواجه میشود که اسلحه دارد اولا احساس ترس و تهدید میکند ثانیا میبیند که حیثیت و آبرویش درخطر است و درصورت دستگیری ماشین و اسلحهاش را از دست میدهد در نتیجه برای خلاصی از این وضعیت به سوی محیطبان شلیک میکند.
سلاحها را جمع کنید
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی قوانین موجود از محیطبان مسلح حمایتی نمیکند چه اصراری وجود دارد که ما محیطبانان را مسلح کنیم؟ موقعیت محیطبانان در درگیری با شکارچیان متخلف یک بازی باخت- باخت است، زیرا اگر دست به اسلحه ببرد و به سمت متخلف شلیک کند سر از زندان درمیآورد و اگر شلیک نکند مثل عبدالله ملایری به شهادت میرسد. در واقع اگر ملایری ضارب را کشته بود الان در زندان بود پس در هر صورتی محیطبان بازنده است. اگر ما به محیطبان اسلحه میدهیم باید قانون از او حمایت کند. وقتی حمایتی وجود ندارد بهتر است سلاحها را جمع کنیم زیرا اسلحه تهدیدکننده است بهخصوص وقتی اسلحه در دست کسی باشد که آموزش لازم را ندیده باشد.
وی با تأکید بر اینکه برای حفظ جان محیطبانان ضروری است سلاحها از آنها گرفته شود، افزود: نکتهای که وجود دارد این است که محیطبانان هر منطقهای شکارچیان عرصه تحت حفاظت خود را میشناسند. اینها میتوانند وقتی با شکارچیان مواجه شدند با بیسیم به پلیس و نیروی انتظامی خبر بدهند و دستگیری متخلف را به پلیس واگذار کنند. بدینترتیب هم محیطبان سلامت میماند و هم متخلف با نیرویی مواجه میشود که تعلیم دیده و قانون هم از او حمایت میکند. بدیهی است متخلف در رویارویی با پلیس و نیروی انتظامی جرأت استفاده ازسلاح را ندارد. کهرم ضمن ابراز تأسف از وضعیت موجود محیطبانان گفت: متأسفانه اکنون شرایط بهگونهای است که اغلب محیطبانان از رویارویی با شکارچیان متخلف پرهیز میکنند بهویژه پس از زندانی شدن اسعد تقیزاده (محیطبانی که در کهگیلویه و بویراحمد یکی از همراهان شکارچیان متخلف را به اشتباه مورد هدف قرار داد.) محیطبانان منطقه کهگیلویه و بویراحمد از ترس مبتلا شدن به وضعیت تقیزاده از پاسگاه محیطبانی بیرون نمیآیند. شهات یاری در «لشگردر» همدان هم به این وضعیت دامن میزند و دیگر هیچ محیطبانی حاضر نمیشود جان خودش را به خطر بیندازد زیرا یا کشته میشود یا سر از زندان درمیآورد.