پا در زمینی می‌گذاریم که همین چند روز پیش، طعم عصیان زمین را چشید.

کمک رسانی - زلزله - آذربایجان شرقی

روستایی در 30 کیلومتری شهرستان اهر، به نام روستای «گوره‌دَرق»، که در بین اهالی، به «گوره‌درّه» نیز معروف است. اهالی روستا، علت این نامگذاری را قرار گرفتن روستا در بین چهار کوهِ ستبر و قدکشیده می‌دانند. به این ترتیب، گوره‌دَرق، در دره‌ای واقع شده که زمستان‌های سرد و زودرس را رقم می‌زند. اندکی از نخستین‌ماه پاییز که بگذرد؛ در اینجا، سرما استخوان می‌ترکاند و زوزه گرگ‌ها، از بلندای برف‌آلود کوه‌ها، غوغا می‌کند.

کندوهای مرتب و صف‌کشیده در ورودی روستا، حکایت از رونق زنبورداری در گوره‌دَرق دارد. تا چشم کار می‌کند آوار است و آوار... لوازمی که تا دیروز جزو مهم‌ترین و محبوب‌ترین اسباب‌ و‌ اثاثیه زندگی مردم بودند، امروز روی زمین افتاده‌اند. از اسباب‌بازی و لباس گرفته تا صفحات دفتر خاطراتی که هر برگ آن، در گوشه‌ای از آوارها افتاده‌ است. کمی آن طرف‌تر چند امدادگر هلال‌احمر دور هم جمع شده‌اند. گپ ‌می‌زنند و گاهی با آوار‌ها، عکس یادگاری می‌گیرند!!

به گزارش ایسنا زلزله اخیر، در گوره‌دَرق 10کشته بر جای گذاشته‌ است. مدرسه کوچک و تازه‌احداث این روستا، تنها بنایی است که در حادثه زلزله استوار مانده‌ و همین باعث شده تا نام این روستا، در روزهای اخیر، سر زبان‌ها باشد.

حسن علیزاده، جوان چوپانی است که روایتی غریب از روز حادثه دارد. او می‌گوید: روز زلزله داشتم دام‌ها را از بالای کوه می‌آوردم. وقتی به روستا رسیدم، یک آن، صدای عجیبی به گوشم رسید؛ برای لحظه‌ای جابه‌جا شدن کو‌ه‌های اطراف را به چشم خودم دیدم. کوه‌ها، پا گرفته بودند و راه می‌رفتند. مات‌ و مبهوت شده بودم. وقتی به‌خودم آمدم، گوره‌دَره، دیگر آن روستای همیشه نبود. همه‌‌چیز با خاک یکی شده بود و صدای شیون به گوش می‌رسید.

نبود مدیریت در توزیع کمک‌ها

وی در مورد مشکلات روز بعد از حادثه اضافه می‌کند: از روز بعد از حادثه، چهار گوسفند و دو گاوم گمشده‌ است. هیچ سرپناهی برای این زبان‌بسته‌ها نیست. این منطقه پر از گرگ‌ است. دولت آمده و به عده‌ای حصار داده، ولی آنهایی که آشنا داشتند همان اول کار، سیم‌خاردارها را تصاحب کردند.

آنچه در نگاه اول در کمک‌رسانی به این روستا به‌نظر می‌رسد، حجم بالای کمک‌های مردمی و نبود مدیریت لازم در توزیع این اقلام است. در جلوی هر چادر، تلّی از آب معدنی در مقابل هرم آفتاب، روی هم انباشه شده است. تپه‌ای بلند از البسه اهدایی مردم، در میدان کوچک روستا، روی هم تلمبار شده‌ است تا روستائیان زلزله‌زده، تن‌پوش مورد نیاز خود را انتخاب کنند!

از فرماندار خبری نیست

طاهره، زن سالخورده‌ای است که برادرزاده خود را در حادثه اخیر از دست داده‌ است. وی می‌گوید: در موقع توزیع کمک‌های مردمی، چند بسته پوشاک بچه به چادرمان تحویل دادند؛ این درصورتی است که در خانوار ما هیچ نوزادی وجود ندارد! ما از نظر خوراک و پوشاک هیچ مشکلی نداریم. عمده مشکل ما نبود حمام و دستشویی است.

به گفته اهالی این روستا، در این مدت، جز آیت‌الله شبستری، امام‌جمعه تبریز، هیچ مسئولی به این روستا نیامده‌ است. با گذشت یک هفته از حادثه، فرماندار اهر تاکنون سری به این روستا نزده‌ است و بیشتر امور با پیگیری جوانان خود روستا حل شده‌ است. عمده فعالیت هلال‌احمر نیز در حد برپایی چند چادر بوده است. یکی از روستائیان در این مورد می‌گوید: مردم، در کمک‌رسانی به روستائیان سنگ‌تمام گذاشتند. هر‌روز عده‌ای می‌آیند، قول‌هایی می‌دهند و می‌روند و بعد، همه‌‌چیز فراموش می‌شود.

فرصت‌طلبی برخی‌ها‌

گوره‌درق، روستایی است که جمعیت آن نسبت به موسم ییلاق و قشلاق متفاوت است. اما گویی سیل کمک‌های مردمی و اهدای اقلام و هدایای مردمی، در جمعیت این روزهای این روستا تأثیر داشته‌ است. هدایت محسنی، مرد میانسال ساکن این روستا، در این مورد می‌گوید: بسیاری از افرادی که ساکن شهرهای اطراف هستند و در گوره‌درق، تنها خانه تابستانی و بهاری دارند؛ مدت‌ها بود راهشان به روستا نیفتاده بود؛ ولی وقتی از سیل کمک‌های مردمی آگاه شدند، دوباره به این روستا آمده‌اند تا چیزی نصیب‌شان شود. رفتار این افراد طمّاع، غیرانسانی است. کمک‌های ارسال شده، برای زنان و کودکان و آوارگان زلزله‌زده است، نه افرادی که از هر حیث تأمین هستند.

کسی به توصیه‌هاتوجه نکرد

محسنی به بازدید کارشناسان ژاپنی از این روستا اشاره می‌کند و می‌گوید: پیش از این، یک‌بار زلزله‌شناسان به این روستا آمدند و بعد از بررسی موقعیت کو‌ه‌های اطراف و نقشه‌های تخصصی زمین‌شناسی، این روستا را یکی از نقاط زلزله‌خیز و خطرناک این منطقه معرفی کردند ولی متأسفانه در آن زمان کسی به توصیه آنها اعتنا نکرد.

کد خبر 181675

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز